خسروشاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) آخرین پادشاه غزنوی است در غزنین . وی پسر بهرامشاه بن مسعودبن ابراهیم بن مسعودبن محمود. بعد از مرگ پدرش (بهرامشاه ) جای او را گرفت لیکن غوریان در این تاریخ قوت گرفته بودند و سلطان سنجر پیر و ضعیف شده بود و ترکان غز در ممالک سنجر حکومت می کردند به همین علل خسروشاه موفق به نگاهداری پایتخت اجدادی خود غزنین نشد و غزان در 555 هَ .ق . غزنین را از دست او گرفتند و از این تاریخ ببعد ممالک غزنوی منحصر بهمان هندوستان غربی شد لقب او معزالدوله است . وی از 547 تا 555 هَ . ق . سلطنت کرد.
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ابن مبادر ملک دیلم . وی معاصر صاحب بن عباد و جبرئیل بن عبیداﷲبن بختیشوع بوده است . رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 146 و ص 148 شود.
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ابن ملک حسام الدین سرلشکر ملک نصرةالدین احمد اتابک لرستان است . (از تاریخ گزیده چ 2 ص 548).
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام قصبه مرکز دهستان خسروشاه از بخش اسکو شهرستان تبریز است که در 6 هزارگزی باختراسکو در مسیر شوسه ٔ تبریز به دهخوارقان در ده هزارگزی خطآهن مراغه به تبریز قرار دارد. این ناحیه جلگه ومعتدل و آب آن از چشمه و قنات و محصول آن انگور و غلات و بادام و زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه شوسه می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام قریه ای بوده در دو فرسخی مرو. (از معجم البلدان ).
خسروشاه. [ خ ُ رَ / رُو ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اسکو است. شهرستان تبریز در باختر و شمال این بخش واقع است. خسروشاه از شمال بدهستان سردرود و از خاور و جنوب به دهستان حومه اسکو و از باختر به بخش شبستر محدود میباشد. موقعیت آن جلگه و معتدل کمی مایل به سردی است ، آب آن از چشمه و رودخانه های محل تأمین می گردد. خط شوسه و راه آهن مراغه و تبریز از این ده عبور می نماید. این دهستان از بیست آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است. محصولات عمده خسروشاه غلات و انگور و سردرختی و قراء عمده آن خسروشاه و باویل می باشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
خسروشاه. [ خ ُ رَ / رُو ] ( اِخ ) نام قصبه مرکز دهستان خسروشاه از بخش اسکو شهرستان تبریز است که در 6 هزارگزی باختراسکو در مسیر شوسه تبریز به دهخوارقان در ده هزارگزی خطآهن مراغه به تبریز قرار دارد. این ناحیه جلگه ومعتدل و آب آن از چشمه و قنات و محصول آن انگور و غلات و بادام و زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه شوسه می باشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
خسروشاه. [ خ ُ رَ / رُو ] ( اِخ ) نام قریه ای بوده در دو فرسخی مرو. ( از معجم البلدان ).
خسروشاه. [ خ ُ رَ / رُو ] ( اِخ ) ابن مبادر ملک دیلم. وی معاصر صاحب بن عباد و جبرئیل بن عبیداﷲبن بختیشوع بوده است. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 146 و ص 148 شود.
خسروشاه. [ خ ُ رَ / رُو ] ( اِخ ) ابن ملک حسام الدین سرلشکر ملک نصرةالدین احمد اتابک لرستان است. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 548 ).
خسروشاه . [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اسکو است . شهرستان تبریز در باختر و شمال این بخش واقع است . خسروشاه از شمال بدهستان سردرود و از خاور و جنوب به دهستان حومه اسکو و از باختر به بخش شبستر محدود میباشد. موقعیت آن جلگه و معتدل کمی مایل به سردی است ، آب آن از چشمه و رودخانه های محل تأمین می گردد. خط شوسه و راه آهن مراغه و تبریز از این ده عبور می نماید. این دهستان از بیست آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است . محصولات عمده ٔ خسروشاه غلات و انگور و سردرختی و قراء عمده ٔ آن خسروشاه و باویل می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
دانشنامه عمومی
Madelung, W. (1992). Religious and ethnic movements in medieval Islam. ISBN 0860783103. Madelung, W. (1992). Religious and ethnic movements in medieval Islam. ISBN 0860783103. Madelung, W. (1992). Religious and ethnic movements in medieval Islam. ISBN 0860783103.
Madelung, W. (1975). "The Minor Dynasties of Northern Iran". In Frye, R. N. The Cambridge History of Iran, Volume 4: From the Arab Invasion to the Saljuqs. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 198–249. ISBN 978-0-521-20093-6. Madelung, W. (1975). "The Minor Dynasties of Northern Iran". In Frye, R. N. The Cambridge History of Iran, Volume 4: From the Arab Invasion to the Saljuqs. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 198–249. ISBN 978-0-521-20093-6. Madelung, W. (1975). "The Minor Dynasties of Northern Iran". In Frye, R. N. The Cambridge History of Iran, Volume 4: From the Arab Invasion to the Saljuqs. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 198–249. ISBN 978-0-521-20093-6.
در دوران فرمانروایی خسروشاه، روابط میان جستانیان و بوئیان رونق گرفت؛ او با ارسال سربازان دیلمی به عضدالدوله در مبارزاتش کمک رسانی نمود. متقابلاً زمانی که خسروشاه بیمار بود، عضدالدوله یکی از پزشکانش را به نام جبرئیل سوم نزد خسروشاه فرستاد تا او را درمان کند. عضدالدوله با خواهر خسروشاه ازدواج نمود که ثمرۀ آن تاج الدوله (ابوالحسین احمد) و ضیاءالدوله (ابوطاهر فریزشاه) بود. خسروشاه همچنین یک برادر به نام فولاذ بن مناذر داشت که از سرداران برجسته آل بویه بود و نفوذ زیادی در دربار بغداد داشت. خسروشاه در سال ۳۸۳ خورشیدی درگذشت. نام جانشین او ناشناخته است. اما این سلسله تا اواخر قرن چهارم به حکومت در رودبار ادامه داد.