کلمه جو
صفحه اصلی

خوزستان

فارسی به انگلیسی

khuzistan

فرهنگ فارسی

ایالتی است در جنوب غربی ایران ( استان ششم ) و محدود است از شمال به لرستان و پشتکوه از مشرق به بختیاری و فارس از جنوب به خلیج فارس و از مغرب به عراق عرب . رودهای کارون آبدیز و جراحی جلگه خوزستان را مشروب میسازند . شهرهای آن عبارتند از : اهواز (مرکز استان ) شوشتر ( کرسی ایالت تا اواخر عهد قاجاریه ) دزفول خرمشهر ( محمره ) آبادان رامهرمز سوسنگرود دشت میشان .طبق آخرین سرشماری جمعیت خوزستان بالغ بر ۲۱۸۷۱۱۸ تن و مساحت آن قریب ۱۱۷۷۱۳ کیلومتر مربع است .صنایع آن عبارتست از : استخراج و تصفیه نفت که دارای اهمیت جهانی است پنبه پاک کنی بافندگی ریسندگی مبل سازی تراشکاری سیمانکاری آرد سازی چوب بری و غیره .
هر ولایتی که شکرخیز باشد چه خوز بمعنی شکر هم آمده یا نیشکر زار .

لغت نامه دهخدا

خوزستان . [ زِ ] (اِخ ) قسمتی از منطقه ٔ استان ششم فعلی که محدود است از شمال به شهرهای خرم آباد و بروجرد و گلپایگان و از خاور به شهرستان فریدن و شهرکرد و بهبهان و از جنوب به خلیج فارس و از باختر بکشور عراق . خوزستان فعلاً از شهرستانهای آبادان و اهواز و خرمشهر و دزفول و دشت میشان و شوشتر تشکیل میشود و مساحت آن در حدود 50هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود یک ملیون وپانصدهزار است . جلگه ٔ خوزستان در ازمنه ٔ قدیم به سوزیان مشهور بود و از مناطق پر ثروت کشور ایران محسوب می شد و سکنه ٔ آن بیش از 5میلیون نفر بود و بواسطه ٔ احداث سدهای عدیده روی رودخانه ٔ مهم کارون و کرخه و دز و اراضی مستعد مورد توجه سلاطین قدیم واقع و زمانی مرکز و پایتخت کشور بوده است و اینک بقایای قصور رفیعه ٔ سلاطین معظم در شوش و شوشتر و نقاط دیگر باقی است . ضمناً خوزستان یکی از مراکز مهم بازرگانی هند و ایران محسوب میشد و دهلیز کشورهای خاور زمین بشمار میرفت ، حفریاتی که بوسیله ٔ باستان شناسان بعمل آمده و آثاری که بدست ما رسیده است اهمیت شایان توجه این سرزمین را ثابت می نماید. قسمت عمده ٔ جنگهای اسکندر مقدونی و همچنین اعراب در این سرزمین رخ داده و بزرگترین لطمه به عمران این منطقه بوسیله ٔ اعراب وارد شده است . تاخت و تازهای مکرر و اردوکشی های متعددموجب خرابی سدها و بایر ماندن اراضی و باعث متواری شدن سکنه ٔ آن گردیده است و بر اثر آن سرزمینی که هندوستان ایران محسوب میشد بدشت خشک و شوره زار وحشت زایی تبدیل گردیده . در قرن اخیر بواسطه ٔ پیدایش کانهای گرانبهای طلای سیاه (نفت ) واستخراج آن در پاره ای از نقاط و تصفیه ٔ آن در آبادان این منطقه بتدریج رو به آبادی نهاده است . بطور کلی این ناحیه چه در گذشته و چه در حال یکی از نقاط پرارزش و گرانبهای کشور ایران بوده و میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
بنابر اسناد قدیمی خوزستان در قسمت غربی ساتراپی پرس قرار دارد و نام سابق آن سوزیانا بوده که مطابق شکل کتیبه های داریوش اووجه یا خووج نام داشته است . و چنانکه در دائرةالمعارف فارسی آمده خوزستان بمعنی سرزمین خوزیها یا هوزیهاست که شهر اهواز (مرکز کنونی استان ششم ) نیز از آنها نام گرفته است . احتمالاً در زمان شاه اسماعیل صفوی یا پسرش شاه طهماسب بخش غربی خوزستان که بدست مشعشعیان بود، عربستان نامیده شد تا از بخش شرقی که شامل شوشتر و رامهرمز و به دست گماشتگان صفویه بود بازشناخته شود و گویا تا آخر دوره ٔ صفویه و شاید تا زمان نادرشاه همه ٔ خوزستان را عربستان نمیگفتند و اطلاق نام عربستان به همه ٔ این سرزمین بعد از زمان نادر بوده است . احیای نام خوزستان در سال 1302 هَ . ش . در دوره ٔ سردارسپهی رضاشاه صورت گرفت .
ناحیه ٔ خوزستان منقسم به دو بخش طبیعی است ، یکی قسمت کوهستانی شمالی که از ارتفاعات زاگروس و جبال بختیاری با شیب ملایم سرازیر میشود و دیگری عبارتست از دشتهای آبرفتی یا باطلاقی که در قسمتهایی حاصلخیز و سرسبز و در قسمتهای دیگر بکلی بایر یا خارستان است . قسمت دشتی خوزستان بین دامنه های شمالی و شمال شرقی مرز ایران و عراق بین جبل حمرین و مصب شطالعرب خلیج فارس قرار دارد و بوسیله ٔ پنج رود عمده ٔ کرخه ، دز، کارون ، مارون و هندیجان (زهره ) آبیاری میشود. همه ٔ این رودها خاک فراوان از زاگروس و شاخه های آن همراه می آورند، و این امر سبب تشکیل یافتن پهنه های گلی وسیعی در جنوب و بطرف خلیج فارس می گردد. خاک خوزستان طبیعةًبسیار حاصلخیز است ولی از زمانی که بند اهواز (بر کارون در ناحیه ٔ اهواز) شکست - و کانالهای آبیاری آن بلااستفاده افتاد- تا ایام اخیر که اقدامات عمرانی اساسی در خوزستان بعمل آمد و این سرزمین ، که زمانی یکی از پربرکت ترین مناطق ایران بود، لم یزرع مانده بود آبادان گردید. و البته سرمایه داران خارجی که نفع آنهادر تنگدستی مردم این سامان بود در ایجاد این وضعیت سهم عمده داشتند. آب و هوای خوزستان بسیار گرم ، رطوبت نسبی آن زیاد و نواحی پست و باطلاقی آن ناسالم است .بادهای غالب آن ، یکی باد شمال غربی است که خشک و سوزان است و از نواحی کم آب غربی بین النهرین میوزد و دیگر باد جنوب شرقی است که از خلیج فارس می آید و رطوبت دریا همراه می آورد.
محصولات عمده ٔ خوزستان جو وگندم است ولی خرما و برنج و پنبه و کنجد و لوبیا و نیشکر و ذرت و بزرگ نیز در نقاط آن مختلف بدست می آید. از محصولات اختصاصی آن در ناحیه ٔ دزفول فلفل و توتون در اطراف رامهرمز و عقیلی است . مهمترین ماده ٔ معدنی آن نفت است که از میدانهای نفتی وسیع این ناحیه ٔ استخراج میشود و در آبادان تصفیه و صادر میگردد. مرکزکنونی خوزستان اهواز است که مهمترین مرکز راههای آهن و شوسه ٔ خوزستان میباشد و با شیراز در مشرق (از طریق رامهرمز) و با واسط و بغداد در مغرب و با شوشتر وقم و تهران در شمال و با اصفهان در شمال شرقی و با محمره (خرمشهر) و بصره در جنوب مستقیماً ارتباط دارد.
مرکز ارتباطی دیگر خوزستان دزفول ورامهرمز بازار فروش محصولات مناطق بختیاری و لرنشین مجاور است . بنادر مهم خوزستان خرمشهر (سابقاً محمره )و آبادان و بندر معشور و بندر امام خمینی (شاهپور سابق ) (منتهی الیه راه آهن سرتاسری ایران ) میباشد. خوزستان از لحاظ سکنه و نوع سکونت و نیز جغرافیای طبیعی با سایر مناطق ایران متفاوت است ، اکثریت سکنه ٔ آن عرب یا غالباً ایرانی مخلوط با عرب میباشند و عشایر آن بحال ماندگار یا چادرنشینی و یا در مراحل بین این دو زندگی میکنند. بعلاوه در زمستان بختیاریها و الوار به نواحی شمال شرقی خوزستان می آیند و از آن جمله طایفه ٔ لر سگوند است که در ناحیه ٔ دزفول اطراق میکنند وعده ٔ آنها گاهی به 15000 تن میرسد. نظام قبیله ای درخوزستان استحکامی ندارد، گاه قبایلی با هم درمی آمیزند (و یا جزء قبایل دیگر میشوند). عشایر عرب خوزستان مشتمل بر قبایل چندی است که مهمترین آنها بنی کعب ، آل کثیر، بنی لام و بنی طرف است . ولایتی شکرخیز از فارس که شوشتر شهر آن ولایت است . (یادداشت بخط مؤلف ) (از لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ) . مشرق وی پارس است و حدود سپاهان و جنوب وی دریاست و بعضی از حد عراق و مغرب وی بعضی از حدود عراق است و سواد بغداد و واسط و شمال شهرهای ناحیت جبال است ، و این ناحیتی است آبادان و بسیارنعمت تر از هر ناحیتی که بدو پیوسته است و اندر وی رودهای عظیم و آبهای روانست و سوادهای خرم است و از وی شکر و جامه های گوناگون و پرده و سوزن کردها و شلواربند و ترنج شمامه و خرما خیزد، و مردمان این ناحیت مردمانند بسود و زیان و بخیل . (حدود العالم ).
ز بس کز دامن لب شکّر افشاند
شکر دامن بخوزستان برافشاند.

نظامی .


ز بس خنده که شهدش بر شکر زد
بخوزستان شد افغان طبرزد.

نظامی .


ز گنجه فتح خوزستان که کرده ست
ز عمان تا به اصفاهان که خورده ست ؟

نظامی .


قد رعنای تو و قامت سرو کشمر
لب شیرین تو و شکّر خوزستانی .

نزاری قهستانی (از آنندراج ).



خوزستان . [ زِ ] (اِ) هر ولایتی که شکرخیز باشد، چه خوز بمعنی شکر هم آمده است . (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). || نی شکرزار. (برهان قاطع) :
وگر نه بنده نوازی از آن طرف بودی
من این شکر نفرستادمی بخوزستان .

نظامی .


|| کارخانه ٔ شکرسازی را گفته اند. (برهان قاطع).

خوزستان. [ زِ ] ( اِخ ) قسمتی از منطقه استان ششم فعلی که محدود است از شمال به شهرهای خرم آباد و بروجرد و گلپایگان و از خاور به شهرستان فریدن و شهرکرد و بهبهان و از جنوب به خلیج فارس و از باختر بکشور عراق. خوزستان فعلاً از شهرستانهای آبادان و اهواز و خرمشهر و دزفول و دشت میشان و شوشتر تشکیل میشود و مساحت آن در حدود 50هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود یک ملیون وپانصدهزار است. جلگه خوزستان در ازمنه قدیم به سوزیان مشهور بود و از مناطق پر ثروت کشور ایران محسوب می شد و سکنه آن بیش از 5میلیون نفر بود و بواسطه احداث سدهای عدیده روی رودخانه مهم کارون و کرخه و دز و اراضی مستعد مورد توجه سلاطین قدیم واقع و زمانی مرکز و پایتخت کشور بوده است و اینک بقایای قصور رفیعه سلاطین معظم در شوش و شوشتر و نقاط دیگر باقی است. ضمناً خوزستان یکی از مراکز مهم بازرگانی هند و ایران محسوب میشد و دهلیز کشورهای خاور زمین بشمار میرفت ، حفریاتی که بوسیله باستان شناسان بعمل آمده و آثاری که بدست ما رسیده است اهمیت شایان توجه این سرزمین را ثابت می نماید. قسمت عمده جنگهای اسکندر مقدونی و همچنین اعراب در این سرزمین رخ داده و بزرگترین لطمه به عمران این منطقه بوسیله اعراب وارد شده است. تاخت و تازهای مکرر و اردوکشی های متعددموجب خرابی سدها و بایر ماندن اراضی و باعث متواری شدن سکنه آن گردیده است و بر اثر آن سرزمینی که هندوستان ایران محسوب میشد بدشت خشک و شوره زار وحشت زایی تبدیل گردیده . در قرن اخیر بواسطه پیدایش کانهای گرانبهای طلای سیاه ( نفت ) واستخراج آن در پاره ای از نقاط و تصفیه آن در آبادان این منطقه بتدریج رو به آبادی نهاده است. بطور کلی این ناحیه چه در گذشته و چه در حال یکی از نقاط پرارزش و گرانبهای کشور ایران بوده و میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
بنابر اسناد قدیمی خوزستان در قسمت غربی ساتراپی پرس قرار دارد و نام سابق آن سوزیانا بوده که مطابق شکل کتیبه های داریوش اووجه یا خووج نام داشته است. و چنانکه در دائرةالمعارف فارسی آمده خوزستان بمعنی سرزمین خوزیها یا هوزیهاست که شهر اهواز ( مرکز کنونی استان ششم ) نیز از آنها نام گرفته است. احتمالاً در زمان شاه اسماعیل صفوی یا پسرش شاه طهماسب بخش غربی خوزستان که بدست مشعشعیان بود، عربستان نامیده شد تا از بخش شرقی که شامل شوشتر و رامهرمز و به دست گماشتگان صفویه بود بازشناخته شود و گویا تا آخر دوره صفویه و شاید تا زمان نادرشاه همه خوزستان را عربستان نمیگفتند و اطلاق نام عربستان به همه این سرزمین بعد از زمان نادر بوده است. احیای نام خوزستان در سال 1302 هَ. ش. در دوره سردارسپهی رضاشاه صورت گرفت.

دانشنامه آزاد فارسی

کتیبه کول فره واقع در هشت کیلومتری شمال شرق دشت ایذه
استانی در جنوب غربی ایران. از شمال به لرستان، از شرق به چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به استان بوشهر و خلیج فارس، و از غرب به عراق و استان ایلام محدود است. دشت های آبرفتی پهناور حدود ۸۰ درصد اراضی این استان و ارتفاعاتی که شاخه هایی از گرانکوه زاگرس به شمار می روند، حاشیۀ شمالی و شرقی آن را فراگرفته اند. کوه منار، با ارتفاع ۳,۷۰۱ متر که در حاشیۀ شمال شرقی استان قرار دارد، بلندترین نقطۀ آن است و کوه های کی نو، نیل، و لیراب دیگر بلندی های این استان محسوب می شوند. بزرگ ترین و پرآب ترین رودخانه های ایران، یعنی کارون، دز، و کرخه، که همگی از کوه های زاگرس سرچشمه می گیرند، در این استان جریان دارند و رودخانۀ مارون، جراحی، و زهره از دیگر زهاب های آن به شمار می روند؛ اروندرود بخشی از مرز این استان و کشور عراق را تشکیل می دهد. کرانه های جنوبی خوزستان از خورها و بریدگی های چندی تشکیل یافته و بندرهای مهمی همچون خرمشهر، آبادان، ماهشهر، و بندر امام را در خود جای داده است. اقلیم آن در نواحی کوهستانی معتدلِ مایل به گرم و خشک و در دیگر نواحی خیلی گرم و خشک است. این استان از نظر کشاورزی بسیار مستعد است و مهم ترین فرآورده های کشاورزی آن عبارت اند از خرما، غلات، برنج، نیشکر، سبزیجات، چغندر قند، پنبه، دانه های روغنی، و علوفه. سدهای متعددی که بر روی رودخانه های کارون و کرخه بسته شده به باروری هرچه بیشتر آن افزوده اند. فعالیت های صنعتی و اقتصادی این استان عبارت اند از تولید و پالایش نفت و گاز طبیعی، مصالح ساختمانی، ابزارهای الکتریکی، لوله های چدنی و آهنی، لوازم خانگی، قند و شکر، لاستیک و مواد پلاستیکی، و پتروشیمی. نفت، گاز طبیعی، گچ، و آهک مهم ترین منابع زیرزمینی آن به شمار می آیند. استان خوزستان با ۴,۲۷۴,۹۷۹ نفر (۱۳۸۵) جمعیت از هجده شهرستان و ۴۰ بخش با مرکزیت اداری شهر اهواز تشکیل یافته است و برخی از شهرهای مهم آن عبارت اند از آبادان، اندیمشک، ایذه، بندر ماهشهر، بهبهان، خرمشهر، دزفول، سوسنگرد، رامهرمز، شادگان، شوش، شوشتر، مسجد سلیمان، و هندیجان. خوزستان از روزگار دور (حدود ۵هزار سال پ م) مهد تمدن درخشانی بود و با همسایگان و نواحی پیرامون خود روابط تجاری و سیاسی داشت. دولت باستانی عیلام، که حدود ۵هزار سال پیش پدید آمد، در همین سرزمین روبه توسعه نهاد و شهر شوش را به پایتختی برگزید. آشوریان به فرماندهی آشور بانی پال در ۶۴۰پ م دولت عیلام را برانداختند و حکومت آنان را به اَنزان (اَنشان) منحصر کرد. خوزستان در روزگار هخامنشیان، مجد و عظمت دیرین خود را بازیافت و شهر شوش رونق پیشین خود را به دست آورد و به منزلۀ پایتخت زمستانی هخامنشیان برگزیده شد. ساسانیان، که خوزستان را جزئی از ولایت نیم روز (جنوب) به حساب می آوردند، شهرها و پل های فراوانی در آن سرزمین احداث کردند. شاپور اول ساسانی، اسیران رومی را در عمران و تأسیس سدی معروف به شادِروان یا بند قیصر به کار گماشت و نخستین دانشگاه ایران را در گُندی شاپور بنا نهاد و اعراب را به شهرنشینی و عمران روستاها تشویق کرد. در دوران بعد از اسلام تا حملۀ تیموریان، خوزستان موقعیت خود را همچنان حفظ و توجه خلفای عرب و حکام آنان را جلب کرد. از برافتادن خلفای عباسی تا روی کار آمدن صفویان، خاندان مشعشعیان بر خوزستان حکومت داشتند و در ظاهر تابع دولت مرکزی ایران بودند. نادرشاه افشار در ۱۱۱۵ش مشعشعیان را از خوزستان راند. پس از قتل نادرشاه خوزستان گرفتار خشکسالی و ویرانی شد و سدّ میزان، که به فرمان نادرشاه ساخته شده بود، درهم شکسته شد و قبایل عرب از هر سو شورش کردند. کریم خان زند شورشیان را سرکوب و امنیت را در آن جا برقرار کرد. در دوران قاجار، انگلیسی ها در خوزستان به اعمال نفوذ پرداختند و امتیاز کشتی رانی در رود کارون را از ناصرالدین شاه قاجار دریافت کردند. قرارداد ۱۲۲۵ش، که به قرارداد ارزروم معروف است، مرز ایران و عثمانی را در خوزستان و دیگر نواحی غرب کشور تعیین کرد و به اعمال نفوذ والیان بغداد و تحریک عشایر عرب خوزستان خاتمه داد. ناصرالدین شاه شهر اهواز کنونی را بنا نهاد و آن را ناصری نامید. کسب امتیاز نمایندگان فرانسه برای کاوش های باستان شناسی در شوش و کسب امتیاز ویلیام ناکس دارسی از شاه قاجار برای کاوش و استخراج نفت نیز مربوط به همین زمان است. پیداشدن نفت در خوزستان و مداخلات بریتانیا، آشفتگی اوضاع خوزستان را موجب شد و شیخ خزعل، که از سوی بریتانیا حمایت می شد، علم استقلال برافراشت. رضاشاه پهلوی، شیخ خزعل را وادار به تسلیم کرد و قدرت حکومت مرکزی ایران را در آن سامان تحکیم بخشید و موجبات امنیت و عمران را در سرزمین مزبور فراهم کرد. در تقسیمات کشوری (۱۲۸۵ و ۱۳۱۶) خوزستان جزئی از استان ششم بود و لرستان را نیز شامل می شد. در ۱۳۴۰ خوزستان از استان مزبور جدا شد و استان خوزستان را پدید آورد.

نقل قول ها

در این صفحه نقل قول هایی در مورد استان خوزستان،(ایران)نوشته شده است.
• «با توجه به شناختی که از خرمشهر و خوزستان دارم، تاسف می خورم که از ظرفیت فوق العاده بالای آن استفاده نمی شود. خوزستان از نظر موقعیت، از نظر ثروت، از نظر کشاورزی، از نظر دامداری و از نظر شیلات ثروتمندترین استان جهان است. این درحالی است که کالیفرنیا، با این که یک ایالت در آمریکاست، اما به اندازه یک کشور ثروت دارد و در مقایسه با خیلی از کشورها، از ثروت بالاتری برخوردار است. آن هم در شرایطی که حتی یک میلیونیوم خوزستانِ ما نفت و گاز ندارد. کالیفرنیا یک رودخانه به نام مالهالند دارد؛ همان منطقه ای که کارگردانانی چون رومن پولانسکی و دیوید لینچ به ترتیب فیلم هایی به نام «محله چینی ها» و «جاده مالهالند» را آنجا ساختند. بحث اینجاست که رودخانه مالهالند، شعبه دهمِ رود کارونِ ما نمی شود. پسته و خرمایی اطراف سن دیه گو و پالم اسپرینگ دارد که از نظر کیفیت یک میلیونیوم پسته و یک میلیاردیوم خرمای ما نیست.» -> احمد نجفی
• «دقت داشته باشید که منبع گرما، از انعکاس تابش نور خورشید بر زمین است. اما در ماهشهر نمی توانیم دمای ۶۷ درجه داشته باشیم چون رطوبت بسیار بالای هوا، مانع از آن می شود که آفتاب به طور مستقیم به زمین بتابد اما به طورکلی این بندر به خاطر باد گرمی که از روی ماسه های ربع الخالی به این سمت می آید، مستعد گرماست و واقعاً اگر خلیج فارس در این منطقه نبود و رطوبت هوا پایین بود، حتی موزهای بنادر نیز روی درخت خشک می شدند!» -> پرویز کردوانی
• «البته اگر هوای این استان بعضی از روزها غیرقابل تحمل می شود به خاطر توأم شدن گرما، شرجی دریا، دود کارخانه ها و مواد عفنی فاضلاب ها و ریزگردهایی است که به این استان و ۲۳ استان دیگر کشور وارد می شوند.» -> پرویز کردوانی
• «شهرهای صنعتی این استان کارخانه هایی دارند که عین کوره های آجرپزی قدیم در هوا دود می کنند، فاضلاب یا به زمین می ریزد یا در شهرهای ساحلی، مانند بندر ماهشهر، مستقیم وارد دریا می شود. همه اینها دست به دست هم داده که چنین هوای آلوده و غیرقابل تحملی را در بعضی از روزها، مردم استان خوزستان شاهد باشند. .» -> پرویز کردوانی
• «یا خوزستان را آباد می کنم یا در زیر خرابه های شوش جان می دهم.» -> رضا پهلوی
• «خوزستان نیاز به ترحم ندارد، فقط حقی را که شایسته آن است می طلبد، شهروندان خوزستانی می خواهند بدانند علت این همه تبعیض چیست؟ چرا ما مناطق محروم باید تاوان پیشرفت و توسعه چند استان نورچشمی را بپردازیم؟» -> «سیدشریف حسینی» نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی ایران
• «رزوی این روزهای مردم خوزستان رسیدن گرد و خاک به تهران است تا شاید مسئولان به خاطر مرکزنشینان رحمی به حال مردم خوزستان کنند. از قول مردم استان های جنوبی، از قول کودکان معصومی که به انواع بیماری های تنفسی مبتلا شده اند و از قول دلیرمردان شیمیایی دفاع مقدس که با رنج نفس می کشند، به همه کسانی که می توانستند کاری کنند و نکردند می گوییم در آخرت همه ما شرمنده این مردم خواهیم بود.» -> «سیدشریف حسینی» نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی ایران
• «از کدام مشکلات بگویم؟ از پرونده مفاسد اقتصادی موسوم به «سادات» بگویم که با داشتن ۱۲۰ هزار شاکی و مالباخته، بعد از ۵ سال همچنان بلاتکلیف است؛ از نگرانی کارگران تصفیه شکر، لوله سازی اهواز، توسعه نیشکر و یا لوله سازی خوزستان بگویم که ۱۵ ماه است حقوق نگرفته اند و برای مسئولان آن قدر عادی شده که بی تفاوت از کنار آن می گذرند؛ یا از زنان و مردانی بگویم که در خوزستانی که بر دریایی از ثروت خوابیده است، بن چهار عدد نان بین آن ها توزیع می شود. آری بن چهار عدد نان، یعنی فقر یعنی بیکاری.» -> «سیدشریف حسینی» نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی ایران
• «تراژدی دردناکی است مظلومیت نقطه به نقطه خوزستان، محرومیت از همه سوی خوزستان جاری است، فرقی ندارد منطقه «فالح» در ایذه یا«کوت شیخ» در خرمشهر، «منصوره» در شادگان یا «رفیع» در دشت آزادگان، «سرآسیاب» در باغملک یا «کوی علوی»، «حصیرآباد» و «کوت عبدا...» در اهواز باشد.» -> «سیدشریف حسینی» نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی ایران
• «یکی گفتا که در اقصای کشمیر// ز شیرینی نباشد هیچ تقصیر// یکی گفتا سزای بزم شاهان// شکر نامی است در شهر سپاهان// به شکر بر ز شیرینیش بیداد// وزو شکر به خوزستان به فریاد»• «از من سؤال کردند که چرا اوّلین دیدارِ مردمی از خوزستان است. از این سؤال متعجّبم ... خوزستان، نه به دلیل اینکه استان ِمرزی و نه به دلیل اینکه استانِ زرخیز است و نه به دلیل معادنش، سرزمین حاصلخیزش، راه های استراتژیکش و نهرهایش، بلکه به خاطر مردم غیورش. استان خوزستان یعنی مردم مقاومی که ۸ سال نه در برابر صدامیان که در برابر جهان نیز ایستادند و پیروز شدند... جای جای این استان به عنوان تربت پاک برای ملت ایران است.» سخنرانی عمومی در اهواز، ۱۳۹۲/۱۰/۲۴ -> حسن روحانی
• روزنامه خراسان مورخ سه شنبه ۱۳۸۹/۰۴/۲۹ *شماره انتشار ۱۷۶۰۳ *گزارش -> قطره اشکی برای خوزستان

پیشنهاد کاربران

سرزمین سختی وعشق

نظره من نام اصلی باید حوزستان باشد نه خوزستان یک نقطه برحرف ح افزودن تا معنی ان تغیر کند

ای کاش بجای ساختن نیروگاه برق رایگان برای عراقِ خونخوار دولت بیاد به فکر آب مورد نیاز مردم مظلوم خوزستان باید
اینا غریب پرست هستند
و ملت خودش نون شب نداره بخدا


کلمات دیگر: