کلمه جو
صفحه اصلی

شوش

عربی به فارسی

گيج کردن , مست کردن , سرمست کردن , مغشوش شدن , باهم اشتباه کردن , اسيمه کردن , دست پاچه کردن , درهم وبرهم کردن , مختل کردن , بي نظم کردن , تشکيلا ت چيزي رابرهم زدن , مبهم و تاريک کردن


فرهنگ فارسی

پایتخت کشور عیلام قدیم بود و بهمین مناسبت عیلام را [سوزیان] یا [ شوشان ] هم خوانده اند. بعد ها در عهد هخامنشیان شوش یکی از چهار پایتخت ایران محسوب میشد . شوش کنونی بخشی است از شهرستان دزفول در خوزستان و قصبه آن نیز همین نام است و ۱۸۶۷۸ تن سکنه دارد. چون بقایای تاریخی چند دولت ( عیلام بابل هخامنشی ساسانی و دول اسلامی ) در شوش بجا مانده از لحاظ باستانشناسی و تاریخی اهمیت بسیار یافته و هیئت فرانسوی قریب ۶۵ سال است که در آنجا بحفریات مشغولند و آثار گرانبها از قبیل کاشیهای قصر اردشیر و کاخ قراولان خاصه داریوش و استل حمواربی و غیره از آن بیرون آمده که غالب آنها در موزه لوور ( پاریس ) در تالار مخصوص ایران و بخشی نیز در موزه تهران مضبوط است .در حفاریهای که بدست دمورگان در سال ۱۸۹۷ م . انجام شده آثاری از دوره حجر جدید بدست آمده . در قر.۲۳ ق .م. شهر مزبور اهمیتی بسزا داشت.این شهر تا اواخر قر.۵ ه. از شهر های بزرگ ایران بشمار میرفت و پس از آن رو بخرابی نهاد .
بفارسی جاورس است .

لغت نامه دهخدا

شوش . (ص ) بمعنی خوب و نیک و لطیف است و شوشتر بمعنای بهتر و نیکوتر و لطیف ترباشد. (حمزه ٔ اصفهانی از یاقوت در معجم البلدان ).


شوش . (ع ص ، اِ) ج ِ اَشْوَش . (اقرب الموارد). رجوع به اشوش شود.


شوش . (اِخ ) مخفف شوشتر :
باغی که بد از برف چو گنجینه ٔ نداف
بنگرش چو دیبای ملحم شده چون شوش .

ناصرخسرو.



شوش . (ع ص ، اِ) شوس . مرد دلاور و بهادر. (ناظم الاطباء). شوس . (اقرب الموارد). رجوع به شوس شود. اَبطال شوش شوش ؛ یعنی مختلفند و سخت دلاور. (منتهی الارب ).


شوش . [ ش َ ] (ع ص ) درهم آمیخته . گویند: ترکهم شَوْشاً بَوْشاً . (منتهی الارب ). و رجوع به بوش شود.


شوش . (اِخ ) جایی است نزدیک جزیره ٔ ابن عمر از نواحی الجزیره . (از معجم البلدان ). موضعی است نزدیک جزیره ٔ ابن عمر. (منتهی الارب ).


شوش . (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شوش . (اِخ ) شهری به خوزستان کناررودخانه ٔ شاوور. این شهر پایتخت کشور عیلام قدیم بودو بهمین مناسبت عیلام را سوزیان یا شوشان هم خوانده اند. بعدها در عهد هخامنشیان شوش یکی از چهار پایتخت ایران محسوب میشد. شوش کنونی بخشی است از شهرستان دزفول در خوزستان و قصبه ٔ آن نیز بهمین نام است و 5000تن سکنه دارد. چون بقایای تاریخی چند دولت (عیلام ، بابل ، هخامنشی ، ساسانی ، دول اسلامی ) در شوش بجا مانده است ، از لحاظ باستانشناسی و تاریخی اهمیت بسیار یافته است و هیأت فرانسوی قریب 65 سال است که در آنجا به حفریات مشغولند و آثار گرانبها از قبیل کاشیهای قصر اردشیر و کاخ قراولان خاصه ٔ داریوش و استل حمورابی و غیره از آن بیرون آمده که غالب آنها در موزه ٔ لوور(پاریس ) در تالار مخصوص ایران و بخشی نیز در موزه ٔ تهران مضبوط است . در حفاریهائی که بدست دمورگان در سال 1897 م . انجام شده آثاری از دوره ٔ حجر جدید بدست آمده است . در قرن 23 ق . م . شهر مزبور اهمیتی بسزا داشت و تا اواخر قرن پنجم هجری از شهرهای بزرگ ایران بشمار میرفت و پس از آن رو به خرابی نهاد. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ایرانشهر ج 2 ص 1791، فهرست اعلام تاریخ ایران باستان ، فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 72، یسنا ص 96، 98، مزدیسنا ص 28، 148، ایران در زمان ساسانیان ص 78، فرهنگ ایران باستان ص 125، 130، 289، تاریخ سیستان ص 74، مجمل التواریخ والقصص ، مرآت البلدان ج 1 ص 453، روضات ص 759، سبک شناسی بهار ج 1، تاریخ کرد، جغرافیای غرب ایران ، معجم البلدان ، حدود العالم ، تاریخ صنایع ایران ، فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 و یشتها ج 1 شود.
در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است که : مرکز بخش شوش شهرستان دزفول است . هوای آن گرم است و در حدود 5000 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است و آب آن از رودخانه ٔ کرخه تأمین می شود. ایستگاه راه آهن شوش در 3کیلومتری باختر واقع است و مسافت آن تا تهران 714 کیلومتر می باشد. شوش از شهرهای باستانی است و زمانی پایتخت قوم ایلام بوده و آرامگاه مشهور به دانیال پیغمبر در این قصبه است . از اکتشافات باستانشناسی که در اینجا بعمل آمده قانون مشهور حمورابی پادشاه کلده است که اولین قانون عهد باستان شمرده می شود و بر اثر این کاوشها حقایقی درباره ٔ تاریخ این سرزمین بدست آمده که دوران گذشته ٔ آن را و تمدن ایرانیان قدیم را روشن می نماید. طبق بررسی و توجه باستان شناسان معلوم گردیده است که بهنگام آبادی شهر شوش کلیه ٔ معاملات مهم ثبت و شرح آن روی خشت نوشته می شده است . شوش دارای عمارات و کاخ های عالی بوده که سرستون های عظیم آن هنوز باقی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شوش . (اِخ ) نام قلعه ای بزرگ و بسیار بلند نزدیک عقرالحمیدیة از اعمال موصل و گویند آن بالاتر از عقر و بزرگتر از آن است و حب الرمان شوشی بدان نسبت دارد. (از معجم البلدان ). قلعه ای است شرقی دجله ٔ موصل و از آنجاست حب الرمان و هندوانه . (منتهی الارب ).


شوش . (اِخ ) نام محله ای است به جرجان نزدیک باب الطاق . (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ).


شوش . (اِخ ) یکی ازبخشهای شهرستان دزفول است . پنج دهستان و حدود سی هزار تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شوش . [ ش َ / شُو ] (اِ) شاخهای درخت انگور و به عربی قضبان . (برهان ) (رشیدی ).شاخهای درخت انگور. (انجمن آرا) (آنندراج ): قضبان ؛ شوش . (السامی فی الاسامی ). || شاخه . ترکه . شاخ تر باریک . شوشه . شیش . (یادداشت مؤلف ). || شمش . خفچه . شوشه . سوفچه : شوش زر. شوش سیم . (یادداشت مؤلف ) :
یکی سبز خفتان به زر بافته
بر او شوشها بر گهر تافته .

فردوسی .


دو خرگه نمد خرد چوبش ز زر
همه بندشان شوشهای گهر.

اسدی .


سپیدیش کافور و زردیش زر
یکی بهره را شوشها زو گوهر.

اسدی .



شوش . [ ش َ / شُو] (اِ) به فارسی جاورس است . (فهرست مخزن الادویه ).


شوش. ( ص ) بمعنی خوب و نیک و لطیف است و شوشتر بمعنای بهتر و نیکوتر و لطیف ترباشد. ( حمزه اصفهانی از یاقوت در معجم البلدان ).

شوش. [ ش َ / شُو ] ( اِ ) شاخهای درخت انگور و به عربی قضبان. ( برهان ) ( رشیدی ).شاخهای درخت انگور. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ): قضبان ؛ شوش. ( السامی فی الاسامی ). || شاخه. ترکه. شاخ تر باریک. شوشه. شیش. ( یادداشت مؤلف ). || شمش. خفچه. شوشه. سوفچه : شوش زر. شوش سیم. ( یادداشت مؤلف ) :
یکی سبز خفتان به زر بافته
بر او شوشها بر گهر تافته.
فردوسی.
دو خرگه نمد خرد چوبش ز زر
همه بندشان شوشهای گهر.
اسدی.
سپیدیش کافور و زردیش زر
یکی بهره را شوشها زو گوهر.
اسدی.

شوش. [ ش َ / شُو] ( اِ ) به فارسی جاورس است. ( فهرست مخزن الادویه ).

شوش. ( ع ص ، اِ ) شوس. مرد دلاور و بهادر. ( ناظم الاطباء ). شوس. ( اقرب الموارد ). رجوع به شوس شود. اَبطال شوش شوش ؛ یعنی مختلفند و سخت دلاور. ( منتهی الارب ).

شوش. ( ع ص ، اِ ) ج ِ اَشْوَش. ( اقرب الموارد ). رجوع به اشوش شود.

شوش. [ ش َ ] ( ع ص ) درهم آمیخته. گویند: ترکهم شَوْشاً بَوْشاً. ( منتهی الارب ). و رجوع به بوش شود.

شوش. ( اِخ ) جایی است نزدیک جزیره ابن عمر از نواحی الجزیره. ( از معجم البلدان ). موضعی است نزدیک جزیره ابن عمر. ( منتهی الارب ).

شوش. ( اِخ ) نام محله ای است به جرجان نزدیک باب الطاق. ( از معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).

شوش. ( اِخ ) نام قلعه ای بزرگ و بسیار بلند نزدیک عقرالحمیدیة از اعمال موصل و گویند آن بالاتر از عقر و بزرگتر از آن است و حب الرمان شوشی بدان نسبت دارد. ( از معجم البلدان ). قلعه ای است شرقی دجله موصل و از آنجاست حب الرمان و هندوانه. ( منتهی الارب ).

شوش. ( اِخ ) یکی ازبخشهای شهرستان دزفول است. پنج دهستان و حدود سی هزار تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

شوش. ( اِخ ) شهری به خوزستان کناررودخانه شاوور. این شهر پایتخت کشور عیلام قدیم بودو بهمین مناسبت عیلام را سوزیان یا شوشان هم خوانده اند. بعدها در عهد هخامنشیان شوش یکی از چهار پایتخت ایران محسوب میشد. شوش کنونی بخشی است از شهرستان دزفول در خوزستان و قصبه آن نیز بهمین نام است و 5000تن سکنه دارد. چون بقایای تاریخی چند دولت ( عیلام ، بابل ، هخامنشی ، ساسانی ، دول اسلامی ) در شوش بجا مانده است ، از لحاظ باستانشناسی و تاریخی اهمیت بسیار یافته است و هیأت فرانسوی قریب 65 سال است که در آنجا به حفریات مشغولند و آثار گرانبها از قبیل کاشیهای قصر اردشیر و کاخ قراولان خاصه داریوش و استل حمورابی و غیره از آن بیرون آمده که غالب آنها در موزه لوور( پاریس ) در تالار مخصوص ایران و بخشی نیز در موزه تهران مضبوط است. در حفاریهائی که بدست دمورگان در سال 1897 م. انجام شده آثاری از دوره حجر جدید بدست آمده است. در قرن 23 ق. م. شهر مزبور اهمیتی بسزا داشت و تا اواخر قرن پنجم هجری از شهرهای بزرگ ایران بشمار میرفت و پس از آن رو به خرابی نهاد. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ایرانشهر ج 2 ص 1791، فهرست اعلام تاریخ ایران باستان ، فارسنامه ابن بلخی ص 72، یسنا ص 96، 98، مزدیسنا ص 28، 148، ایران در زمان ساسانیان ص 78، فرهنگ ایران باستان ص 125، 130، 289، تاریخ سیستان ص 74، مجمل التواریخ والقصص ، مرآت البلدان ج 1 ص 453، روضات ص 759، سبک شناسی بهار ج 1، تاریخ کرد، جغرافیای غرب ایران ، معجم البلدان ، حدود العالم ، تاریخ صنایع ایران ، فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 و یشتها ج 1 شود.

دانشنامه عمومی

شوش شهری است در جنوب غربی ایران که با ۵٫۶ کیلومتر مربع مساحت در ۱۱۵ کیلومتری شمال غربی اهواز بین ۳۲ درجه و ۲ دقیقهٔ عرض شمالی و ۴۷ درجه و ۱ دقیقهٔ طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. بلندی شهر شوش از سطح دریا ۸۷ متر و فاصلهٔ هوایی تا تهران ۴۷۹ کیلومتر است. فاصلهٔ زمینی شوش تا تهران ۷۶۶ کیلومتر، تا اهواز ۱۱۵ کیلومتر، تا دزفول ۲۴ و تا اندیمشک ۳۸ کیلومتر است. حدود ۱۳۲۹ هـ. ش به مرکز بخش تبدیل شد.
دانیال در باور ادیان ابراهیمی یکی از پیامبران بنی اسرائیل قرن هفتم پیش از میلاد است. دانیال به زبان عبری به معنای «خدا قاضی من است» می باشد. در سال ۶۰۶ پیش از میلاد وی را به دربار بخت النصر پادشاه بابل به اسارت بردند. وی در آنجا به علوم کلدانیان و زبان مقدس واقف گردید و در حکمت از آنان پیشی گرفت. اولین واقعه ای که سبب نفوذ دانیال نبی گردید تعبیر خواب نبوکد نصر بود. بدین گونه ادعای پیغمبری نمود و مورد توجه آن پادشاه قرار گرفت. وی به همراه عده ای از قوم یهود به ایران مهاجرت نمود و در شوش ساکن شد و در آنجا درگذشت، آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد و دارای گنبدی ارچین است.
دِعبِل خُزاعی (زادهٔ ۱۴۸ هـ. ق - درگذشتهٔ ۲۶۴ هـ. ق) با نام کامل ابوعلی، دعبل بن علی بن رزین بن عثمان بن عبدالله بن بدیل بن ورقاء خزاعی کوفی، شاعر، ادیب و عالم شیعی که مدیحه سرا و ذاکر فضایل اهل بیت بود.
شوش از اوایل هزارهٔ چهارم ق. م، موجودیت خویش را در صحنه تاریخ نشان داده و از همان ابتدا به عنوان مرکزی هنری، صنعتی، تجاری و سیاسی محسوب می شده است. شهر شوش، در زمان ایلامی ها به خاطر همین موقعیت ویژه، به عنوان پایتخت سیاسی، مذهبی انتخاب گردیده و تا سال ۶۴۰ ق. م؛ که این شهر توسط آشور بانیپال، پادشاه آشور، ویران گردید، اهمیت خود را حفظ کرده بود.
شهر شوش، در زمان داریوش هخامنشی (۵۲۵ ق. م) مجدداً رونق گذشتهٔ خود را بدست آورد و در طول حکومت هخامنشیان، از این شهر به عنوان پایتخت زمستانی استفاده شده است.
در این شهر از دوره های دیگر تاریخی ایران مثل: سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی، آثار و مدارک فراوانی بدست آمده است. این ویژگی ها باعث گردیده که این شهر به عنوان موزه ای از دوره های مختلف پیش از تاریخ و تاریخی و اسلامی ایران (تا قرن ۵ هجری قمری) تبدیل گردد.

گویش مازنی

/shoosh/ ترکه – شاخه ی نازک درختان & ترکه

ترکه – شاخه ی نازک درختان


ترکه


پیشنهاد کاربران

شهر شوش با ۵/۶ کیلومتر مربع مساحت در ۲۴ کیلومتری جنوب غربی دزفول و ۱۱۵ کیلومتری شمال غربی اهواز بین ۳۲ درجه و ۲ دقیقه عرض شمالی و۴۷ درجه و ۱ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. بلندی شهر شوش از سطح دریا ۸۷ متر و فاصله هوایی تا تهران ۴۷۹ کیلومتر است. فاصله زمینی شوش تا تهران ۷۶۶ کیلومتر، تا اهواز ۱۱۵ کیلومتر، تا دزفول ۲۴ و تا اندیمشک ۳۸ کیلومتر است. حدود ۱۳۲۹ هـ. ش به مرکز بخش تبدیل شد.
شهر باستانی شوش از مراکز تمدن قدیم، از معروفترین شهرهای دنیا، پایتخت چند هزار ساله مملکت عیلام و همچنین پایتخت زمستانی امپراطوری هخامنشی بوده است. حمزه اصفهانی شوش را چنین توصیف نموده: شوش به معنی شهر زیبا، باصفا، خوب و لطیف. در تورات و در قاموس موسی درباره شوش آمده است: شوشن یا شوشان در عبری زنبق بوده، در یونان سوسنای می گفتند و نامهای دیگرش «سوسا» «سوس» بوده، قسمت بزرگی از ولایت شوش و عیلام را هم «سوسیانا» یا «سوزیانا» می گفتند. شوش یا شوشن نام همه گیاهان تیره سنبل و زنبق و نرگس و اسپرغم به شمار می رود. شوش در قرون وسطی آباد و مرکزی بزرگ برای خوزستان بوده است که در آن روزگار چندین شهر، آبادی و حومه داشته و در آن شهر قلعه ای محکم و قدیمی، بازارهایی با شکوه و مسجدی با ستونهای گرد وجود داشته اند. این شهر به داشتن منسوجات ابریشمی خام، ترنج، انار و نیشکر معروف بوده است. آرامگاه دانیال نبی در شهر شوش واقع گردیده است. شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود، هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد شوش کم کم اهمیت خود را از دست داد. در طبقات پایین تر این شهر آثاری بدست آمده که باستان شناسان آنها را مربوط به ۸ هزار سال پیش می دانند.
محتویات [نمایش]
بزرگان شهر شوش [ویرایش]
دانیال در باور ادیان ابراهیمی یکی از پیامبران بنی اسرائیل ( قرن هفتم پیش از میلاد ) است. دانیال به زبان عبری به معنای «خدا حاکم من است» می باشد. در سال ۶۵۵ پیش از میلاد وی را به دربار «نبوکد نصر» پادشاه بابل به اسارت بردند. وی در آنجا به علوم کلدانیان و زبان مقدس واقف گردید و در حکمت از آنان پیشی گرفت. اولین واقعه ای که سبب نفوذ دانیال نبی گردید تعبیر خواب نبوکد نصر بود. بدین گونه ادعای پیغمبری نمود و مورد توجه آن پادشاه قرار گرفت. وی به همراه عده ای از قوم یهود به ایران مهاجرت نمود ودر شوش ساکن شد ودر آنجا درگذشت.
نمای هوایی از شهر شوش که مرقد پیامبر دانیال و قلعه آپادانا در آن مشخص است،
آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد. بنای زیارتگاه او شامل دو حیاط است. بر روی گنبد مخروطی – پله ای قرار دارد که نوع رایج گنبدهای منطقه است.
دِعبِل خُزاعی ( زاده ۱۴۸ - درگذشته ۲۶۴ قمری ) با نام کامل ابوعلی، دعبل بن علی بن رزین بن عثمان بن عبدالله بن بدیل بن ورقاء خزاعی کوفی، شاعر، ادیب و عالم شیعی که مدیحه سرا و ذاکر فضایل اهل بیت بود.
تاریخ شوش [ویرایش]
شهر باستانی شوش مرکز تمدن عیلام بوده که واقع در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان است.
شوش یکی از قدیمیترین سکونتگاههای شناخته شدهٔ منطقه است، احتمالاً به سال ۴۰۰۰ پیش از میلاد پایه گذاری شده، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکدهٔ مسکونی در آن مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد هستند.
شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بوده، که هریک به سهم خود در دیگری تأثیر داشته است، یکی تمدن میانرودان ودیگری تمدن عیلام. قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میانرودان در پیدایش این وضع ویژه تأثیر بسیاری داشته است.
بازار تره بار شوش دانیال، سال ۱۳۸۳
شوش در دوره هخامنشیان شکوه گذشته خویش را باز یافته و چهار راه شرق وغرب گردید. با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راههای بسیاری و به ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی» ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد.
راه شاهی که در دوره هخامنشیان و به دستور داریوش بزرگ ساخته شد، شهر شوش، پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدیه پیوند می داد.
می توان گفت اداره سرزمین پهناور ایران وحفظ امنیت آن و انتقال سریع یگان های نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهم ترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راه ها در این دوره بوده است.
از سوی دیگر ایجاد راه ها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملت های گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگ ها و باورهای گونه گون گردید و بسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملتها مبادله شد. بر طبق تاریخ فتح الفتوح و همچنین تاریخ طبری، اعراب به هنگام فتح شهر شوش بیشتر از ۳۰ هزار نفر را به قتل رساندند و تعداد ۲۰ هزار گاو - اسب، زن و دختر را به غنیمت بردند این شهر تا قرن ها بعد از رونق افتاد.
به سبب اخلاص مسلمانان شیعه و یهودیان ایران به حضرت دانیال، شوش یک دهکدهٔ مسکونی است. امروزه شهر شوش در شمال استان خوزستان از یادمان های تاریخی کهن؛ دیگر آن شکوه و اهمیت دیرین خود را دارا نیست. نامهایی مانند سوس - شوشا - سوسه - سویس و سویز که در بعضی مناطق شمال آفریقا وجود دارد نیز مرتبط با نام شهر شوش است مهاجران ایرانی و عرب که از این منطقه به شمال آفریقا مهاجرت کرده اند این نامها را در دوره اسلامی رایج نموده اند شهر شوش در دوره قبل از اسلام شهرت بین المللی داشته و به همان اندازه شهرت داشته که بابل، کلده، لیدی، نیل و. . .
محوطه آپادانا نوروز سال ۱۳۸۸
شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. حفاریهای باستان شناسی نشان می دهد که این منطقه در ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده. آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشته اند که اکنون به صورت . . .

شوش=شو ش
شو=همسر / شوهر
ش=اش
شوش=شوهرش/شواش =میره

شوش به معنی سر سبز هست
شوشیانا . سوسیانا . سوزیانا
سوز در بر خی گویشهای ایرانی به معنی سبز هست سوزیانا به معنی سر سبزی هست

شهرستان شوش محل سکونت
طوایف قوم لر
ایل لر بختیاری
لرزنگنه بختیاری
ایل لر فیلی *پیلی. پهلوی*
عشایر عرب

شهر دزفول::
دز::دژ
فول::فیل
محل سکونت ایل میوند ( ممیوند ) چهارلنگ بختیاری . ایل حاجیوند. ایل هیبودی بختیاری
. ایل زلکی ( زلقی ) لر بختیاری
طائفه قلاوند. ایل پاپی لر . حسین وند. شالی بختیاروند. موگویی چهارلنگ
. گمار بختیاری.



***
استان لرستان پشتکوه*ایلام*
استان لرستان پیشکوه*لرستان*
استان باختران ( باختیاران:بختیاری )
کرمانشاه ( کرمانجاه )
ایل لر کرمانج


شوش ب معنای سبزی و طراوت
شهری که همچنان آباد و خرم است

شوش ( شو، اش ) دگرگونی شب به روز، مرز میان شب و روز،

نام عیلامی ( خوزستانی ) شیرین بیان ( سوس ) میباشد وهنوز هم مردم عرب زبان باهمین نام انرا میشناسند ودرزمان عیلامیان ان گیاه یکی از گیاهان مقدس بود وبارها انرا درکتیبهای سنگی نقاشی کرده اند
ودران منطقه بسیار وجود دارد
به همین دلیل دران زمان گفته میشد که خانهای در میان سوسها ساخته شد و کم کم گفته میشد در سوس به همین سادگی بعضی ها میگویند بخاطر وجود گلهای سوسن و دراصل خود گیاه سوس میتوانید نام گیاه سوس را سرچ کنید
باتشکر

از اینکه یک شهر بنام شوش بااین همه معنی وقدمت وزادگاه دانیال نبی علیه السلام درایران هست واقعا از خداوند سپاسگزارم. امیدوارم همه ایرانی های عزیز برای یکبار هم شده به این مکان مقدس دعوت بشن. . . انشاءالله.

چه اندازه فرهنگ نامه های ما تهیدستند درباره شوش که کهنترین شهر جهان و بزرگترین شهر خوزیان و پارسیان بوده هیچ ننوشته - شوش نزد پارسیان و خوزیان به نام فرشته تشتر و یا همان تیرگان بود و انرا تشتر و تستر میگفتند و ان فرشته باران است


کلمات دیگر: