محمد بن مرتضی یکی از شاهان مرعشی تبرستان بود که پس از مرگ مرتضی زمام امور را به دست گرفت. در ابتدای حکومت محمد، غیاث الدین در زندان وفات یافت. همچنین «سید کمال الدین بن قوام الدین دوم» حکومت آمل را پس از مرگ پدرش بدست گرفت و با تابعیت از محمد بن مرتضی به حکومت ادامه می داد. بهرام روزافزون، به محمد پیشنهاد نمود که حکومت آمل از کمال الدین بگیرد و به یکی از پسران خویش اهدا کند و این مقدمه ای برای رخدادهایی تازه گشت.
ظهیرالدین, مرعشی (1368). تاریخ طبرستان و مازندران و رویان (PDF). انتشارات شرق.
میرتیمور (1364). تاریخ خاندان مرعشی مازندران. انتشارات اطلاعات.
خواندمیر, غیاث الدین بن همام الدین الحسینی (1362). حبیب السیر فی اخبار افراد بشر (جلد ۳). انتشارات خیام.
وقتی محمد، کمال الدین را به ساری فراخواند، او از سر باز زد و گفت «وجع مفاصل پیدا کرده ام و نمی توانم آمد و نیز عم من سید مرتضی در بند فتنه است و اغوای مردم آمل می کند. چون من از آمل برون آیم، ممکن که مردم آمل او را به مسند حکومت بنشانند.» محمد نیز سید مرتضی را در ساری مقید نمود و آنگاه از کمال الدین خواست که به ساری رود. کمال الدین نیز در پاسخ گفت:
تا یک تن از اولاد سیدرضی الدین در حیات باشد، آملیان راضی نخواهند شد که دیگری در این ولایت حاکم گردد. مناسب آن که از سر این خیال فاسد در گذرند و یقین دانند که حیلهٔ بهرام از پیش نخواهد رفت.
سرانجام کمال الدین در نبردهایی شکست خورد و به تنکابن (کیاییان گیلان) پناهنده شد و عبدالکریم، پسر ارشد محمد، حکومت آمل بدست گرفت. ولی مخالفت طرفداران کمال الدین آغاز شد و آملیان پس از علنی کردن حمایت خود از کمال الدین، عبدالکریم بن محمد را از شهر خارج نمودند. سید ظهیرالدین نیز که در گیلان مستقر بود، به همراهی کمال الدین شتافت. پیروزی آسان، آملیان را به این فکر انداخت که ساری را نیز از سلطهٔ محمد خارج کنند.
ظهیرالدین, مرعشی (1368). تاریخ طبرستان و مازندران و رویان (PDF). انتشارات شرق.
میرتیمور (1364). تاریخ خاندان مرعشی مازندران. انتشارات اطلاعات.
خواندمیر, غیاث الدین بن همام الدین الحسینی (1362). حبیب السیر فی اخبار افراد بشر (جلد ۳). انتشارات خیام.
وقتی محمد، کمال الدین را به ساری فراخواند، او از سر باز زد و گفت «وجع مفاصل پیدا کرده ام و نمی توانم آمد و نیز عم من سید مرتضی در بند فتنه است و اغوای مردم آمل می کند. چون من از آمل برون آیم، ممکن که مردم آمل او را به مسند حکومت بنشانند.» محمد نیز سید مرتضی را در ساری مقید نمود و آنگاه از کمال الدین خواست که به ساری رود. کمال الدین نیز در پاسخ گفت:
تا یک تن از اولاد سیدرضی الدین در حیات باشد، آملیان راضی نخواهند شد که دیگری در این ولایت حاکم گردد. مناسب آن که از سر این خیال فاسد در گذرند و یقین دانند که حیلهٔ بهرام از پیش نخواهد رفت.
سرانجام کمال الدین در نبردهایی شکست خورد و به تنکابن (کیاییان گیلان) پناهنده شد و عبدالکریم، پسر ارشد محمد، حکومت آمل بدست گرفت. ولی مخالفت طرفداران کمال الدین آغاز شد و آملیان پس از علنی کردن حمایت خود از کمال الدین، عبدالکریم بن محمد را از شهر خارج نمودند. سید ظهیرالدین نیز که در گیلان مستقر بود، به همراهی کمال الدین شتافت. پیروزی آسان، آملیان را به این فکر انداخت که ساری را نیز از سلطهٔ محمد خارج کنند.
wiki: محمد مرعشی