کلمه جو
صفحه اصلی

آب انبار

فارسی به انگلیسی

(underground) water tank or cistern


cistern, reservoir


مترادف و متضاد

آبدان، آبگیر، برم، تالاب


فرهنگ معین

(اَ)(اِمر.) 1 - جایی سرپوشیده برای ذخیره کردن آب در زیرزمین . 2 - آبدان ، آبگیر.


لغت نامه دهخدا

آب انبار. [ اَم ْ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کازرون ببوشهر میان راهدار و برازجان در 1109100 گزی طهران .


آب انبار. [اَم ْ ] (اِ مرکب ) خانه ای در زیر قسمتی از بنا حفر کرده ذخیره کردن آب را. || پارگین . (ربنجنی ). || آبدان . آبگیر. تالاب . مصنع. بَرْخ .


فرهنگ عمید

۱. حوض بزرگ روپوشیده در زیرزمین که سقف آن را با آجر می‌سازند.
۲. جای ذخیره کردن آب.



کلمات دیگر: