صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ا" - واژه نامه بختیاریکا
ابرومند
ابروی کسی را بردن
ابری
ابریز
ابزا
ابزار
ابزار الات
ابزار تخریب
ابزار دفاع شخصی
ابستن
ابستن شدن
ابستنی اولیه
ابستنی دزدکی
ابشار
ابشخور حیوانات
ابل
ابلق
ابله
ابله روی
ابله مرغان
ابله چرکین
ابنوش
ابو
ابول وند
ابکش
ابکم
ابکی
ابگاه انسان
ابگردان
ابگیر
ابی
ابیدن
ات و اشغال
اتابک
اتابک چینی
اتاق
اتاق اندرونی
اتاق محقر
اتاق محقر مخصوص نگهداری بره ها
اتاق نشیمن
اتاق پذیرایی
اتحاد
اتحاد داشتن
اتخاذ کردن موضع واحد
اتش
اتش بازی
اتش بلوطی
اتش دود دار
بیشتر