صفحه اصلی
گویش اصفهانی
واژه های حرف "چ" - گویش اصفهانی
چمدان
چموش
چمچه(خاکانداز)
چنار
چنان
چند
چند دسته غله
چند روز است (که) زانویم خیلی درد میکند.
چند روز در هفته کار میکنی؟
چنگ (پنجه)
چنگالغذاخوری
چنگکقصابی
چنین
چه
چه روز خوبی (است)!
چه وقت
چه چیزهای قشنگی اینجاست!
چه کسی
چه کسی (بود) مرا صدا کرد؟
چهار
چهارده
چهارصد
چهل
چوب
چوبخطمعاملات
چوبپنبهدربطری
چوخا
چوپان
چپ
چپچشم (لوچ)
چکاند
چکاندن
چکاوک
چکش
چکید
چکیدن
چگونه
چید
چیدن
چیز
چینهدان