صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ش" - فارسی به انگلیسی
ش
ش! (حرف ندا)
ش! (ندا به نشان بی صبری یا تنفر یا تحقیر)
شا! (برای متوقف ساختن اسب و خر و غیره)
شائبه
شاب
شاباش
شابلون
شابلون (ریخته گری)
شاتر (دوربین عکاسی)
شاتل
شاتون
شاتون (مکانیک)
شاخ
شاخ (جانورشناسی)
شاخ انداختن
شاخ بزی
شاخ به شاخ
شاخ به شاخ (ترافیک)
شاخ به شاخ (تصادفات)
شاخ به شاخی (راهنمایی و رانندگی)
شاخ حجامت
شاخ دار
شاخ درآوردن
شاخ درخت
شاخ رابرداشتن
شاخ زدن
شاخ سر
شاخ شانه کشیدن
شاخ شکستن
شاخ شکل
شاخ مانند
شاخ و برگ
شاخ و برگ (داستان)
شاخ و برگ بریده شده
شاخ و برگ دادن
شاخ و برگ دادن به نطق
شاخ و برگ دادن به نگارش
شاخ و برگ درآوردن
شاخ و برگ زدن
شاخ و برگ زده (درخت)
شاخ و برگ نرم درخت و بته
شاخ و برگ گیاه برگ بو
شاخ و شانه کشیدن
شاخ وبرگ
شاخ گاو نر را گرفتن و آن را به زمین افکندن در نمایش های گاوبازی
شاخ گوزن
شاخاب
بیشتر