کلمه جو
صفحه اصلی

حماسه


مترادف حماسه : دلاوری، شجاعت، رجز، شعرحماسی، شعررزمی، رزم نامه

برابر پارسی : دلیری، پهلوانی، رزمی

فارسی به انگلیسی

epic, saga, epic poem

epic poem


epic, saga


فارسی به عربی

ملحمة

عربی به فارسی

گرمي , حرارت , تب و تاب , شوق , غيرت , قدرت , نيرومندي , زور , نيرو , انرژي , توان , تعصب , هوا خواهي , شوق واشتياق


فرهنگ اسم ها

اسم: حماسه (دختر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: hamāse) (فارسی: حماسه) (انگلیسی: hamase)
معنی: دلیری، شجاعت، کاری افتخار آفرین، نوعی شعر، بی باکی، کاری افتخارآفرین که از سر شجاعت و دلاوری یا مهارت انجام شده باشد

(تلفظ: hamāse) (عربی) کاری افتخار آفرین ، نوعی شعر ، دلیری ، شجاعت ، بی‌باکی .


مترادف و متضاد

epic (اسم)
حماسه، رزمنامه، شعر رزمی

saga (اسم)
حماسه، حماسه اسکاندویناوی

epopee (اسم)
حماسه، منظومه، شاهنامه، اشعار حماسی، شاعر اشعار حماسی، رجز

دلاوری، شجاعت


رجز


شعرحماسی، شعررزمی، رزم‌نامه


۱. دلاوری، شجاعت
۲. رجز
۳. شعرحماسی، شعررزمی، رزمنامه


فرهنگ فارسی

کتابی است تالیف ابو تمام شامل غرر اشعار عرب از جاهلیت تا عصر عباسی .
شجاعت، دلیری، دلاوری، حماست
۱ - (مصدر ) دلیری کردن شجاعت نمودن . ۲ - ( اسم ) دلیری دلاوری شجاعت . ۳ - ( اسم ) رجز ارجوزه . ۴ - ( ادب ) نوعی از شعر که در آن از جنگها و دلاوریها سخن رود شعر رزمی شعر حماسی .

فرهنگ معین

(حَ س ) [ ع . حماسة ] ۱ - (مص ل . ) دلیری کردن . شجاعت نمودن . ۲ - (اِ. ) شعر رزمی .

لغت نامه دهخدا

( حماسة ) حماسة. [ ح َ س َ ] ( ع اِمص ) دلاوری و دلیری. ( ناظم الاطباء ). دلاوری. ( منتهی الارب ). شجاعت. ( اقرب الموارد ).
- حماسه خوانی کردن ؛ اشعار رزمی و هیجان انگیز خواندن.
- حماسه سرا ؛ کسی که اشعار حماسی و رزمی سراید.
- حماسه سرایی ؛ سرودن نوعی اشعار رزمی.
|| شدت و سختی در کار. ( اقرب الموارد ). || ( مص ) دلیر شدن. || سخت شدن. ( المصادر زوزنی ).

حماسة. [ ح َ س َ ] (ع اِمص ) دلاوری و دلیری . (ناظم الاطباء). دلاوری . (منتهی الارب ). شجاعت . (اقرب الموارد).
- حماسه خوانی کردن ؛ اشعار رزمی و هیجان انگیز خواندن .
- حماسه سرا ؛ کسی که اشعار حماسی و رزمی سراید.
- حماسه سرایی ؛ سرودن نوعی اشعار رزمی .
|| شدت و سختی در کار. (اقرب الموارد). || (مص ) دلیر شدن . || سخت شدن . (المصادر زوزنی ).


فرهنگ عمید

۱. امری افتخارآمیز که از روی شجاعت، مهارت، و شایستگی انجام شده باشد.
۲. (ادبی ) نوعی شعر در وصف پهلوانان که داستان های منظوم از نبردها، دلاوری ها، و افتخارات قومی و نژادی یک ملت را دربر دارد، مانند شاهنامۀ فردوسی.
۳. (اسم مصدر ) شجاعت، دلاوری، دلیری.

دانشنامه عمومی

دلیری کردن - شجاعت نمودن


حماسه به کار بزرگی گفته میشود که مایه ی سرفرازی و سربلندی، و یا رهایی ازستم، و هموارگری دشواری برای سود و خشنودی گروهی، مردمی، ملی، و بین المللی باشد. کارستان، پهلوانی، سرافرازکن، سربلندآوری، بیدارباشانی، بنیان آفرینی، رهیابش (کشف راه و روش)، گشایشان و ...


حماسه نوعی از اشعار وصفی است که مبتنی برتوصیف اعمال پهلوانی و مردانگی ها و افتخارات فردی یا قومی می باشد که شامل مظاهر مختلف زندگی آن ها می شود . حماسه ها عموماً منظوم نوشته می شوند. به داستان ها و موضوعات غیررزمی در ادبیات، بَزمی یا غِنایی گفته می شود.دن کیشوت نمونه ای خاص از حماسه است.
صفا، ذبیح الله (۱۳۵۲ خورشیدی)، حماسه سرایی در ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
حماسه گونه ای از متون وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگی های قومی یا فردی می پردازد.
محققان منظومه های حماسی را به دو نوع تقسیم کرده اند: منظومه های حماسی طبیعی و ملی که خود به دو گونه حماسه های اساطیری و پهلوانی مانند قسمت عمده ای از شاهنامه و منظومه های حماسی تاریخی مانند اسکندرنامه بخش می شود و منظومه های حماسی مصنوع همچون هانرید اثر ولتر.
یَلنامه و پهلوان نامه واژه هایی پارسی تبار و برابرهای پارسی سره واژه عربی حماسه هستند. یل به معنی پهلوان است.

دانشنامه آزاد فارسی

در لغت به معنای شجاعت و دلیری است و در اصطلاح به شعری داستانی اطلاق می شود که حوادث قهرمانی با رنگ و بوی ملّی و قومی در آن جریان دارد. از ویژگی های داستان های حماسی وجود شخصیت ها و قهرمانان ملّی است که تجسّم آرمان ها و آرزوهای یک ملّت هستند و شخصیت مادی و معنوی ممتازی دارند. قهرمانان حماسه دست به کارهای خارق العاده ای می زنند. وجود حوادث خارق العاده و موجودات افسانه ای نیز از مشخصات داستان های حماسی است. عقاید دینی و فرهنگ مردمانی که داستان های حماسی در بین آن ها شکل می گیرد به توجیه و حقیقت نمایی این حوادث و شخصیت های خارق العاده کمک می کند. داستان های حماسی اگرچه داستان هایی واقعی نیستند ولی در بستری از واقعیت شکل یافته اند و به منزلۀ تاریخ تخیلی یک ملّت هستند و ظاهراً از بعضی وقایع خارجی نشأت گرفته اند. در این گونه داستان ها روح ملّی گرایی و وطن پرستی بسیار چشمگیر است. مأخذ داستان های حماسی داستان های شفاهی است که در طول تاریخ در بین نسل های یک ملّت سینه به سینه نقل شده و به صورت شفاهی و گاه کتبی مدوّن گشته است. شاعر حماسی این داستان ها را با قدرت شاعرانه خود نقل می کند. شعر حماسی که شعر قهرمانی نیز نامیده می شود، معمولاً در هر زبانی در وزن خاصی سروده می شود. در زبان فارسی اشعار حماسی عموماً در بحر متقارب و در وزن فعولن فعولن فعولن فعل سروده شده است. قدیمی ترین حماسۀ جهان را حماسۀ گیل گمش بابلی دانسته اند. دو منظومۀ حماسی عمده در سنت غرب ایلیاد و اودیسه منسوب به هومر شاعر بزرگ یونان باستان است. از حماسه های شرق می توان به مهابهاراتا حماسۀ بزرگ هندوان که به ویاسا، فرزانۀ هند، منسوب است اشاره کرد. این اثر ظاهراً توسط یک شاعر سروده نشده بلکه نزدیک به صد شاعر در طول چند قرن آن را سروده اند. رامایانا حماسۀ دیگر هندوان اثر والمیکی شاعر باستانی هند از کهن ترین و مهم ترین حماسه های جهان است. بزرگ ترین اثر حماسی زبان فارسی شاهنامۀ فردوسی و پس از آن گرشاسب نامۀ اسدی طوسی است. به سبب توجه و اهمیتی که به آثار حماسی داده شد نوع دیگری از حماسه پدید آمد که به آن حماسۀ ثانوی یا حماسۀ مصنوع نیز گفته اند. در خلق این گونه حماسه ها شاعر با داستان های پهلوانی مدوّن و معیّنی که در طول قرون شکل گرفته سروکار ندارد بلکه خود به سفارش افراد یا با آرمان های سیاسی به ابداع و ابتکار داستانی که ویژگی های حماسه دارد می پردازد. این آثار تقلیدی از حماسه های ملّی و طبیعی هستند با این تفاوت که پشتوانۀ حماسه های ثانوی روایت های مدوّن کتبی و شفاهی نیست. از این نوع حماسه ها می توان به اِنِئید سرودۀ ویرژیل شاعر روم باستان، ظفرنامۀ حمدالله مستوفی و شهنشاه نامۀ ملک الشعرای صبا اشاره کرد. در برخی از این حماسه ها عنصر ملّی و قومی جای خود را به عناصر دینی می دهد، گرایش های ملّی و قومی در آن رنگ می بازد و نبردها و کوشش های قهرمانان تنها با انگیزه های مذهبی و دفاع از آرمان های دینی است که به آن حماسۀ دینی می گویند، مانند خاوران نامۀ ابن حسام خوسفی و حملۀ حیدری از باذل مشهدی.

فرهنگ فارسی ساره

پهلوان


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حماسه در لغت به معنی دلیری و شجاعت، اثری داستانی روایتی است با زمینه ای قهرمانی و رنگ قومی و ملی و سبکی فاخر که در آن حوادثی خارق العاده در گذشته ای دور اتفاق میافتد.
حماسه در لغت به معنی دلیری و شجاعت، اثری داستانی روایتی است با زمینه ای قهرمانی و رنگ قومی و ملی و سبکی فاخر که در آن حوادثی خارق العاده در گذشته ای دور اتفاق میافتد. از این رو حماسه را تاریخ خیالی ملت ها نامیده اند. قهرمان حماسه از خصوصیت های فوق طبیعی برخوردار است. نیروی جسمانی و نیز نیروهای درونی و معنوی فوق بشری دارد و در طی حوادث مختلف با نیروهای شیطانی یا قهرمان هایی که آنها نیز دارای خصوصیات فوق بشری هستند درگیر می شود. حوادث حماسه در فضایی که از نظر زمانی بسیار دور است می گذرد و عرصه ی آن بسیار وسیع است و با آن که اغلب حماسه ها جنبه ی ملی و قومی دارند، گاه صحنه ی حوادث آنها کل جهان حتی جهان زیر زمینی و فرازمینی را نیز دربر می گیرد. آنچه حماسه ها روایت می کنند، هر چند ممکن است تاریخ واقعی گذشته های بسیار دور ملت ها انگاشته شوند؛ اما روایات، تاریخ واقعی نیستند، با این همه بعضی از حوادث دوران های دور گاه در حماسه ها خود را نشان می دهند و به صورتی مبالغه آمیز و آمیخته با افسانه های تایخی به وجود می آیند. "ایلیاد" اثر "هومر" در میان حماسه های یونانی و داستان "گشتاسپ" در شاهنامه از این نوعند.
حماسه های منظوم
در ادب کهن ما بیشتر حماسه ها منظوم هستند. در شعر حماسی دسته ای از اعمال پهلوانی خواه از یک ملت باشد، خواه از یک فرد، به صورت داستان و یا داستان هایی درمی آید که ترتیب و نظم از همه جای آن آشکار است. در یک منظومه ی حماسی شاعر هیچ گاه عواطف شخصی خویش را در اصل داستان وارد نمی کند و آن را به پیروی از امیال خویش تغییر نمی دهد و به شکلی تازه چنان که خود بپسندد و یا معاصران او بخواهند درنمی آورد و به نام خود و آرزوی خویش، در باب او داوری نمی کند، چنان که در شاهنامه و دیگر منظومه های حماسی می بینیم.
حماسه های ایرانی
آغاز شعر فارسی هم گام با شروع حرکت های استقلال طلبانه و جنگ های ملی و قومی در ایران آغاز شد و این امر آشکارا و به روشنی در دوره ی دولت سامانی (۲۶۱۳۸۹ هجری) به چشم می خورد که نسبت خود را به نژاد ایرانی باستان می رساندند. البته شعر حماسی فارسی منحصر به ادب فارسی بعد از اسلام نیست، زیرا ایرانیان در دوران باستان نیز شعر حماسی داشته اند، قدیمی ترین نمونه ی شعر حماسی را در "اوستا" می بینیم به ویژه در "سروده های یشت" و همچنین کتاب "یادگار زریران" که عبارت است از منظومه ای مذهبی که جنگ بین ایرانیان و تورانیان را در دفاع از مذهب زرتشت بهتر به تصویر می کشد.
← شاهنامه ی فردوسی
...

واژه نامه بختیاریکا

سِر؛ هَنگامه

جدول کلمات

شجاعت, دلیری

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ایتاس ( سنسکریت: ایتیهاسا )
هَسواچ ( اوستایی: هَثوَچَ )

حماسه به رشته داستان های پهلوانی و رزمی گفته می شود. حماسه ها عموماً منظوم نوشته می شوند. به داستان ها و موضوعات غیررزمی در ادبیات، بَزمی یا غِنایی گفته می شود.
تعریف حماسه
حماسه گونه ای از متون وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگی های قومی یا فردی می پردازد.
محققان منظومه های حماسی را به دو نوع تقسیم کرده اند: منظومه های حماسی طبیعی و ملی که خود به دو گونه حماسه های اساطیری و پهلوانی مانند قسمت عمده ای از شاهنامه و منظومه های حماسی تاریخی مانند اسکندرنامه بخش می شود و منظومه های حماسی مصنوع همچون هانرید اثر ولتر.
یَلنامه و پهلوان نامه واژه هایی پارسی تبار و برابرهای پارسی سره واژه عربی حماسه هستند. یل به معنی پهلوان است.
ویژگی های حماسه
از مهم ترین ویژگی های حماسه آن است که مدت ها پس از حوادثی که از آنها سخن می گوید پدید می آید، اما به طور معمول معتقدات و آثار فکری و اجتماعی دوران شاعر با اعتقادات و سنت هایی دورانی که حماسه در آن بیان می شود اختلاط نمی یابدو شاعر با حذف کردن نشانه های فرهنگی دوران پیشین، آثار و نشانه ها ی زمان خود را در حماسه نمی آمیزد.
به طور کلی حماسه های پهلوانی و دینی که با ایام و لحظات خاصی از حیات ملی یک قوم در ارتباط است؛ دورانی که مردمان پیشین با مدنیت ساده و ابتدایی خود در تلاش برای تشکیل ملیت و تمدن خود بوده اند. موضوع داستان های حماسی همیشه نخستین دوره های تمدن آن ملت است و در دوره های ترقی و کمال استقلال و تمدن یک ملت شاعران بیشتر به حماسه های مصنوع می پردازند.
همچنین در عموم حماسه ها زمان و مکان وقایع مبهم است تا منظومه حماسی در زمان و مکان محدود نباشد.
منشا حماسه
گروهی از محققان شعر حماسی را نتیجه و دنبالهٔ شعر غنایی می دانند و معتقند که بیشتر آثار حماسی از ترکیب سروده هایی که شاعران پیشین در طول زمان برای قهرمانان و سرداران سروده اند، تشکیل شده است. [۱] ویژگی دیگر حماسه داستانی بودن ان می باشد حماسه ها به صورت داستان بیان میشوند وجود قهرمانان برتر در حماسه نیز از دیگرویژگی های حماسه به شمار میرود حوادث خارق العاده ای که در حماسه ذکر می شوند که باور آنها گاه دشوار می باشد نیز از ویژگی های حماسه می باشد
حماسه های
در کنار شاهنامه که مجموعه ای از بسیاری از منابع تاریخ و اسطوره ایران باستان است، شماری دیگر از حماسه های فارسی در دست است که از حماسه سرایی ساسانی ریشه می گیرند از جمله: گرشاسب نامه، بهمن نامه، فرامرزنامه، کوش نامه، برزونامه، شهریارنامه، آذربرزین نامه، بیژن نامه، لهراسب نامه و سام نامه. [۲] فهرست حماسه های ایرانی که دکتر ذبیح الله صفا می دهد شامل این کتابها نیز هست: داستان کک کوهزاد، داستان شبرنگ، داستان جمشید و جهانگیر نامه.
حماسه های اصلی اقوام جهان
[نهفتن]
ن • ب • و
حماسه های منظوم ملل و اقوام جهان

آسیا
اروپا
آفریقا
آمریکا

ارمنستان: دلاوران ساسون
اعراب: عنتره بن شداد
اغوزها: دده قورقود، کوراوغلو
اندونزی: کاکاوین رامایانا
اوستیا: حماسه نَرت
ایران زمین: شاهنامه و دیگر حماسه ها
باشقیرستان: اورال باتور
بلوچستان: هانی و شیخ مرید
تامیل: پنج حماسه بزرگ
تایلند: راماکین
تبت: حماسه گِسار خان
تبرستان: هژبرسلطان
ژاپن: داستان هِیکه
فیلیپین: فلورانته و لورا
قرقیزستان: مَناس
کامبوج: رئامکر
گرجستان: پلنگینه پوش
لائوس: پرا لاک پرا لام
مالزی: حکایت هانگ توآه
مغولستان: ژنگَر
میان رودان: گیلگامش
میانمار: یاما زاتداو
هندوستان: مهاباراتا، رامایانا
ویتنام: داستان کیو
اسپانیا: دن کیشوت
استونی: کالویپوگ
اسکاتلند: بروس
اسکاندیناوی: اِدای شاعرانه
آلبانی: عود کوهستان
آلمان: سرود نیبلونگ ها
انگلستان: بئوولف
اوکراین: داستان لشکر ایگور
ایتالیا: کمدی الهی
ایرلند: گاورانی کولی
پرتغال: لوسیادها
روم: انه اید
فرانسه: سرود رولاند
فلاندر: شیر فلاندر
فنلاند: کالوالا
لتونی: لاچپلسیس
لهستان: استاد تادئوس
لیتوانی: فصول
مجارستان: مخاطرات سیگِت
هلند: رینارد روباه
یونان باستان: ایلیاد، اُدیسه
مالی: سونجاتا
مصر باستان: داستان سینوهه
آرژانتین: مارتین فیرو
شیلی: آروکانا
پانویس
1. ↑ صفا - ۱۴
2. ↑ دریایی - ۳۲
منبع
 دریایی، تورج. سقوط ساسانیان. ترجمهٔ منصوره اتحادیه و فرحناز امیرخانی حسینک لو. چاپ یکم. تهران: نشر تاریخ ایران، ۱۳۸۱ خورشیدی. شابک: ‎۹۶۴ - ۶۰۸۲ - ۱۷ - ۳‏.
 صفا، ذبیح الله. حماسه سرایی در ایران. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۲ خورشیدی.

شجاعت

رزمی

این واژه عربی است و آشکار نیست کی برای نخستین بار آن را بکار برد و فارسی زبانان ایران آن را بسیار بکار می برند مثلن می گویند : حماسه خرم شهر که بی معنی است و اشکار نیست که یعنی چه و کلن بیشتر واژه های عربی در زبان فارسی بی معنی و اضافی اند و نیازی به برابر سازی برا آنها نیست و می توان آنها را به کلی کنار گذاشت .
چرا مثلن باید گفت حماسه خرمشهر ؟
چرا نمی گوییم جنگ خرمشهر
رزم خرمشهر
پهلوانی خرمشهر
دلاوری خرمشهر
و . . .
یا وقتی می گوییم حماسه ۱۵ خرداد یعنی چه ؟ آیا این عبارت اصلن معنی دارد؟ می بینیم که واژه های عربی در بیشتر مورد ها بی معنی اند ، به جای حماسه ۱۵ خرداد چرا نمی گوییم شورش ۱۵ خرداد ، خیزش ۱۵ خرداد یا رستاخیز ۱۵ خرداد و . . .


یَلنامه و پهلوان نامه

حماسه : دلیری و شجاعت، کار افتخارآفرین .

ابن واژه عربی است
که در پارسی هم ردیف ندارد یا اینکه بنده نمیدانم . . . .
ولی در زبان ایرانی هم ردیف داردو دِستان است که البته کورمانجی است که کردی کورمانجی اصل زبان ایرانی است که زبان ماد هاست

حماسه : برابر عربی آن می شود" "رجز" و "رجز خوانی " وازه آمیخته ی عربی فارسی هست که در زبان فارسی هم بکاربرده می شود.
حماسه " از نظر اتیمولوژیکی در عربی هیچ معنی نداشته است و در فارسی نیز وامواژه است
این نامواژه ریشه در ادبیات یونان و اروپا دارد " و از نام هومر homeric نخستین شاعر حماسی سرای بزرگ یونانی بر گرفته شده است. و در زبان های عربی و اروپایی و هم چنین زبانهای ایرانی وامواژه از زبان یونانی است.




کلمات دیگر: