نهضت خداپرستان سوسیالیست در سال ۱۳۲۲ توسط گروهی از جوانان مذهبی به رهبری محمد نخشب و حسین راضی و مهندس جلال الدین آشتیانی و کاظم سامی تأسیس شد که متمایل به خردگرایی غربی، تجدد و سوسیالیسم بودند. این تشکل، با تلفیق نگرش اسلامی موردنظر رهبران آن با اندیشه های مدرن چپ و ملی گرایی فعالیت می کرد. نظریه پردازان این نهضت، محمد نخشب و جلال الدین آشتیانی، معتقد بودند که باید سوسیالیسم را از قید ماتریالیسم و خداپرستی را از قید خرافات رها کرد. آن ها در پی تحقق اهداف خود با تشکیل جلسات بحث و انتقاد مبارزات سیاسی و اجتماعی خود را آغاز کردند. حسین راضی از اعضای اولیه خداپرستان سوسیالیست می نویسد مهم ترین هدف نهضت خداپرستان سوسیالیست مقابله با حزب توده نبود، بلکه منظور رهایی مردم از ستم، فقر و هر نوع استعمار و استثمار انسان از انسان و هر نوع وابستگی سیاسی و اقتصادی بوده است.
"
فارسی: . "."
نهضت خدا پرستان سوسیالیست بر مبنای ۳ عقیده مشترک التزام به عدالت اجتماعی و برابری یا به زعم اعضا سوسیالیسم، احساسات قوی مذهبی و اعتقاد عمیق قلبی به ملی گرایی بر مبنای هویت ملی و مذهبی در ایران، پس از شهریور ۱۳۲۰ تشکیل شد. این نهضت به لحاظ فکری و فلسفی، توحید را به عنوان جهان بینی پذیرفته و به لحاظ اقتصادی به سوسیالیسم گرایش داشت و به لحاظ سیاسی در صدد مبارزه با استبداد و خواهان دخالت مردم در سرنوشت خود بود. روش مبارزه آن ها مخفی بود تا بتوانند کادرسازی کنند تا در صورت فعالیت های علنی از این نیروها استفاده کنند. نهضت خداپرستان سوسیالیست، اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی اجتماعی و انقلابی و طرز تفکر خداپرستی و به عنوان تکیه گاه فلسفی و معنوی جهت رهبری مبارزه مردم مسلمان ایران و تحول اجتماعی و دگرگونی نظام موجود معرفی می کردند؛ و در حالی که به سوسیالیسم اعتقاد داشتند و آن را مظهر حق طلبی و عدالت خواهی انسان ها می دانستند، ابعاد ماتریالیستی و جبرگرایانه مارکسیسم را نمی پذیرفتند. اینان غرب و شرق را به دلیل انحطاط اخلاقی، سیاست های امپریالیستی، نبود ایمان مذهبی، مادی گرایی، استبداد و استعمار نقد می کردند و به نوعی به حکومت اسلامی اعتقاد داشتند که سیاست های سوسیالیستی را در پیش بگیرد و تحت رهبری یک انسان والا و زمامدار برتر قرار داشته باشد. از دیدگاه این حزب رهبری اهمیتی بنیادین داشت و انسانی مافوق به شمار می آمد که از شایستگی هدایت جامعه بشری برای نیل به کمال برخوردار بوده و پیروی از آن ضروری دانسته می شد که در این حکومت با اجرای اصل شورا، دموکراسی اصیل تحقق می یافت.
سوسیالیسم اسلامی اصطلاح ابداعی متفاوت رهبران مسلمان برای توصیف یک قالب بیشتر معنوی از سوسیالیسم است. سوسیالیست های مسلمان بر این باورند که آموزه های قرآن و محمد به خصوص زکات، سازگار با اصول برابری اقتصادی و اجتماعی است. آن ها با الهام از اوایل دولت رفاه مدینه ایجاد شده توسط محمد رفتار می کنند. سوسیالیست های مسلمان ریشه های خود را در ضد امپریالیستی یافت می کنند.
محمد نخشب در نوشته های خود به صراحت از جنبش های چپ منهای مارکسیسم، دفاع کرده و اصطلاحات مختلفی مانند دیالکتیک، انحلال مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و غیره را در نوشته های خود با سهولت به کار می برد. به باور نخشب واژه اجتماعی که از این تاریخ در مباحث ایدئولوژیک جای بزرگی خواهد داشت سوسیالیسم بر پایه طرز تفکر خداپرستی است.در نگاه محمد نخشب این نوع از سوسیالیسم که می بایست در یک جامعه خداپرست و اخلاقی تحقق یابد، سوسیالیسم تحققی نام گرفته بود که در برابر سوسیالیسم تخیلی و علمی اروپایی ها و کمونیست ها بود.
"
فارسی: . "."
نهضت خدا پرستان سوسیالیست بر مبنای ۳ عقیده مشترک التزام به عدالت اجتماعی و برابری یا به زعم اعضا سوسیالیسم، احساسات قوی مذهبی و اعتقاد عمیق قلبی به ملی گرایی بر مبنای هویت ملی و مذهبی در ایران، پس از شهریور ۱۳۲۰ تشکیل شد. این نهضت به لحاظ فکری و فلسفی، توحید را به عنوان جهان بینی پذیرفته و به لحاظ اقتصادی به سوسیالیسم گرایش داشت و به لحاظ سیاسی در صدد مبارزه با استبداد و خواهان دخالت مردم در سرنوشت خود بود. روش مبارزه آن ها مخفی بود تا بتوانند کادرسازی کنند تا در صورت فعالیت های علنی از این نیروها استفاده کنند. نهضت خداپرستان سوسیالیست، اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی اجتماعی و انقلابی و طرز تفکر خداپرستی و به عنوان تکیه گاه فلسفی و معنوی جهت رهبری مبارزه مردم مسلمان ایران و تحول اجتماعی و دگرگونی نظام موجود معرفی می کردند؛ و در حالی که به سوسیالیسم اعتقاد داشتند و آن را مظهر حق طلبی و عدالت خواهی انسان ها می دانستند، ابعاد ماتریالیستی و جبرگرایانه مارکسیسم را نمی پذیرفتند. اینان غرب و شرق را به دلیل انحطاط اخلاقی، سیاست های امپریالیستی، نبود ایمان مذهبی، مادی گرایی، استبداد و استعمار نقد می کردند و به نوعی به حکومت اسلامی اعتقاد داشتند که سیاست های سوسیالیستی را در پیش بگیرد و تحت رهبری یک انسان والا و زمامدار برتر قرار داشته باشد. از دیدگاه این حزب رهبری اهمیتی بنیادین داشت و انسانی مافوق به شمار می آمد که از شایستگی هدایت جامعه بشری برای نیل به کمال برخوردار بوده و پیروی از آن ضروری دانسته می شد که در این حکومت با اجرای اصل شورا، دموکراسی اصیل تحقق می یافت.
سوسیالیسم اسلامی اصطلاح ابداعی متفاوت رهبران مسلمان برای توصیف یک قالب بیشتر معنوی از سوسیالیسم است. سوسیالیست های مسلمان بر این باورند که آموزه های قرآن و محمد به خصوص زکات، سازگار با اصول برابری اقتصادی و اجتماعی است. آن ها با الهام از اوایل دولت رفاه مدینه ایجاد شده توسط محمد رفتار می کنند. سوسیالیست های مسلمان ریشه های خود را در ضد امپریالیستی یافت می کنند.
محمد نخشب در نوشته های خود به صراحت از جنبش های چپ منهای مارکسیسم، دفاع کرده و اصطلاحات مختلفی مانند دیالکتیک، انحلال مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و غیره را در نوشته های خود با سهولت به کار می برد. به باور نخشب واژه اجتماعی که از این تاریخ در مباحث ایدئولوژیک جای بزرگی خواهد داشت سوسیالیسم بر پایه طرز تفکر خداپرستی است.در نگاه محمد نخشب این نوع از سوسیالیسم که می بایست در یک جامعه خداپرست و اخلاقی تحقق یابد، سوسیالیسم تحققی نام گرفته بود که در برابر سوسیالیسم تخیلی و علمی اروپایی ها و کمونیست ها بود.
wiki: نهضت خداپرستان سوسیالیست