لیون

لیون . [ یُن ْ ] (اِخ ) سیاستمدار و سفیر فرانسه و وزیر کشور و وزیر خارجه . تدبیر صلح پیرنه او کرد. مولد گرنوبل (1611-1671 م .).

لیون . [ یُن ْ ] (اِخ ) شهری به اندلس . (الحلل السندسیة ج 2 ص 51).

لیون . [ یُن ْ ] (اِخ ) شهری بزرگ به فرانسه در ملتقای دو رودخانه ٔ رُن و سن با حدود 550هزار تن سکنه .

لئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام شهری به اسپانی ، مرکز ایالت قدیم لئون و کرسی ایالت . دارای 29 هزار تن سکنه .

لئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام نخستین اسیر از سپاهیان یونانی که به دست سپاهیان بحرپیمای ایران افتاد توضیح اینکه در جنگهای دریائی بین سپاهیان ایران و یونان هنگام لشکرکشی خشایارشا ده کشتی از بحریه ٔ ایران از ترم حرکت کرده به جزیره ٔ سی پاتوس رسید و سه کشتی یونانی که برای کشیک بدانجا رفته بود همینکه کشتیهای ایران را دیدراه فرار پیش گرفت کشتی های ایران کشتیهای یونانی راتعقیب کردند و یکی از آنها را گرفتند. هرودوت گوید «زیباترین سپاهی آن را سر بریدند و این واقعه را بفال نیک گرفتند که نخستین اسیر آنها زیباترین سپاهی بود. وی لئون نام داشت که به معنی شیر است و شاید این اسم باعث کشته شدن او شد. (ایران باستان ج 1 ص 770).

لئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) پیی دو. یا لئونه . ناحیه ٔ باستانی در برتانی (فینیستر). کرسی آن لاندرنو است .

لئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام شهری از مکزیک (اتا دوگوآناژوآتو). دارای یکصد و ده هزار تن سکنه .

لئون . [ ل ِ ئُن ْ ] (اِخ ) نام قدیم منطقه ٔ واقع در شمال غربی اسپانی که در قرن دهم میلادی متشکل و در سال 1230 م . با کاستیل یکی شد و شامل ایالات کنونی لئون ، زامرا، پالنسیا، والادلید و سالامانک است .

لئون . [ ل ِ ئُن ْ] (اِخ ) نام شهری از جمهوری نیکاراگوآ به امریکای مرکزی و کرسی قدیم جمهوری . دارای چهل هزار تن سکنه .