کلمه جو
صفحه اصلی

مساحت


مترادف مساحت : سطح، اندازه گیری، پیمایش

برابر پارسی : پهنه، گستردگی، گستره

فارسی به انگلیسی

land - measurement, surveying


area, measurement, survey

area


فارسی به عربی

فضاء , منطقة

مترادف و متضاد

سطح


اندازه‌گیری، پیمایش


space (اسم)
جا، دوره، فضا، وسعت، مساحت، فاصله، مدت معین، زمان کوتاه، حیز

area (اسم)
طرف، فضا، حوزه، ناحیه، منطقه، مساحت، سطح، پهنه

۱. سطح
۲. اندازهگیری، پیمایش


فرهنگ فارسی

اندازه گرفتن زمین، پیمودن زمین ، به معنی سطح واندازه عرض وطول زمین یاچیزدیگرنیزمیگویند
۱ - ( مصدر ) اندازه گرفتن زمین پیمودن اراضی . ۲ - ( اسم ) پیمایش زمین . ۳ - ( اسم ) سطح محوطه و زمینی . ۴ - تشخیص مالیات حکومت بوسیل. اندازه گیری زمین . توضیح در تداول بفتح اول استعمال شود .

فرهنگ معین

(مِ حَ ) [ ع . مساحة ] (مص م . ) پیمودن یا اندازه گرفتن زمین .

لغت نامه دهخدا

مساحت . [ م َ ح َ ] (ع مص ) مساحة. زمین پیمودن . (تاج المصادر بیهقی ). پیمودن زمین . زمین پیمایی . پیمایش . و رجوع به مساحة شود. || (اِ) سطح قسمتی معین از محوطه ای : مساحت مثلث ، مساحت مربع، مساحت دایره :
که دانست چندین زمین با مساحت
صد و شصت بار است خورشید تابان .

ناصرخسرو.


به ساحت مساحت ملکوت او نرسد. (سندبادنامه ص 2).

مساحت. [ م َ ح َ ] ( ع مص ) مساحة. زمین پیمودن. ( تاج المصادر بیهقی ). پیمودن زمین. زمین پیمایی. پیمایش. و رجوع به مساحة شود. || ( اِ ) سطح قسمتی معین از محوطه ای : مساحت مثلث ، مساحت مربع، مساحت دایره :
که دانست چندین زمین با مساحت
صد و شصت بار است خورشید تابان.
ناصرخسرو.
به ساحت مساحت ملکوت او نرسد. ( سندبادنامه ص 2 ).

مساحة.[ م ِ ح َ ] ( ع مص ، اِ ) مساحه. مساحت. پیمودن زمین. ( منتهی الارب ). زمین پیمودن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). ذرع کردن زمین. ( اقرب الموارد ). و رجوع به مساحت شود. || تقسیم کردن زمین با مقیاس و تخمین قیمت و ارزش آن. ( اقرب الموارد ).
- علم مساحة؛ علمی است که از مقادیر خطوط و سطحها و اجسام ، و تعیین خط و مربع و مکعب بحث می کند، و در امر خراج و تقسیم اراضی و تخمین مساکن ارزشی فراوان دارد. ( اقرب الموارد ) ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ عمید

۱. (ریاضی ) سطحی که میان مجموعه ای از خطوط یا مرزها قرار دارد.
۲. اندازۀ سطح.
۳. [قدیمی] دانش اندازه گرفتن زمین.

دانشنامه عمومی

مَساحت، یا پهنه، تعیین کنندهٔ بزرگی یک سطح دوبعدی است، تمام سطح یا کف هر شکل هندسی را مساحت آن شکل گویند.
این سطح می تواند مربوط به یک شکل دوبعدی یا یک شکل سه بعدی باشد.
یکای مساحت بر پایهٔ سیستم SI متر مربع (m²) است و آن برابر مساحت مربعی با ضلع یک متر است.
در قدیم در ایران برای اندازه گیری مساحت از یکاهای بومی ایرانی مانند گریب (جریب) استفاده می شد. همچنین از واحدهای بزرگتری چون هکتار (معادل ۱۰۰۰۰ متر مربع) و کیلومترمربع برای اندازه گیری مساحت استفاده می شود. واحد ایکر در سیستم انگلیسی برای اندازه گیری سطح به کار می رود و هر ایکر برابر ۴۰۴۶٫۸۵۶۴۲ متر مربع می باشد. در مورد اندازه جریب نظرهای متفاوتی وجود دارد و در مناطق مختلف این اندازه متفاوت است. معمولاً در گذشته هر جریب معادل با ۱۶۰۰ متر مربع بود. در ایران دوره صفویه، هر جریب معادل ۹۵۶ متر مربع بوده است. در دوره قاجار هر جریب تقریباً ۱۰۰۰متر مربع محاسبه می شده است.در سال ۱۳۰۲ محمدحسن خان صنیع الدوله پیشنهاد نمود اوزان و مقیاسهای سنتی ایران، از جمله جریب، با مقادیر متناسب آن ها در نظامهای بین المللی برابر شود؛ بنابراین از ۱۳۰۲ به بعد ۱۰ جریب معادل ۱هکتار در نظر گرفته شد.

دانشنامه آزاد فارسی

مساحت (area)
بزرگی سطح. این بزرگی را با عددی بیان می کنند که نسبت آن را به مساحت سطح مربع واحد نشان می دهد. سانتی متر مربع (cm۲)، متر مربع (m۲)، و کیلومتر مربع (km۲) واحدهای متداول مساحت اند. برای تعیین مساحت اشکالی که محیطشان به شکل منحنی است، از انتگرال گیریاستفاده می کنند. مساحت شکل های مسطحی را که اضلاع مستقیم دارند، با استفاده از مساحت مستطیلبه دست می آورند. مثلاً، برای تعیین مساحت متوازی الاضلاع، مثلثیرا از یک گوشۀ آن برمی داریم و به گوشۀ دیگر می بریم تا مستطیل تشکیل شود. آن گاه، مساحت متوازی الاضلاع برابر است با حاصل ضرب طول در عرض این مستطیل که همان حاصل ضرب قاعدهدر ارتفاعمتوازی الاضلاع است. فرمول هایی برای مساحت مثلث، مربع، مستطیل، ذوزنقه، لوزی، و دایره، و نیز مساحت سطح اشکال منظم فضایی مانند کره، مخروط، و استوانهدر دست است.

پیشنهاد کاربران

مقدار گسترش مکانی

متراژ

پوشینه، پوشانه، رویه، پهنگی، رویگی، روسنج

این واژه سریانی است // مشوحتا //

وسعت


کلمات دیگر: