کلمه جو
صفحه اصلی

زهرا

فارسی به انگلیسی

feminine proper name

فرهنگ اسم ها

اسم: زهرا (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zahrā) (فارسی: زهرا) (انگلیسی: zahra)
معنی: روشن تر، درخشان تر، سپید، نیکو، درخشنده روی، لقب حضرت فاطمه ( س )، زهرا: مؤنث «ازهر» به معنای روشن و درخشان است، همچنین زهراء مأخوذ از «زهره» به معنی سفید و نورانی است، زهرا، لقب حضرت فاطمه سکینه ( س ) است، زیرا هر وقت آن حضرت در محراب خود به نماز قامت بر می افراشت نور او فضای عرش را روشن می کرد بطوری که اهل آسمان نور مبارک او را تماشا می کردند، و آن حضرت حالات عجیبی داشت و در عبادت آنچنان غرق حق تعالی می شد که نور سفیدی تمام وجود او را فرا می گرفت و باعث حیرت عرشیان می شد، هر کس نام فرزندش را «زهرا» بگذارد حق احترام را بر خود واجب کرده است، چرا که نمی تواند بدون خانم زهرا یا زهرا خانم دخترش را صدا کند و همین حرمت نام فضای تربیتی و اخلاقی در خانواده ایجاد می کند و ناخود آگاه شخصیت روحی و روانی کودک را ارتقاء می بخشد و اگر دختری که مزیّن بنام «زهرا» است اهل طهارت و توجه باشد از برکات این نام در دو عالم بهره مند خواهد بود، تا جائیکه حضرت زهرا سکینه ( س ) بخاطر یادآوری نامش اهل آن خانواده مخصوصاً پدر و مادری که این نام را برای فرزند خود انتخاب کرده اند دعا می کند، خوشا آنان که کوثر می شناسند شراب ناب حـیدر می شناسند خوشا آنان که در صحرای محشر فقط زهرای اطهر می شناسند، ( عربی ) ( در قدیم ) روشن و درخشان، ( در اعلام ) لقب حضرت فاطمه ( س ) دختر رسول اکرم ( ص ) فاطمه، روشن، درخشان، نام دختر پیامبر ( ص )

(تلفظ: zahrā) (عربی) (در قدیم) روشن و درخشان ؛ (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (س) دختر رسول‌اکرم(ص). ← فاطمه .


فرهنگ فارسی

( صفت ) مونث ازهر درخشنده درخشنده روی سپید روی . توضیح : در فارسی بدون توجه بتذکیر و تانیث این کلمه را در مقام صفت بکار برند .
دهی از دهستان مغان است در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است .

فرهنگ معین

(زَ ) [ ع . زهراء ] (ص . ) مؤنث ازهر، درخشنده ، درخشنده روی .

لغت نامه دهخدا

زهرا. [ زَ ] (اِ) زَهْره و دلیری . (ناظم الاطباء). و رجوع به زَهره شود.


زهرا. [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان مغان است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 109 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


زهرا. [ زَ ] (اِخ ) نام بلوکی است به قزوین . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). دهستان بخش بوئین شهرستان قزوین ... (دائرة المعارف فارسی ). رجوع به زهراوی و بوئین شود.


زهرا. [ زَ ] (از ع ، ص ) زهراء. (فرهنگ فارسی معین ). از «زهراء» تازی بمعنی درخشان . روشن . درخشنده روی . و در اشعار فارسی این کلمه اغلب صفت زُهْره آمده است ، بمعنی زهره ٔ درخشان و تابنده :
گهی چون آینه ٔ چینی نماید ماه دوهفته
گهی چون مهره ٔ سیمین نماید زهره ٔ زهرا.

فرخی .


پر پروانه بسوزد با درخشنده چراغ
چون چخیدن با چراغ روشن زهرا کند.

منوچهری .


شمع تاری شده را تا نبری اطرافش
برنیفروزد و چون زهره ٔ زهرا نشود.

منوچهری .


چو هاروت ار توانستی به اینجا آیی از گردون
از اینجا هم توانی شد برون چون زهره ٔ زهرا.

ناصرخسرو.


سازنده ٔ کار گنبد اخضر
خنیاگر بزم زهره ٔ زهرا.

مسعودسعد.


چو گردون گشت باغ و بوستان از ابر نیسانی
گل از گلبن همی تابد بسان زهره ٔ زهرا.

مسعودسعد.


شادی او طلبد زهره ٔ زهرا بر چرخ
که طرب راست مهیا و ندارد سر غم .

سوزنی .


مطرب به سحرکاری ، هاروت در سماع
خجلت به روی زهره ٔ زهرا برافکند.

خاقانی .


خم کوس است که ماه نو ذیحجه نمود
گر ز مه لحن خوش زهره ٔ زهرا شنوند.

خاقانی .


رجوع به زُهره (ناهید) و زهراء شود. || (اِ) اسم خاص زنان . (ناظم الاطباء). نامی از نامهای زنان . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زهراء شود.

زهرا. [ زَ ] ( اِ ) زَهْره و دلیری. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به زَهره شود.

زهرا. [ زَ ] ( از ع ، ص ) زهراء. ( فرهنگ فارسی معین ). از «زهراء» تازی بمعنی درخشان. روشن. درخشنده روی. و در اشعار فارسی این کلمه اغلب صفت زُهْره آمده است ، بمعنی زهره درخشان و تابنده :
گهی چون آینه چینی نماید ماه دوهفته
گهی چون مهره سیمین نماید زهره زهرا.
فرخی.
پر پروانه بسوزد با درخشنده چراغ
چون چخیدن با چراغ روشن زهرا کند.
منوچهری.
شمع تاری شده را تا نبری اطرافش
برنیفروزد و چون زهره زهرا نشود.
منوچهری.
چو هاروت ار توانستی به اینجا آیی از گردون
از اینجا هم توانی شد برون چون زهره زهرا.
ناصرخسرو.
سازنده کار گنبد اخضر
خنیاگر بزم زهره زهرا.
مسعودسعد.
چو گردون گشت باغ و بوستان از ابر نیسانی
گل از گلبن همی تابد بسان زهره زهرا.
مسعودسعد.
شادی او طلبد زهره زهرا بر چرخ
که طرب راست مهیا و ندارد سر غم.
سوزنی.
مطرب به سحرکاری ، هاروت در سماع
خجلت به روی زهره زهرا برافکند.
خاقانی.
خم کوس است که ماه نو ذیحجه نمود
گر ز مه لحن خوش زهره زهرا شنوند.
خاقانی.
رجوع به زُهره ( ناهید ) و زهراء شود. || ( اِ ) اسم خاص زنان. ( ناظم الاطباء ). نامی از نامهای زنان. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زهراء شود.

زهرا. [ زَ ] ( اِخ ) نام بلوکی است به قزوین. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). دهستان بخش بوئین شهرستان قزوین... ( دائرة المعارف فارسی ). رجوع به زهراوی و بوئین شود.

زهرا. [ زَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مغان است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 109 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ عمید

= ازهر

ازهر#NAME?


دانشنامه عمومی

درخشان ویا درخشنده تک و نمونه


نور ، روشنایی


زهرا دختر محمد پیامبر اسلام است.
زهرا (روستا)
زهرا همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

دانشنامه آزاد فارسی

زهرا (س)
رجوع شود به:فاطمه (س) (مکه ۵ پس از بعثت ـ ۱۱ق)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برای بانو حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) نام ها و القابی است که برخی آسمانی اند و از سوی آفریدگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی تعیین شده است. یکی از القاب آن حضرت، زهرا است.
زهرا (درخشان، نورانی و درخشنده)«زهر» به معنی روشنی و درخشندگی است. امام عسکری (علیه السّلام) فرموده است: اینکه فاطمه (سلام الله علیها) را زهرا نامیدند بدان علت بود که هر روز سه بار آن بانوی بزرگوار برای علی (علیه السّلام) می درخشید.امام صادق (علیه السّلام) فرموده است: علت آنکه ایشان را زهرا نامیدند آن است که به او بارگاهی از یاقوت سرخ در بهشت رحمت خواهد شد که اهل بهشت آن بارگاه را به بلندی و عظمتی که دارد مانند ستاره ای درخشان که در آسمان ست خواهند دید و به یکدیگر می گویند این بارگاه درخشنده از آن فاطمه (سلام الله علیها) است.از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدند چرا فاطمه را زهرا نامیدند؟ فرمود: زیرا فاطمه چنان بود که چون در محراب می ایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش می کرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.

جدول کلمات

درخشان, سفید روی

پیشنهاد کاربران

خوشرو درخشنده و نورانی خیلیا حسرت اسم زهرا رو دارن

روشن پاک

نور ، روشنایی اسمان، درخشش


پاک

یعنی نورانی

من در سایر فرهنگ لغات دیدم نوشته بود به ابر سپیدی که پایان روز در آسمان مشخص میش میگن زهرا

پاک و معصوم و زلال و درخشان و خوش قلب

روشن

ملکه ماه و خورشید


پاک و زلال

پاک - روشن - زیبا

نور و درخشش

به تمام معناپاکی ودرخشندگی

زیبا رو

درخشنده و نورانی

من خیلی از اسم زهرا خوشم می آید و اسم خودمم زهرا است زهرا یعنی ماه خوشگل

زهرا یعنی درخشندگی. نورانی

زهرا یعنی پاک زلال


من خیلی اسم زهرا رو دوست دارم زهرا یعنی روشن و درخشان


نورانی درخشان

این معنی رو توی یه کتا ب. خو تدم یعنی نورانی

ارامش بخش نورانی درخشنده با شنیدن اسم زهرا دلم روشن میشه ارامش میگیرم عالی

چه زیباست که ما با داشتن این اسم حضرت فاطمه زهرا را سر لوحه زندگی خود قرار دهیم�چشم گیر، نورانی، درخشان، زیبا�

درخشنده تابان


درخشنده

از زهره گرفته شده به معنی ::گل

پاکیزه و درخشنده

درخشنده برای اهل آسمان همچون ستاره برای اهل زمین

من با خیلی اعراب در اروپا دوست هستم ولی در عربی زهرا یعنی گل و گل کلم معنای دیگری ندارد

زهرا یعنی درخشنده و روشن♥♥♥

یعنی درخشاااااان . . . . چ زیباستتتت این اسمممم

درخشان

نور و آسمان درخشان


اصلا اسم بهتر از زهرا وجود نداره زهرا یعنی پاک نورانی زیباخوشگل نفس جیگر😇

یعنی کسی که از زشتی هادوره و نورانی و وجودشپر برکته

درخشنده خوش قلب مهربان❤❤

زهرا یعنی نور چهره، طینت پاک، سیاهی چادر، زهرا یعنی درخشندگی، درخشنده، درخشان، لیاقت می خواد زهرا بودن

هر اسمی یه باری داره، بار اسم زهرا برای من پاکدامن ، مهربان و قابل اعتماد هست.

روشن، درخشنده، تابان. . . ولی من از اسم زهرا خوشم نمیاد. . . نمیدونم چرا. . . ولی حضرت زهرا رو دوست دارم

نور پاکی و قداست

زهرا یعنی دلسوز مهربان که دختر خورشیده اشتیاهی میون شماانسانا اومده

من در یک کتاب خواندم که زهرا یعنی نورانی

نورانی

زهرا به معنای سپید روی، دلیر، درخشان و از نظر من زیبا ترین لقب بانوی دو عالم حضرت زهراست. زهرا و فاطمه، نیکو ترین اسم ها برای دختران هستند. التماس دعا.

به نظر من زهراء یعنی درخشندگی و نور ماندگار
به نحوی که تابش نور بعد از قطع شدن از منبع خاموش نشه و همچنان به درخشش ادامه بده

زیباترین اسم و اسم یکی از دخترهام

دیوانه این اسمم.

اگر میشد ده تا دختر داشته باشم اسم همشون رو زهرا میگذاشتم.

زهرا به معنی درخشان و روشن

عااااااااااااااالی دور از هر بدی اسم اولم زهرا و دومی لیا
روز تولد حضرت زهرا به دنیا اومدم

زهرا بهترین اسم دنیاست و نمیشه ازش دل کند انقدر که خوب و خاصه!زهرا به معنی واقعی کلمه یعنی نور و درخشندگی - ملکه ماه و خورشید - بهترین بهترینان - بانویی که اولین نفر وارد بهشت میشود و همین طور تنها بانویی که اگر در آخرت پیشنهادی به خدا بدهد خدا پیشنهادش را رد نمیکند - و همین طور زهرا یعنی هربانویی که تو فکر میکنی از همه بهتراست زهرا از او بهتر است . . . . . . . . ختم کلام.

ینی نورانی و درخشندگی

زهرا :ملکه ماه و خورشید، نورانی، درخشنده
واقعا اسم زهرا خیلی خوشگل و زیباس. اسم خودمم زهراش😇😗😍😍😍


کلمات دیگر: