کلمه جو
صفحه اصلی

خرزهره

فارسی به انگلیسی

oleander

فارسی به عربی

دفلی

مترادف و متضاد

oleander (اسم)
خرزهره، وردالحمار، سم الحمار

rosebay (اسم)
خرزهره، وردالحمار، سم الحمار

فرهنگ فارسی

(اسم ) گیاهی است بوته مانند از تیره های نزدیک تیر. زیتونیان دارای شاخه های باریک با گلهای سرخ و سفید و برگهای دراز شبیه ببرگ بیدوسه تایی و تلخ و سمی از گیاهان زینتی است دفلی .

سرده‌ای از خرزهره‌ایان درختچه‌ای شیرابه‌دار با پنج تا هشت گونه که در ناحیۀ مدیترانه و مناطق نیمه‌‌گرمسیری آسیا تا ژاپن پراکنده‌اند، برگ‌های گیاهان این سرده متقابل یا سه‌تایی و گل‌آذین آنها انتهایی با گل‌های زیباست


فرهنگ معین

(خَ زَ رِ ) (اِمر. ) گیاهی است بوته مانند دارای شاخه های باریک با گل های سفید و سرخ و برگ های دراز و تلخ و سمی که از گیاهان زینتی است .

لغت نامه دهخدا

خرزهره. [ خ َ زَ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) زهره خر. زهره بزرگ باشد. ( از برهان قاطع ). به این معنی از خر ( بزرگ ) + زهره تشکیل شده است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || درختی است که برگ آن ببرگ بید شبیه است لیکن از برگ بید سطبرتر و گنده تر بود و گل سرخ و سفید کند و بت پرستان برگ آنرا بکار برند و حیوانات اگربرگ آنرا بخورند هلاک شوند و آنرا بعربی سَم الحمار خوانند و معرب آن خرزهرج باشد. ( از برهان قاطع ). گیاهی سمی و بتازی سم الحمار گویند. ( از ناظم الاطباء ).
خواص گیاه شناسی خرزهره : خرزهره از تیره زیتونیان است دارای ساقه ٔبسیار و برگهای سه تائی و گلهای رنگین که در نقاط گرم و خشک میروید و همه آن بواسطه ترکیبات «سیانوژن »سمی است. وحشی این درختچه در جنوب ایران ازجمله در حوالی جهرم و جزائر خلیج فارس و میان عباسی و سیرجان دیده شده است. ( از گیاه شناسی گل گلاب ص 251 ). ابن البیطار آنرا خورزهره با «واو» آورده است. سم الحمار. وَردالحمار. آغو. جَبَن. جبین. پهی. پی خوره. شبرنگ. گیش ( در بندرعباس ). جار ( در بلوچستان ). کیش ( در جزیره کیش ). ( یادداشت بخط مؤلف ) :
خربنگ خورد گویی و دیوانه شد به شعر
خرزهره خورده بودی باری بجای بنگ.
سوزنی ( دیوان ، هزلیات ص 60 ).
بگفتم ای خر شاعر چو هجو تو خوهم گفتن
زمین خرزهره رویاند چو ازبهر تو جو کارم.
سوزنی.
که پیرامون آن وادی بخروار
همه خرزهره بد چون زهره مار.
نظامی.
رطب ناورد چوب خرزهره بار
چو تخم افکنی بر همان چشم دار.
سعدی.
منه دل در این باغ مردم فریب
که خرزهره برداشته نام سیب.
امیرخسرو.

فرهنگ عمید

درختچه ای زینتی، بوته مانند، و سمّی، با شاخه های باریک، گل های سرخ، سفید، یا صورتی، و برگ های دراز، زقوم، جار.

دانشنامه عمومی

خَرزَهره، جُور، کیش درختچه ای سمی و همیشه سبز از راسته گل سپاسی سانان (Gentianales)، تیرهٔ خرزهره ایان (Apocynaceae) است که به طور معمول در پارک ها برای اهداف زینتی کاشت می شود.
این گیاه را در فارسی گیش، شبرنگ، جار، پهی و پی خوره نیز می نامند.
برگ خرزهره به برگ بید شبیه است ولی از برگ بید ستبرتر و بزرگ تر است. گل های سرخ و سفید دارد و حیوانات اگر برگ آنرا بخورند می میرند:|.
خرزهره دارای ساقه بسیار و برگهای سه تائی و گلهای رنگین که در نقاط گرم و خشک می روید و همه آن بواسطه «گلیکوزوئیدهای قلبی» موجود در آن بویژه اولئاندرین سمی است. گونه خودروی این درختچه در جنوب غرب ایران در شهرهای بهبهان و کهگلویه و همچنین جنوب ایران از جمله در حوالی جیرفت، جهرم، لار و جزایر خلیج فارس و بندرعباس و سیرجانشهربابک دیده شده است. برخلاف بیشتر گیاهان خطرناک که فقط قسمت خاصی از آن ها سمی است، تمام بخش های درختچهٔ خرزهره می تواند موجب مسمومیت شود و حتی تنفس دود شاخهٔ در حال سوختن آن نیز مشکلاتی در پی دارد. استفاده از شاخه های این گیاه برای مصارف مختلف و نوشیدن آبی که در مجاورت گل های خوشه ای قرمز، صورتی و سفید آن قرار داشته، به مسمومیت های شدیدی منجر می شود. دوستداران باغبانی در مناطق مختلف دنیا با آب و هوای مدیترانه ای، بدون توجه به خطرات این گیاه سمی همیشه سبز به پرورش آن علاقهٔ زیادی نشان می دهند.
خرزهره (شیراز). خرزهره، روستایی از توابع شهرستان سروستان در استان فارس ایران است.

دانشنامه آزاد فارسی

خَرْزَهْرِه (oleander)
خَرْزَهْرِه
درختچۀ همیشه سبزی متعلق به تیرۀ پروانش، جنس خرزهره. دارای گل های قرمز، صورتی یا سفید و برگ های معطر است. خرزهرۀ معمولی ماده سمی اُله آندرین تولید و آزاد می کند. از جنس خرزهره دو گونه در مناطق گوناگون غرب و جنوب و جنوب شرق ایران می روید که هر دو در نیمۀ دوم زمستان گل می دهند و میوه شان در تابستان می رسد.

فرهنگستان زبان و ادب

{Nerium} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از خرزهره ایان درختچه ای شیرابه دار با پنج تا هشت گونه که در ناحیۀ مدیترانه و مناطق نیمه گرمسیری آسیا تا ژاپن پراکنده اند، برگ های گیاهان این سرده متقابل یا سه تایی و گل آذین آنها انتهایی با گل های زیباست


کلمات دیگر: