کلمه جو
صفحه اصلی

استیر

فرهنگ فارسی

ستیر: سیر، یک چهلم من، ۱۶ مثقال، به معنی استار هم گفته شده که درعربی چهارمثقال ونیم است
( اسم ) چهل یک من سیر. وزن آن در عهدهای مختلف متفاوت بوده است .
نهری در سمت شمال گالیسی

فرهنگ معین

( اِ ) ( اِ. ) یک چهلم من ، سیر.

لغت نامه دهخدا

استیر. [ اَ / اِ ] (اِ) مقداری باشد معین و آن شش درم و نیم است . (برهان ). وزنی باشد معادل شش درم و نیم که چهار مثقال و نیم بود. (رشیدی ). ستیر. (لغت فرس اسدی ). استار. رجوع به استار و ستیر شود :
گر خاک بدان دست یک استیر بگیرد
گوگرد کند سرخ همه وادی و کهسار.

منوچهری .


|| استیر (استاتر) در عهد ساسانی ارزش چهار درهم داشته است . (ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه ٔ رشید یاسمی ص 28). و این کلمه اصل سیر امروز است که معادل با شانزده مثقال است .

استیر. [ اِ ] (اِخ ) اِسْتِر.دختری مشهور بحسن و جمال از بنی اسرائیل هنگام اسارت قوم مزبور در بابل . پادشاه ایران اخشویرش وی را بعقد ازدواج درآورد. استیر در این وقت عموی خود مردخای و نیز قبیله ٔ خویش را از سؤقصد هامان وزیر پادشاه مذکور نجات داد. این داستان در کتب مقدس بنی اسرائیل مشهور و معروف است و راسین شاعر معروف فرانسه آن را بشکل تآتر منظوم درآورده است . رجوع به اِسْتِر شود.


استیر. [ اِ ] (اِخ ) نهریست که از سمت شمال شرقی گالیسی سرچشمه گرفته از نزدیکی شهر برودی جاری شده به روسیه درمی آید و پس از طی ّ مسافت 300هزار گز بنهر پریپت از شعب رود دنیستر، وارد می گردد. در قسمت سفلای مجرای وی مردابهائی تشکیل شده است .


استیر. [ اِ ] (اِخ ) اِسْتِر. نام کتابی از تورات . رجوع به اِسْتِر و رجوع به مگلت شود.


استیر. [ اِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه شاهرود و نیشابور میان ریوند و سبزوار در 665400 گزی طهران .


استیر. [ اِت ِ ] (اِخ ) شهری است در اتریش علیا در 28 میلی جنوب شرقی لینتس نزدیک خط آهن ، دارای 17592 تن سکنه (در سنه ٔ 1900 م .). در ملتقای مصب نهر استیر با نهر انّس بر فراز تپه ٔ بلندی کاخ پرنس لامبرگ که از آثار قرن 10 میلادی است ، بنا شده . کلیسای آن بطرز معماری گتی میباشد و در 1443 - 1522 م . ساخته اند. این شهر عمده مرکز صنایع فولادی و آهن اتریش علیا می باشد و کارخانه ٔ تفنگ سازی که در تاریخ 1830 م . بتوسط یوزف ورندل بنا شده بزرگترین کارخانه های اتریش میباشد، و از سنه ٔ1830 ببعد دوچرخه سازی و تهیه ٔ ادوات و آلات برقی نیزبصنایع سابق اضافه شده . این سرزمین مسقط رأس شاعر مشهور آلوئیس بلوموئر (1755 - 1798 م .) میباشد. استیر در آخر قرن دهم میلادی بنا شده و کنت نشینی بوده که در ابتدا به استیریا تعلق داشت ولی در سنه ٔ 1192 م . به اتریش ملحق گردید. (دائرةالمعارف بریتانیکا).


استیر. [ اَ / اِ ] ( اِ ) مقداری باشد معین و آن شش درم و نیم است. ( برهان ). وزنی باشد معادل شش درم و نیم که چهار مثقال و نیم بود. ( رشیدی ). ستیر. ( لغت فرس اسدی ). استار. رجوع به استار و ستیر شود :
گر خاک بدان دست یک استیر بگیرد
گوگرد کند سرخ همه وادی و کهسار.
منوچهری.
|| استیر ( استاتر ) در عهد ساسانی ارزش چهار درهم داشته است. ( ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه رشید یاسمی ص 28 ). و این کلمه اصل سیر امروز است که معادل با شانزده مثقال است.

استیر. [ اِ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه شاهرود و نیشابور میان ریوند و سبزوار در 665400 گزی طهران.

استیر. [ اِ ] ( اِخ ) اِسْتِر.دختری مشهور بحسن و جمال از بنی اسرائیل هنگام اسارت قوم مزبور در بابل. پادشاه ایران اخشویرش وی را بعقد ازدواج درآورد. استیر در این وقت عموی خود مردخای و نیز قبیله خویش را از سؤقصد هامان وزیر پادشاه مذکور نجات داد. این داستان در کتب مقدس بنی اسرائیل مشهور و معروف است و راسین شاعر معروف فرانسه آن را بشکل تآتر منظوم درآورده است. رجوع به اِسْتِر شود.

استیر. [ اِ ] ( اِخ ) اِسْتِر. نام کتابی از تورات. رجوع به اِسْتِر و رجوع به مگلت شود.

استیر. [ اِت ِ ] ( اِخ ) شهری است در اتریش علیا در 28 میلی جنوب شرقی لینتس نزدیک خط آهن ، دارای 17592 تن سکنه ( در سنه 1900 م. ). در ملتقای مصب نهر استیر با نهر انّس بر فراز تپه بلندی کاخ پرنس لامبرگ که از آثار قرن 10 میلادی است ، بنا شده. کلیسای آن بطرز معماری گتی میباشد و در 1443 - 1522 م. ساخته اند. این شهر عمده مرکز صنایع فولادی و آهن اتریش علیا می باشد و کارخانه تفنگ سازی که در تاریخ 1830 م. بتوسط یوزف ورندل بنا شده بزرگترین کارخانه های اتریش میباشد، و از سنه ٔ1830 ببعد دوچرخه سازی و تهیه ادوات و آلات برقی نیزبصنایع سابق اضافه شده. این سرزمین مسقط رأس شاعر مشهور آلوئیس بلوموئر ( 1755 - 1798 م. ) میباشد. استیر در آخر قرن دهم میلادی بنا شده و کنت نشینی بوده که در ابتدا به استیریا تعلق داشت ولی در سنه 1192 م. به اتریش ملحق گردید. ( دائرةالمعارف بریتانیکا ).

استیر. [ اِ ] ( اِخ ) نهریست که از سمت شمال شرقی گالیسی سرچشمه گرفته از نزدیکی شهر برودی جاری شده به روسیه درمی آید و پس از طی مسافت 300هزار گز بنهر پریپت از شعب رود دنیستر، وارد می گردد. در قسمت سفلای مجرای وی مردابهائی تشکیل شده است.

فرهنگ عمید

= سیر۲

سیر۲#NAME?


دانشنامه عمومی

استیر ممکن است به یکی از مکان های زیر اشاره بدارد:
استیر (بلژیک)
استیر (سبزوار)

پیشنهاد کاربران

استیر:نام دهستانی از توابع سبزوار در استان خراسان رضوی , که بنا به متون تاریخی در قدیم زرتشتیان در آنجا اقامت داشته اند و دارای سه دیر یا کنیسه ی زرتشتی بوده است و به آنجا "سه دیر" میگفته اند, در گذر ایام نام آن به "ستیر" و هم اینک "استیر" تغییر یافته است .


کلمات دیگر: