کلمه جو
صفحه اصلی

سبزوار

فارسی به انگلیسی

sabzevar

فرهنگ فارسی

شهریست در جنوب هرات ( افغانستان ) .
دهی است از دهستان خسرو آباد شهرستان بیجا

لغت نامه دهخدا

سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار واقع در 24 هزارگزی شمال باختری خسروآباد و 12 هزارگزی باختر شوسه ٔ بیجار به همدان . هوای آنجا سرد و دارای 80 تن سکنه است . آب آن جا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی آنها قالیچه و جاجیم بافی . راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ )شهرکیست خرد بر راه ری [ از خراسان ] و قصبه ٔ روستای بیداست . (حدود العالم ). نام شهری است مشهور از اقلیم چهارم بخراسان ، الان به تشیع معروف و بمحبت اهل بیت مشعوف و بعداوت شیخین مجبول ، چنانکه مولوی گوید:
سبزوار است این جهان بیمدار
ما چو بوبکریم در آن خوار و زار.
در قدیم الایام شهری بزرگ در آن اراضی بوده جربدنام اکنون جز ارکی از آن باقی نمانده و جعفرآباد نام قلعه ٔ محکم در آنجا ساخته شده بدست خوانین شادلو است . بیک فرسنگ فاصله در زیر دست آن جاده دزی خراب است و آن را دز سپید خوانده اند. چون سهراب عزم ایران کرده به آنجا رسیده ، با هجیر مبارزت کردند. (آنندراج ). سبزوار در اصل ساسویه آباد بوده است و گفته اند پسران ساسویه یزدجرد بود. (تاریخ بیهقی از سبک شناسی ص 368). در سبزوار مسجد جامعی است که بدست خواجه علی مؤید که آخرین حکمران سربداریه معاصر امیر تیمور بوده است بنا کرده است کتیبه ای پیدا شده که نشان میدهد ماده تاریخ آن 1044 هَ . ق .ساخته شده است . رجوع به مرآت البلدان ج 4 ص 105 شود.
از اقلیم چهارم است ، طولش از جزایرخالدات قطیه و عرض از خط استوا لونه ، هوایش معتدل است و بازارهای فراخ و خوب دارد و طاقی از چوب بسته اند که چهار سوی بازار است بغایت محکم و عالی ، حاصلش غله و اندکی میوه و انگور باشد و قریب چهل پاره دیه است که از توابع دارد و مردم آنجا شیعه ٔ اثناعشری اند.(از نزهة القلوب چ لیدن ص 149).
نام یکی از شهرستانهای استان نهم و حدود آن بشرح زیر است : از خاور بکوه سرخ و ارتفاعات خاوری دهنو سلیمان آباد و سنگرد و شهرستان نیشابور، از باختر بشهرستان بجنورد و شهرستان شاهرود، از جنوب بشهرستان کاشمر، از شمال به شهرستان قوچان و بجنورد.
آب و هوای آن : چون شهرستان سبزوار و بخش های تابعه ٔ آن در مناطق مختلفه در سه جلگه ٔ موازی هم قرار داشته ارتفاع هر یک از آنها متفاوت است و یک بخش بطور کلی در کوه میش و قراء چندی از بخش داورزن وحومه ٔ جغتای - صفی آباد در قسمت کوهستانی این ناحیه واقع شده است و تاکنون اطلاع صحیحی راجع به آب و هوای کلیه ٔ مناطق فوق بدست نیامده و اختلاف قطعی فصول چهارگانه بخوبی معلوم نیست . بطور کلی آنچه میتوان استنباط کرد این است که درجه ٔ حرارت قسمتهای جلگه با کوهستانی تفاوت کلی داشته یعنی در قسمت های جنوب داورزن واطراف کال شور در دهستان آزادوار و خسروشیر هوا گرم و قسمتهای کوهستانی معتدل بسیار مطبوع است . بواسطه ٔ بارندگی ها و رطوبت هوا درختها و اشجار در اندک مدت رشد و نمو می نمایند. آب رودخانه ، چشمه سار و قنوات زیادی دارد به این جهت محصول پنبه ٔ شهرستان سبزوار در استان خراسان در درجه ٔ اول است .
ارتفاعات : رشته ٔ ارتفاعات که جلگه ٔ جوین را از جلگه ٔ سبزوار جدا نموده بطور کلی معروف بکوه جغتای می باشد. این کوه همان دنباله ٔ ارتفاعات سلسله جبال البرز که در شمال باختری نیشابور معروف به طغان کوه می باشد بالاخره برشته ٔ اصلی نیشابور متصل می شود، این کوه از گدار منیدر تا گدار نوده و طبس در سه رشته ٔ مختلف موازی هم قرار گرفته اند و در هر یک از نقاط مختلفه اسامی مخصوصی دارد. مرتفعترین قلل آن اندقان و صدخر و ارتفاع آن 2373 متر است . پس از گدار طبس یک رشته کوه اصلی معروف به کوه طبس و اولر تا سلطان آباد زعفرانیه کشیده شده است . در شمال خاوری زعفرانیه معروف به کوه جسته و در خاور سلطان آباد طغان کوه نامیده میشود. دو رشته ٔ دیگر در شمال و جنوب رشته ٔ ارتفاعات اصلی جغتای قرار دارند، قسمت شمالی از گدار مندر بطرف خاور امتداد در جنوب باختری جغتای معروف بکوه کره می باشد از گدار برغمد بطرف خاور معروف بکوه اندقان است ، در قسمت باختر و شمال کهک و مزینان کوه زواک نامیده میشود. کوه زواک در شمال داورزن به طرف خاور امتداد دارد، در هر محلی به اسامی مخصوصی معروف است .
کوه صد خرو، کوه سفید، کوه سرخ و ساروق ، این کوه ها تا گدار بلند باران امتداد دارند. رشته ٔ ارتفاعات دیگری که جلگه جاجرم و اسفراین و صفی آباد را از جلگه جوین جدا نموده بطول 146 هزار گز است که 47 هزارگزی شمال خاوری پل ابریشم شروع شده و تپه های کوچک و خاکی آن تا 10هزارگزی شمال خاوری حجت آباد کشیده شده است . مرتفعترین قلل آن در شمال نقاب معروف به کوه مهار است که 1517 متر ارتفاع دارد. این کوه خاکی است و عبور و مروراز آن به سهولت انجام میگیرد. رشته ٔ ارتفاعات دیگری که در شمال دهستان بام معروف بکوه شاه جهان می باشد،این کوه بسیار سخت و مرتفع است ، دره های عمیق و گدارهای متعددی دارد که صعب العبور است . یک رشته ارتفاع دیگری که در 24 هزارگزی جنوب سبزوار واقع و طول آن شمال جنوبی تقریباً 90 هزار گز عرض آن 40 هزار گز موسوم به کوه میش و معروف است که بیش از 70 رشته چشمه ازآن جاری می باشد و هوای آن بسیار معتدل است . در قله ٔاین کوه امامزاده ای معروف به برادر امام رضا است ، گنبد آن از آثار باستانی است . رودخانه ٔ مهم دائمی در نواحی سبزوار نبوده کلیه ٔ آنها بهارآبه در مواقع بارندگی سیلی از آنها جاری می شود، فقط رودخانه ای که معروف به کال شور است همواره آب از آن جاری است و بواسطه ٔ عبور از زمین های نمک زار و گچ و معادن دیگر قابل شرب نبوده بقدری تلخ و شور است که بعضی از اشخاص از آب آن املاح سولفات دوسود جمعآوری می نمایند. در مواقع طغیان بواسطه ٔ هموار بودن زمین اطراف عرض رودخانه به یکهزار گز می رسد. رودخانه ٔ دیگری معروف به شورکال از کوههای نیشابور سرچشمه میگیرد در خاک جوین از شمال آبادیها عبور می کند و پس از طی 144 هزار گز در شمال امیرآباد از خاک جوین خارج و داخل جلگه ٔ جاجرم میشود. این رودخانه بهارآبه بوده هیچگونه استفاده ٔ زراعتی نمیدهد. تعداد 11 رشته رودخانه ٔ دیگر به اسامی بهاردان ، آبرود، داورزن ، مهر، صدخرو، بفره ، ریوند، طبس ، برغمد، شواج ، کمیز، از کره کوه و کوه سفید و اندقان سرچشمه می گیرند و آبادیهائی را که در مسیر آنها قرار دارند مشروب می نمایند.
سازمان اداری :شهرستان سبزوار از پنج بخش بنام حومه ، داورزن ، صفی آباد، جغتای ، ششتمد تشکیل میشود و دارای 367 آبادی است که مجموع نفوس آن در حدود 203439 تن است .
محصول : استعداد منطقه ٔ سبزوار جهت کشت انواع غلات و حبوبات بیش از سایر نقاط مناطق خراسان است مخصوصاً پنبه و زیره بحد کافی کشت میشود بطوری که بحد متوسط در سال 11000 عدل پنبه و 4 هزار تن زیره از این شهر صادر می شود. در سبزوار معادن ذغال سنگ در طبس ودرفک معدن مس ، در دهنه سیاه ، زنگانلو، برجک زاج ، در کوه میش ذغال سنگ ، در صفی آباد معدن مس و در محمدآباد بالای صدخرو، سنگ آسیای باغجر، سنگ پازر در جوین ، ذغال سنگ در دهنه اجاق ، زاج سبز در کیدوز.
راه : راه شوسه ٔ تهران - مشهد از این شهرستان عبور می کند و راه آهن تهران و مشهد که فعلاً در دست اقدام است از جلگه ٔ جوین می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ ) بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار، از چهار دهستان بنام مرکزی سلطان آباد، رباط سرپوشیده ، کراب که دارای 85 آبادی بزرگ و کوچک است تشکیل شده است . مجموع نفوس آن در حدود 28750 تن است . حدود بخش از طرف شمال بکوه طبس و اندقان ، خاور شهرستان نیشابور، از جنوب به بخش ششتمد، از باختر به بخش داورزن می باشد. موقعیت بخش جلگه ، هوای آن معتدل است و محصول عمده ٔ آن غلات ، پنبه ، کنجد، زیره و انواع میوه جات است . شغل مردان زراعت و کسب . در شهر سبزوار صنایع دستی زنان انواع پارچه کرباس بافی است . راه شوسه ٔ تهران - مشهد از این بخش عبور کرده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] ( اِخ )شهرکیست خرد بر راه ری [ از خراسان ] و قصبه روستای بیداست. ( حدود العالم ). نام شهری است مشهور از اقلیم چهارم بخراسان ، الان به تشیع معروف و بمحبت اهل بیت مشعوف و بعداوت شیخین مجبول ، چنانکه مولوی گوید:
سبزوار است این جهان بیمدار
ما چو بوبکریم در آن خوار و زار.
در قدیم الایام شهری بزرگ در آن اراضی بوده جربدنام اکنون جز ارکی از آن باقی نمانده و جعفرآباد نام قلعه محکم در آنجا ساخته شده بدست خوانین شادلو است. بیک فرسنگ فاصله در زیر دست آن جاده دزی خراب است و آن را دز سپید خوانده اند. چون سهراب عزم ایران کرده به آنجا رسیده ، با هجیر مبارزت کردند. ( آنندراج ). سبزوار در اصل ساسویه آباد بوده است و گفته اند پسران ساسویه یزدجرد بود. ( تاریخ بیهقی از سبک شناسی ص 368 ). در سبزوار مسجد جامعی است که بدست خواجه علی مؤید که آخرین حکمران سربداریه معاصر امیر تیمور بوده است بنا کرده است کتیبه ای پیدا شده که نشان میدهد ماده تاریخ آن 1044 هَ. ق.ساخته شده است. رجوع به مرآت البلدان ج 4 ص 105 شود.
از اقلیم چهارم است ، طولش از جزایرخالدات قطیه و عرض از خط استوا لونه ، هوایش معتدل است و بازارهای فراخ و خوب دارد و طاقی از چوب بسته اند که چهار سوی بازار است بغایت محکم و عالی ، حاصلش غله و اندکی میوه و انگور باشد و قریب چهل پاره دیه است که از توابع دارد و مردم آنجا شیعه اثناعشری اند.( از نزهة القلوب چ لیدن ص 149 ).
نام یکی از شهرستانهای استان نهم و حدود آن بشرح زیر است : از خاور بکوه سرخ و ارتفاعات خاوری دهنو سلیمان آباد و سنگرد و شهرستان نیشابور، از باختر بشهرستان بجنورد و شهرستان شاهرود، از جنوب بشهرستان کاشمر، از شمال به شهرستان قوچان و بجنورد.
آب و هوای آن : چون شهرستان سبزوار و بخش های تابعه آن در مناطق مختلفه در سه جلگه موازی هم قرار داشته ارتفاع هر یک از آنها متفاوت است و یک بخش بطور کلی در کوه میش و قراء چندی از بخش داورزن وحومه جغتای - صفی آباد در قسمت کوهستانی این ناحیه واقع شده است و تاکنون اطلاع صحیحی راجع به آب و هوای کلیه مناطق فوق بدست نیامده و اختلاف قطعی فصول چهارگانه بخوبی معلوم نیست. بطور کلی آنچه میتوان استنباط کرد این است که درجه حرارت قسمتهای جلگه با کوهستانی تفاوت کلی داشته یعنی در قسمت های جنوب داورزن واطراف کال شور در دهستان آزادوار و خسروشیر هوا گرم و قسمتهای کوهستانی معتدل بسیار مطبوع است. بواسطه بارندگی ها و رطوبت هوا درختها و اشجار در اندک مدت رشد و نمو می نمایند. آب رودخانه ، چشمه سار و قنوات زیادی دارد به این جهت محصول پنبه شهرستان سبزوار در استان خراسان در درجه اول است.

سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ ) شهر سبزوار، مرکز شهرستان که در 240 هزارگزی مشهد و 820 هزارگزی خاور تهران واقع است و دارای 28151 تن جمعیت است . مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول جغرافیایی 57 درجه و 43 دقیقه و عرض جغرافیایی آن 36 درجه و12 دقیقه است ، بنابراین نصف النهار تهران با نصف النهار سبزوار 25 دقیقه اختلاف ساعت دارد. این شهر در دامنه ٔ کوه اندقان طبس و در شمال این شهر کال شور واقع است . آب مشروبی سه رشته قنات که رشته ای از شمال سبزوار بطول 11 الی 13 هزارگز کشیده شده معروف است بقنات قصبه ، قنات عبدالرحمن ، قنات حمیدآباد، و دارای چندین آب انبار که در محل حوض آب معروف است ، اهالی از آنهااستفاده می نمایند. کارخانه ٔ پنبه پاک کنی شرکت جین و کارخانه ٔ برق و کارخانه ٔ آرد در سبزوار دایر است . دراین شهر یک بیمارستان است که تحت نظر بهداری سبزواراست ، بودجه ٔ آن از سه محل یعنی از وزارت بهداری و مبلغی از بودجه ٔ کل کشور و شهرداری تأمین میشود. دارای دو دبیرستان پسرانه و دخترانه و 8 دبستان می باشد.(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). رجوع به فهرست تاریخ مغول و تاریخ عصر حافظ و مجمل التواریخ گلستانه وفهرست ج 1 و 2 تاریخ جهانگشا و تاریخ سیستان شود.


دانشنامه عمومی

سبزوار تلفظ راهنما·اطلاعات یکی از شهرهای ایران است که در غرب خراسان، در شمال شرق کشور قرار دارد و به آن بیهق نیز می گویند.
گویند بهمن بن اسفندیار بن گشتاسب (بهمن الملک) پادشاهی بزرگ بود که بهمن آباد بیهق را او بنا کرده بود و در روزگار او بهمن آباد شهری بزرگ بود. پسرش ساسان و دخترش همای نام داشت. هنگامی که وفات بهمن نزدیک شد وی تاج بر شکم همسرش نهاد و کودکی را به ولیعهدی برگزید. چون ساسان دید که پدرش جنینی را بر وی ترجیح داده برخاست، گوسفندکی چند خرید و به ناحیه بیهق آمد و آنجا که ساسان قاریز است نزول کرد و فرمود که این کاریز بنا کردند که در میان شهر است و قلعه بنا کرد. این محل که قصبهٔ ساسان آباد است را امروز سبزوار نویسند.
گفته اند که سبزوار را ساسویه بن شاپورالملک بنا کرده است و شاپور آن بود که نیشابور بنا کرد و ساسان قاریز، ساسو قاریز بوده است و سبزوار در اصل ساسویه آباد بوده است.
پس از حمله مغول به سلطنت خوارزمشاه به دلیل دلاوری مدافعان فدایی موسوم به سربداران، اهالی اش برای مدتی به نام سربداران نیز شناخته می شدند. بعد از حکومت شیعی آل بویه حکومت شیعه بعدی در ایران به دست سربداران ایجاد گردید که مدت ها بر قسمت هایی از کشور حکومت نمودند و پایتخت این حکومت سبزوار بود.سبزوار از مهم ترین مراکز جمعیتی، دانشگاهی، فرهنگی، اسلامی و تاریخی شمال شرق ایران به شمار می آید و به عنوان یکی از نمادهای تاریخ و علم ایران مطرح شده است. مراکز علمی و دانشگاهی و همچنین حوزه های علمیه این شهر از قدمتی دیرینه برخوردارند. این شهر خاستگاه اندیشمندان بزرگی در ادوار مختلف تاریخی بوده است و شاعران و نویسندگان بزرگی نیز به دنیای علم و ادب معرفی کرده است که ابن یمین فریومدی و محمود دولت آبادی از جمله آن ها هستند.
تاریخ نگار بزرگ ایران ابوالفضل بیهقی نیز منسوب به این شهر است. دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، دانشگاه حکیم سبزواری و دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه های مهم این شهر می باشند. هم اکنون ۱۴ دانشگاه و مؤسسهٔ آموزش عالی بزرگ در این شهر مشغول به کار می باشند.فرمانداری این شهرستان جزء فرمانداری های ویژه ایران می باشد.
نام قدیم سبزوار، بیهق است. بیهق را پیش از اسلام، «بیهه» یا بیهین یا بیهگ (یعنی جای نیکو یا بهترین ناحیه در این منطقه از مشرق ایران در عصر ساسانی) می گفته اند. «بیهه» که میان نیشابور در مشرق و قومس در مغرب، واقع بوده است، بر سر راه ابریشم (از چین تا مدیترانه) قرار داشته و به عنوان یکی از مراکز تمدنی ایرانی پیش از اسلام مخصوصاً در عصر اشکانیان و ساسانیان آباد بوده است که بعدها آن را سبزوار خواندند.در تاریخ بیهق آمده است: و سبزوار شهری بزرگ شد با انواع درخت میوه دار و سایه بخش، پس مردمان آن را سابزوار نوشتند و گفتند سبزوار کجنات تجری من تحت الانهار.

نقل قول ها

سبزوار از شهرهای استان خراسان در شمال شرق ایران.
• حکایت محمد خوارزمشاه کی شهر سبزوار کی همه رافضی باشند به جنگ بگرفت اما جان خواستند گفت آنگه امان دهم کی ازین شهر پیش من به هدیه ابوبکر نامی بیارید.• مولانا جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی:• هانری رنه دالمانی در سفرنامهٔ از خراسان تا بختیاری دربارهٔ نام سبزوار:• میرزا سراج:• حکیم سبزواری متخلص به اسرار:• افضل الملک صاحب سفرنامه خراسان و کرمان که در عهد مظفرالدین شاه می زیسته است، درباره سبزوار این چنین می گوید: «سبزوار از شهرهایی است که بعد از فتنۀ چنگیزی احداث شده است. هوایش خنک است. غله و فواکه خوب از اینجا بیرون می آید. این شهر جزء خراسان است. لکن اهالیش به محبت و صفا و ذوق و همت بر سایر اهالی شهرهای خراسان حالیه رجحان دارند.»

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] سبزوار شهر و شهرستانی در استان خراسان رضوی که از شهرهای تاریخی شیعی به شمار می آید. وجود امامزاده های فراوان، پایتختی حکومت سربداران، حضور علمای بزرگ از جمله ملاهادی سبزواری و سیدعبدالاعلی سبزواری و همچنین بزرگداشت واقعه کربلا به وسیله هیئات و تعزیه خوانی از دیگر دلایل اهمیت این شهر شیعی است.
شهرستان سبزوار سومین شهر پرجمعیت استان خراسان رضوی است. این شهر از نظر موقعیت جغرافیایی در غرب خراسان رضوی قرار دارد و با استان سمنان هم مرز است. از شمال و شمال غربی به اسفراین و بجنورد، از جنوب به بردسکن، از شرق به نیشابور و از غرب به شهرستان شاهرود از توابع استان سمنان منتهی می شود. مساحت این شهر ۲۰۴۸۴ کیلومتر مربع و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ش ۲۹۸۵۸۸ نفر است. ارتفاع آن از سطح دریا در منابع مختلف بین ۹۴۰ تا ۹۷۷ متر ذکر شده است. از نظر جغرافیایی در موقعیت ۵۷ درجه و ۴۳ دقیقه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۱۲ دقیقه عرض شمالی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. فاصلۀ آن از مرکز استان (مشهد) ۲۲۰ کیلومتر و از پایتخت (تهران) ۶۶۰ کیلومتر است.
این شهرستان ۷ بخش با نام های داورزن، روداب، جغتای، جوین، ششتمد، خوشاب و بخش مرکزی دارد. سبزوار از دیرباز از توابع خراسان بوده و پس از آنکه در سال ۱۳۸۳ش خراسان به سه استان تقسیم شد، سبزوار جزء شهرهای خراسان رضوی قرار گرفت.

پیشنهاد کاربران

فیلم سبزوار به کارگردانی ابراهیم مختاری

سبزوار در واقع ریشه گرفته از دو کلمه سبز و آر است چون ایل میلان کلمیشی ( کردهای کرمانج خراسان ) اسفراین به این منطقه ییلاق و قشلاق داشته نام آن را به عنوان سبزوآر گذشته اند به معنی سرزمین خوش آب و هوا و سرسبز هست

شهر زیبای سبزوار در ایتان خرایان رضوی

باکولو
یعنی
بابابزرگ

شلوار ( شال وار ) و هر کلمه ایی وار ( هست ) داشته باشد . تورکی است. مثل امیدوار. بزرگوار. سبزه وار. دیوار. دشوار ( دوش وار ) . استوار ( اوست وار ) . آدی وار ( خوی ) . کجوار ( مازند ران ) . گوجی وار ( تبریز ) . سوگوار. . .


کلمات دیگر: