مسالک
لغتنامه دهخدا / واژه برادوست
برادوست نام یکی از طوائف بزرگ کرد است. در بسیاری منابع از برادوستی ها به عنوان نجیب زادگان کرد یاد شده، در کتاب المسالک و الممالک نسب برادوستی ها را از ساسانیان میدانند. بعد از جنگ ها و اتفاق های بسیاری اغلب آن ها در نواحی دول، دیزج، مرگور، بردسور، صومای برادوست، و قلعه دمدم و بینار در غرب
اورمیه و منطقة سیدکان عراق ساکن هستند. به گمان قوی نام پیشین این طایفه برازدوخت بوده که اسم یکی از بزرگترین قبایل ماد در سزمین آریایی ها و دینور، کرمانشاه کنونی بوده است که به اعتقاد مورخان نسب ساسانیان نیز از برازدوخت بوده است، این نام در کتاب مسالک و ممالک ابن حوقل ذکر شده. در دوران آل بویه این طایفه تابع امیر بدر ابن حسنویه امیر کردان دینور بود و نفوذ حسنویه تا حدود خوزستان و آذربایجان رسید. شرف خان بدلیسی در کتاب شرفنامه نسب برادوستها را به امیر هلال حسنوی ارجاع کرده . ولی سبب ورودشان به حدود اورمیه معلوم نیست. سرزمین برادوست در گذشته بسیار بزرگتر از مقیاس کنونی بوده است که حتی به اندازه چندین شهر و مساحت چندین استان
ایران بوده است که رفته رفته با توجه به جنگ های امیران برادوست با دولت های مرکزی کوچکتر گشته است، سرزمین برادوست کنونی به سبب موقعیت راهبردی و هم مرز بودن با دولت عثمانی درگذشته و
ترکیه امروزی و نیز نزدیک بودن به خاک عراق، از حساسیت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. امیرخان یکدست از بزرگترین امرای برادوست در روزگار تسلط صفویان بود و دژ دمدم یکی از دژهای استوار این امیر. نامدارترین قلعه های میرهای برادوستی عبارتند از: کنه میش در منطقهٔ صومای برادوست متعلق به میر عثمان آغای برادوستی،بنار متعلق به میر عبدلله بیگ بناری برادوستی، قلعه بره سور واقع در محال ترگور ارومیه متعلق به شیخ حسن بیگ برادوست، قلعه بردوک در منطقه صومای ارومیه متعلق به شیخ اولیا بیگ برادوست و همچنین امارت قلعهٔ دم دم متعلق به اسطوره تاریخ کردها همان امیرخان برادوستی (خان لپ زرین) که ایشان در تاریخ کردها تنها حکمران کرد در ایران بوده که حدود حکومتش به درجه امارت رسیده بود و تلاش ها و جنگ های بسیاری در تأسیس دولت مستقل از حکومت مرکزی یعنی صفویان انجام داد. اکنون عمده ایل برادوست در
کردستان عراق ساکن هستند اما با این وجود رؤسای اصلی این ایل که از نسل امیرخان برادوست می باشند سابقا در بنار
مرگور ساکن بودند اما پس از اینکه دهات محال مرگور توسط دولت وقت بین عبدالله بیگ بناری و بخش سیدان ایل هرکی به مزایده گذاشته شد و از آنجایی که سیدان ها توان مالی برای خرید این دهات را نداشتند از حاجی عثمان از طایفه ملا از بخش سرهاتی ایل هرکی که رئیس وقت ایل هرکی نیز بود و در آن موقع در مراتع خود که به سویژه مشهور است و در حد فاصل بین کوه های دالانپر و بزسینا واقع است به سر میبرد کمک گرفته و در نهایت توانستند این دهات را از دولت وقت خریداری نمایند که همین موضوع نیز به تدریج باعث ضعیف شدن بناری ها شده تا آنجا که اکنون جز نامی از گذشته چیزی از این خانواده نمانده و هر وقت از برادوستی ها سخنی به میان می آید بی آنکه از بناری ها که رؤسای اصلی ایل برادوست هستند نامی برده شود از رؤسای برادوست در کردستان عراق سخن گفته می شود که به قدرت رسیدنشان ناشی از ضعف و اضمحلال بناری ها بود.
حمله صفویان و
شاه عباس علیه برادوستها و کردهای مکریان در سال ۱۶۰۹ میلادی بود. کوچ افشارها از کرمان و خراسان نفوذ امرای برادوست را ضعیف کرد. در ۱۲۴۶ق/۱۸۳۰م، اوضاع مناطق برادوست ها سخت آشفته و به هم ریخته شد. به تحریک حاکم
رواندوز، نیروهای عثمانی به مناطقی از ایران هجوم آوردند و به
قتل و غارت پرداختند. در سال ۱۸۵۳ عسکرخان افشار از بزرگان دولت قاجار در نزدیک مرگور بدست یک از امرای برادوست به نام میرسلطان بنار به قتل رسید.در ۱۲۹۷ق/۱۸۸۰م، شیخ عبیدالله، شورشی معروف کرد، یکی از خلفای خود را با ۴ هزار تن از راه محال برادوست، برای تسخیر و ایجاد ناامنی به اورمیه گسیل داشت . در اواخر حاکمیت قاجارها عبدالله بیگ بیناری امیر برادوست بود است. بخش برادوست عراق که سیدکان مرکز اداری این بخشداری است، دارای تقریباً ۱۵۰۰۰ نفر جمعیت و ۲۵۰
آبادی مسکونی وغیر مسکونی است .