کلمه جو
صفحه اصلی

فضل اباد

لغت نامه دهخدا

( فضل آباد ) فضل آباد.[ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش وفس شهرستان اراک ، دارای 408 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، بنشن و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فضل آباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش درمیان شهرستان بیرجند، که دارای 144 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فضل آباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش ششتمد شهرستان سبزوار، دارای 168 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، پنبه و زیره است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فضل آباد. [ ف َ ] ( اِخ ) مزرعه ای است از بخش مرکزی شهرستان سمنان که سر راه دامغان به سمنان قرار گرفته و جزو قریه جام است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فضل آباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش نوخندان شهرستان دره گز، دارای 146 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فضل آباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان ، دارای 197 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، بادام ، صیفی ، انگور و سیب زمینی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فضل آباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی کوچک است از بخش بافق شهرستان یزد که دارای 89 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

فضل آباد. فضل آباد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
فضل آباد (بم)
فضل آباد (تیران و کرون)
فضل آباد (درگز)
فضل آباد (درمیان)
فضل آباد (ریگان)
فضل آباد (سبزوار)
فضل آباد (کمیجان)
فضل آباد (میرجاوه)
فضل آباد (نرماشیر)
فضل آباد سفلی


کلمات دیگر: