شیوا (سانسکریت: शिव به معنی نیک اختر یا فرخ پی) یکی از بلندپایه ترین ایزدان آئین هندو است. شیوا خدای نگهدار آسمان و زمین، نابودکننده اهریمنان، بخشاینده گناهان و بسیارکننده روزیست.
نام شیوا به هیچ وجه در وداهای
سانسکریت ذکر نشده است.
برعکس ویشنو که در متون کهن، به عنوان عضوی از گروه خدایان، و خدایی علاقه مند به انسان ظاهر می شود، شیوا به صورت بیگانه ای تاریک و دیوسان است که به تمامی در تضاد با سایر خدایان و انسان قرار می گیرد. نیای ودایی او رودْرا است که پاراجاپاتی را به خاطر زنای با محارم، پادافراه می کند. رودرا خدای برهوت، خدای حیات وحش و جنگل ها، خدای ستیغ کوه ها، خدای تقاطع های خطرناک است؛ به وی که در مناطق مختلف، و به صورت جداگانه پرستیده می شود سهمی از قربانی های ودایی داده نمی شود. زمانی که خدایان برای نخستین بار قربانی کردند، رودرا، از سهم قربانی محروم شد، و سپس او در طی حمله ای آن ها را مجبور ساخت، که سهمی به وی اختصاص دهند و سروری حیات وحش را به او ببخشند.
این اسطوره، در هندوگرایی، به صورتی ناخواسته و تحلیل ناپذیر، در عصر پسا-ودایی، بارها تکرار می شود. شیوا با ساتی، دختر داکشا ازدواج می کند؛ داکشا مراسم قربانی را بدون دعوت نمودن از شیوا انجام می دهد، و ساتی به خاطر بی آبرویی که پدر بر او وارد آورده بود، خودکشی می کند. وی دارد آتش قربانی می شود و به عنوان اولین مفهوم برای سنت ساتی (رسم سوزاندن بیوه ها) قربانی می گردد. سپس، شیوا رسم قربانی را ممنوع ساخت، داکشا را گردن زد و کلّه وی را در آتش انداخت. هنگامی که خدایان در پیشگاه او به خاک افتادند و از وی طلب بخشش کردند، شیوا قربانی را دوباره پس داد و داکشا را زنده ساخت. بدین ترتیب، شیوا که از سهم قربانی محروم شده بود، قربانی کردن خود را اجرا نمود و سرانجام، در کنار خدایان جای گرفت.