کلمه جو
صفحه اصلی

احترام


مترادف احترام : آبرو، اعتبار، اعزاز، اکرام، بزرگداشت، پاس، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، حرمت، رعایت، عز، عزت، کرنش

متضاد احترام : احتقار، خوارداشت

برابر پارسی : ارج، آزرمیدن، بزرگداری، بزرگداشت، پاس، سنایش، شکوهیدن، گرامیداشت

فارسی به انگلیسی

deference, dignity, esteem, regard, respect, veneration, honour

respect, honour


deference, dignity, esteem, regard, respect, veneration


فارسی به عربی

احترام , اعتبار , تحیة , تقدیر , شرف , وقر

عربی به فارسی

قدر , اعتبار , اقدام , رعايت ارزش , نظر , شهرت , ارجمندشمردن , لا يق دانستن , محترم شمردم , رابطه , نسبت , رجوع , مراجعه , احترام , ملا حظه , احترام گذاشتن به , محترم داشتن , بزرگداشت , بزرگداشتن


فرهنگ اسم ها

اسم: احترام (دختر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: ehterām) (فارسی: اِحترام) (انگلیسی: ehteram)
معنی: حرمت داشتن، بزرگواری، شکوه، محترم بودن، حرمت، پاس، بزرگداشت، رفتار و گفتاری که نشان دهنده ی بزرگداشت و اهمیت دادن به کسی یا چیزی است، بزرگ داشتن

(تلفظ: ehterām) (عربی) حرمت داشتن، محترم بودن؛ حرمت، پاس، بزرگداشت؛ رفتار و گفتاری که نشان دهنده‌ی بزرگداشت و اهمیت دادن به کسی یا چیزی است .


مترادف و متضاد

آبرو، اعتبار، اعزاز، اکرام، بزرگداشت، پاس، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، حرمت، رعایت، عز، عزت، کرنش ≠ احتقار، خوارداشت


tribute (اسم)
خراج، احترام، تکریم، باج

regard (اسم)
توجه، نظر، سلام، مراعات، بابت، ملاحظه، درود، احترام، نگاه، رعایت، باره

deference (اسم)
تمکین، تسلیم، احترام، تن دردهی

honor (اسم)
غیرت، افتخار، خوشنامی، برو، اب رو، نجابت، احترام، عزت، شرافت، فخر، شرف، ناموس، حضرت، جناب، تشریفات امتیازویژه

greeting (اسم)
برخورد، سلام، خوشامد، درود، خوش آمد، تبریک، تهنیت، احترام، تبریکات، خوش باش، سلام کننده

respect (اسم)
نسبت، رابطه، احترام، عزت، تکریم، حیثیت، رجوع، حرمت، حیث، بزرگداشت

obeisance (اسم)
تعظیم، تواضع، احترام، کرنش

curtsey (اسم)
تعظیم، ادب، احترام

curtsy (اسم)
تعظیم، ادب، احترام

reverence (اسم)
احترام، تکریم، حرمت

respectability (اسم)
احترام

revere (اسم)
احترام، حرمت

فرهنگ فارسی

حرمت داشتن، گرامی داشتن، بزرگ داشتن، بزرگ داشت
۱ - ( مصدر ) حرمت داشتن بزرگ داشتن . ۲ - ( اسم ) حرمت پاس بزرگداشت .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) حرمت گذاشتن ، بزرگ داشتن . ۲ - (اِمص . ) حرمت ، بزرگداشت .

لغت نامه دهخدا

احترام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) حرمت داشتن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر ). بزرگ داشتن. بزرگ داشت. پاس. توقیر. حرمت : او را به اکرام و احترام تمام به هرات آوردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). پدر او را از هرات بحضرت آوردند و بنظر احترام ملاحظه فرمودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
- احترام کردن ؛ حرمت کردن. توقیر. بزرگ داشتن :
مخالف چو از شعبگی ( ؟ ) یافت نام
چو اهل حجازش کنند احترام.
ملاطغرا.

فرهنگ عمید

۱. رفتاری که نشان دهندۀ بزرگداشت و گرامی داشتن کسی است.
۲. حرمت داشتن، گرامی بودن.
* احترامات فائقه: احترامات بیشتر و بهتر. &delta، معمولاً در ذیل نامه ها نوشته می شود.

۱. رفتاری که نشان‌دهندۀ بزرگداشت و گرامی داشتن کسی است.
۲. حرمت داشتن؛ گرامی بودن.
⟨ احترامات فائقه: احترامات بیشتر و بهتر. Δ معمولاً در ذیل نامه‌ها نوشته می‌شود.


دانشنامه عمومی

بزرگ داشتن،محترم


اِحتِرام احساسی مثبت از ارج نهادن و اعتنا به فرد یا شی ای است که فرد احترام گذارنده آن را سزاوار احترام می شمارد.
مهربانی
قدرشناسی
حرمت نهادن، نکوداشت، بزرگ داشتن، ارج نهادن و آزَرم برابرهایی برای احترام هستند.
فردی که به شخص یا چیزی احترام می گذارد، به آن شخص یا چیز توجه می کند و برای آن اندازه ای ارزش قائل می شود. این ارزش گذاری متعاقباً ممکن است خود را در رفتار و عملکرد احترام گذارنده نسبت به احترام یافته نمایان کند.
احترام گذارنده معمولاً امتیازها و کیفیت هایی را در فرد یا چیزی می بیند و این گونه داوری می کند که آن فرد یا چیز، سزاوار توجه، پاسخ و ارزش گذاری است و باید ادعای او بر حق و حقوقی را نیز به رسمیت شناخت. با تغییر این امتیازها و کیفیات ممکن است میزان احترام نسبت به آن فرد یا شی نیز تغییر یابد.

احترام (آلبوم). احترام آلبومی است که به صورت زنده در تاج محل هند و شهر ممنوعه پکن در مارس تا مه ۱۹۹۷ برگزار شده است.
کارن بریجز (ویلون)
دنیل دلوس ریس (پرکاشن)
پدرو استاچه (فلوت)
ریک فیرابریچی (گیتار بیس)
مینگ فریمن (ساز کلیدی)
دیوید هادسون (دیجریدو
رامون استاگنارو (گیتار)
جوئل تیلور (درام)
آرمن آناسیان (ویلون - رهبر)

احترام (ترانه). احترام (انگلیسی: Respect) ترانه ای با اجرا و نویسندگی اوتیس ردینگ است که نسخهٔ سال ۱۹۶۵ آن با صدای اریثا فرنکلین ترانه ای مشهور و موفق شد. بین دو نسخه تفاوت هایی در متن، مفهوم و ملودی است.

فرهنگ فارسی ساره

پاس، ارج، سنایش، بزرگداری، بزرگداشت، شکوهیدن،آزرمیدن


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] احترام به معنی حرمت نگه داشتن و ارج نهادن می باشد. از احترام به مناسبت در باب های بسیاری مانند طهارت، حج، جهاد، تجارت، مضاربه، مزارعه، عاریه، نکاح، طلاق، حدود و دیات سخن رفته است.
ارج نهادن به هر چیز متناسب با آن است. برای مثال، احترام به انسان، تعرض نکردن به ناموس، جان و مال او، بلکه دفاع از آن ها در مقابل تعرض کنندگان است یا حرمت داشتن قرآن، جلوگیری از نجس شدن آن و پرهیز از هرگونه اقدامی است که موجب هتک آن می شود.
اقسام چیز های محترم
چیزهای محترم را می توان در دو دسته «ذوات» و «افعال» قرار داد.
← اقسام ذوات محترم
۱. ↑ کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۴، ص۳۵۶.
...

پیشنهاد کاربران

با احترام= با مهربانی
مانند : با او گفتگو کن ولی با احترام= با او گفتگو کن ولی با مهربانی

محترم شمردن

سناییدن :احترام کردن
سنایش نام مصدر

ارزش قائل شدن

Reverence

با یاد او
در مورد احترام به بزرگتر باید گفت، احترام کوچکتر یا بزرگتر ندارد همه باید تلاش کنند به همه احترام بگذارد، اما متاسفانه در فرهنگ شرق، احترام به بزرگتر را وظیفه ی فرد کوچکتر و یا کم سن و سال تر می دانند حد را از احترام معمولی گذرانده اند و برخی بزرگترها انتظار عبادت شدن و پرستش دارند که بسیار توقع نابجا و ناپسند و نابخردانه و جاه طلبانه ای است. دلیل نمی شود که چون فردی زودتر پا به عرصه گذاشته است و یا زودتر متولد شده است بقیه او را در حد پرستش مورد لطف و احترام قرار دهند. احترام یک امر کاملا متقابل است و هر کس به دیگری احترام میگذارد میتواند توقع احترام داشته باشد.


کلمات دیگر: