کلمه جو
صفحه اصلی

مینو


مترادف مینو : ارم، بهشت، پردیس، جنت، خلد، دارالسلام، رضوان، فردوس، نعیم | دارایی، مال، رفاه، لذت، نعمت نغز، پاکیزه، خوب، خوش، دلکش، شیرین، مستحسن

متضاد مینو : جحیم، دوزخ |

فارسی به انگلیسی

paradise, minnow

paradise, heaven


minnow, Paradise


فرهنگ اسم ها

اسم: مینو (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی) (تلفظ: minu) (فارسی: مينو) (انگلیسی: minu)
معنی: روان، خرد و روح، آسمان، بهشت، فردوس، ( در پهلوی ) این واژه مینوک و صورت اوستایی آن مَئینیَوَ به معنی روان، خرد و روح آمده است

(تلفظ: minu) (در ادیان) بهشت ، فردوس ؛ (در پهلوی) این واژه مینوک و صورت اوستایی آن مَئینیَوَ به معنی روان ، خرد و روح آمده است .


مترادف و متضاد

ارم، بهشت، پردیس، جنت، خلد، دارالسلام، رضوان، فردوس، نعیم ≠ جحیم، دوزخ


۱. دارایی، مال
۲. رفاه، لذت، نعمت نغز
۳. پاکیزه، خوب، خوش، دلکش، شیرین، مستحسن


فرهنگ فارسی

بهشت
( اسم ) مینا.
دهی از دهستان کشور بخش پاپی شهرستان خرم آباد

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - بهشت . ۲ - آسمان .

لغت نامه دهخدا

مینو. ( اِ ) آسمان. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ) ( انجمن آرا ). عالم علوی. ( آنندراج ) ( غیاث ) ( رشیدی ). مقابل گیتی که عالم سفلی است. ( آنندراج ). چرخ. ( آنندراج ). فلک. ( غیاث ) :
اگر نواختری دادت به مینو
ابی مه ، اختران باشد نه نیکو.
فخرالدین اسعد ( ویس و رامین ).
- چرخ مینو ؛ چرخ بلند. ( رشیدی ). آسمان.
|| آخرت. ( یادداشت مؤلف ). || بهشت. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( فرهنگ نظام ). بهشت را گویند و به عربی جنت خوانند. ( برهان ). بهشت را ازآن مینو گویند که در عالم علوی است. ( رشیدی ) ( آنندراج ) :
از خورش از خوردن افزایدت رنج
ور دهی ، مینو فراز آردت و گنج.
رودکی.
ز مینو فرستاد زی من خدای
مرا گفت از اینجا به مینو برآی.
دقیقی.
ز خونش بپیچد همی دشمنش
به مینو رسانادیزدان تنش.
فردوسی.
که در آب هر کو برآیدش هوش
به مینو نبیند روانش سروش.
فردوسی.
کجا یافتستم من از کیقباد
به مینو همین جان او شاد باد.
فردوسی.
یکی مجلس آراست از رود و می
که مینو ز شرمش برآورد خوی.
لبیبی.
ورا شیث پوشید در خاک تن
سروش آوریدش زمینو کفن.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
کیانی یکی جشن سازند و سور
که آمد ز مینو بدان جشن حور.
اسدی ( از جهانگیری ).
ز مینو چو آدم بر این که فتاد
همی بود با درد و با سرد باد.
اسدی ( گرشاسب نامه ص 128 ).
یکی سوی دوزخت همی خواند
یکی سوی عز و نعمت و مینو.
ناصرخسرو.
در باغ پدیدآمد مینوی خداوند
بندیش و مقر آی به یزدان و به مینوش.
ناصرخسرو.
در آن مینوی میناگون چمیدند
فلک را رشته در مینا کشیدند.
نظامی.
شدند آن روضه حوران دلکش
به صحرائی چو مینو خرم و خوش.
نظامی.
او خرمن گل نه گل که باغ است
نه باغ ارم که باغ مینوست.
سعدی.
قیامت که بازار مینو نهند
منازل به اعمال نیکو دهند.
سعدی ( بوستان ).
- روضه ٔمینو ؛ باغ بهشت :
پیر چو زان روضه مینو گذشت
بعد مهی چند بدان سو گذشت.
نظامی.

مینو. (اِ) آبگینه ٔ سفید و الوان . (ناظم الاطباء) (برهان ). آبگینه ٔ سفید و رنگین که به زیورها بکار برند و آن را مینا نیز گویند. (غیاث ). مینا. (فرهنگ نظام ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء) (برهان ). رجوع به مینا شود. || زبرجد. (ناظم الاطباء) (برهان ). || زمرد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ) (غیاث ) (جهانگیری ) :
زبرجد به خروارو مینو به من
ورقهای زر درعهای سفن .

نظامی .


- چرخ مینو ؛ چرخ زمردرنگ . (آنندراج ). آسمان . چرخ مینا. (فرهنگ نظام ). چرخ سبز. (رشیدی ). چرخ مینائی :
شود یک نیمه شرقی مرتفع زو
در آن دور از افق بر چرخ مینو.

دقایق فیروزشاهی (از جهانگیری ).



مینو. (اِ) آسمان . (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) (انجمن آرا). عالم علوی . (آنندراج ) (غیاث ) (رشیدی ). مقابل گیتی که عالم سفلی است . (آنندراج ). چرخ . (آنندراج ). فلک . (غیاث ) :
اگر نواختری دادت به مینو
ابی مه ، اختران باشد نه نیکو.

فخرالدین اسعد (ویس و رامین ).


- چرخ مینو ؛ چرخ بلند. (رشیدی ). آسمان .
|| آخرت . (یادداشت مؤلف ). || بهشت . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ). بهشت را گویند و به عربی جنت خوانند. (برهان ). بهشت را ازآن مینو گویند که در عالم علوی است . (رشیدی ) (آنندراج ) :
از خورش از خوردن افزایدت رنج
ور دهی ، مینو فراز آردت و گنج .

رودکی .


ز مینو فرستاد زی من خدای
مرا گفت از اینجا به مینو برآی .

دقیقی .


ز خونش بپیچد همی دشمنش
به مینو رسانادیزدان تنش .

فردوسی .


که در آب هر کو برآیدش هوش
به مینو نبیند روانش سروش .

فردوسی .


کجا یافتستم من از کیقباد
به مینو همین جان او شاد باد.

فردوسی .


یکی مجلس آراست از رود و می
که مینو ز شرمش برآورد خوی .

لبیبی .


ورا شیث پوشید در خاک تن
سروش آوریدش زمینو کفن .

اسدی (گرشاسب نامه ).


کیانی یکی جشن سازند و سور
که آمد ز مینو بدان جشن حور.

اسدی (از جهانگیری ).


ز مینو چو آدم بر این که فتاد
همی بود با درد و با سرد باد.

اسدی (گرشاسب نامه ص 128).


یکی سوی دوزخت همی خواند
یکی سوی عز و نعمت و مینو.

ناصرخسرو.


در باغ پدیدآمد مینوی خداوند
بندیش و مقر آی به یزدان و به مینوش .

ناصرخسرو.


در آن مینوی میناگون چمیدند
فلک را رشته در مینا کشیدند.

نظامی .


شدند آن روضه ٔ حوران دلکش
به صحرائی چو مینو خرم و خوش .

نظامی .


او خرمن گل نه گل که باغ است
نه باغ ارم که باغ مینوست .

سعدی .


قیامت که بازار مینو نهند
منازل به اعمال نیکو دهند.

سعدی (بوستان ).


- روضه ٔمینو ؛ باغ بهشت :
پیر چو زان روضه ٔ مینو گذشت
بعد مهی چند بدان سو گذشت .

نظامی .


آن کس که فراخت گنبد مینا
هم بهر تو ساخت روضه ٔ مینو.

هدایت (از انجمن آرا).


- مینوان مینو ؛ مینوی مینوان . (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به ترکیب بعد شود.
- مینوی مینوان ؛ بهشت اعلی از دیگران که آن رابهشت برین خوانند. مینوان مینو. (انجمن آرا).
|| عالم روحانی . روحانیات . (ملل و نحل شهرستانی از یادداشت مؤلف ): یقسم العالم [ ای الزند و اوستا ] قسمین ، مینو و گیتی یعنی الروحانیات و الجسمانی ، و الروح و الشخص . (ملل و نحل شهرستانی از یادداشت مؤلف ). در اوستا مَیْنِیو به معنی روحانی و غیبی و روح و روح نیکی کننده . (فرهنگ نظام ). روح .
- مینوی خاک ؛ گور. قبر. (ناظم الاطباء).
- مینوی خرد ؛ روح العقل . عقل آسمانی . روح خرد. (واژه نامه ٔ مینوی خرد تألیف احمد تفضلی ).

مینو. (اِخ ) دهی است از دهستان کشور بخش پاپی شهرستان خرم آباد، واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری سپیددشت و 15 هزارگزی غرب ایستگاه کشور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


فرهنگ عمید

بهشت، فردوس، عالم بالا.

دانشنامه عمومی

کاربردهای واژه مینو:
مینو یکی از نام های ایرانی برای دختران است.
مینو به معنی بهشت و جهان روحانی است.
مینو نام جزیره ای در استان خوزستان ایران است.
مینوشهر از شهرهای ایران است.
گروه صنعتی مینو از بزرگ ترین تولیدکنندگان مواد خوراکی در ایران است.
در آیین زرتشتی، سپنتامینو، نشانه خوبی و انگره مینو نشانه بدی می باشد.
مینو (مجموعه تلویزیونی) سریال ایرانی تولید سال ۱۳۹۷

جدول کلمات

بهشت

پیشنهاد کاربران

مینو
میم:مهربون
ی:یکتا
نون:نازار
واو:وروجک

بهشت ، اسم من مینو هست خیلی از اسمم راضیم

مینو اسمی زیبا و دخترانه است که در هیچ دوره ای قدیمی نمی شود

مینو : بهشت ، آسمان ، روح و روان و خرد

نامی با اصالت و دارای ریشه فارسی به معنای بهشت

جزیره مینو::معنی به زبان لری بختیاری
مین او ( میان آب )
پیان::نام سابق شهر خرمشهر به زبان لری بختیاری

و در عربی بیان تلفظ شد

رود اروند::رود بهداروند

تا اوایل قاجار ایل بزرگ بهداروند بر جنوب
عراق و حاکم بودند

دورک::نام سابق شادگان
که در عربی دورق تلفظ شد
ایل دور کی بختیاری

قلعه اوپاتان::آبادان.
او::آب
پاتان::پای شما*نگهبانی از آب به عهده شما*



مینو یعنی بهشت٬فردوس٬رفاه٬لذت٬ نوع :دخترانه. ریشه ی اسم :فارسی. اسم های مشابه:مینو چهرمینو دخت و مینو رام ممنون از همه ی شما مینو ها و بقیه ی شما عزیزان💜💜💜


مینو یعنی بهشت، روح و خرد و روان. اسم دخترم مینو هست

این واژه پهلوى ست ( مینوک، مِنوک، مَنو، مَئینیو ) و به معناى عالم معنا ، ملکوت ، بهشت ، جهان روحانى ، معنویت آسمانى ، فرشته ، غیرمادى .

مینو به معنا بهشت ونامی زیبا ست

بنده بنابر توضیحات والدینم معتقدم مینو نامی با اصالت و ریشه ی کاملا پارسی و به معنای بهشت و جنت است. ممنون از اطلاعات خوبتان

این واژه فارسی است و واژه عربی معنی برگرفته شده از آن است!
فارسی میانه ( پهلوی ) :
مینوک، مِنوک
اوستایی:
مَنو، مَئینیَوَه
مانند: سِپَنتا مینو، اَنگره مینو و. . .

پس به این شکل می شود:
یعنی >>> مَنو، مِنوک
معنی >>> مینو، مینوک
معنا >>> مینُوْی ( Minooi )
معانی، معنی ها >>> مینویان، مینوها
معنوی >>> مینُوی ( Minovi )

مینوهای ( معنی های ) دیگر آن:
خُمِستان، نیستان، جهان ( عالَم ) معنا و خدایی، عالَم غیب، لاهوتی! -
پردیس ( فردیس ) ، اِرَم، بهشت، جَنَت، فردوس، رِضوان، خُلد -
چَم، آرِش، پنداره، دانسته، اندریافت، دریافته


مینو یعنی فردوس رضوان رفاه جنت

به معنی بهشت هست.
به نظر من اسمی واقعا زیباست و اصیل پارسی است.

شهر میان آب شوشتر محل سکونت ایل لر بختیاری است
نام این شهر در زبان لری بختیاری می شود
مینو ( مین او )

اسم من مینو هستش و واقعا به کسایی که اسمشون مینوهست تبریک میگم واقعا اسم قشنگیه من خیلی اسم هارو دیدم که تو دور دنیا با لهجه ها و زبان های متفاوت عوض میشه و اسم رو اشتباه تلفظ می کنند . اما اسم مینو یه اسمیه که در تمام دنیا اون رو به راحتی تلفظ می کنندو درست هم تلفظ می کنند . بنابر گفته مادر و پدرم و تحقیق های خودم این اسم ریشه فارسی داره و به معنای بهشت یا پردیس هستش . خیلی اسم قشنگیه.

مینو به معنای بهشت وکیلی اسم زیبایی هست من خودم اسمم مینو هستش و خیلی اطرافیانم خوششون میاد

زیبا، فرحبخش، و در عین حال متین و استوار

یک اسم بسیار زیبا و اصیل دخترانه

که در آب هر کو برایدش هوش
به مینو نبیند روانش سروش
فردوسی

مینو یک اسم اصیل و دیرینه پارسیه که معنیه بهشت پارادایس و باغ خرم و سرسبز رو میده

هوالعلیم

مینو: بهشت، فردوس، منزلگاه ابدی نیکان در سرای دیگر ( آخرت )

اسمی پارسی و اصیل.

مینو ( پارسی ) = معنا ( عربی ) = مینینگ ( انگلیسی )
Minu ( Parsig ) = Maena ( Arabic ) = Meaning ( English )
این واژه هندو - اروپایی "مین"، "mean" به مفهوم سرشت و درون و برداشت و درون و دریابش ما از یک واژه یا گزاره باشد.

مینو: نادیده ( غیب ) ، معنا، روح، بهشت، آسمان
اوستایی: مَ ای نی یو
پهلوی: مینوگ ( مینوک )
مینوی خوب: سپند مینو
مینوی بد: انگره مینو
هم خانواده ها: مینا ( نام گونه ای پرنده/شفاف و آیینه ای ) یک نام جهانی دخترانه، منوچهر ( مینو چهر/مینو چهره )
معنی ( معنا ) /یعنی = مینو
معنوی ( آسمانی، بهشتی، نادیدنی ( غیبی ) ) = مینویی ( مینَوی )

نوع :دخترانه
متعلق به کشور :ایران
ریشه اسم:فارسی
معنی:اسمان نا آرام _نام فرشته خوشی

مینو ریشه ایرانی داره اولین بار در کازرون یا نورآباد تکلم شده و به معنی می نو یا شراب نو میباشدکه اشاره به زندگی در عالم بالا و از سر گرفتن باده نوشی دارد.


کلمات دیگر: