کلمه جو
صفحه اصلی

قاپ بازی

دانشنامه عمومی

قاب بازی یک بازی قدیمی است که به وسیله قاب انجام می شده است، قاب یا قاپ، استخوان مچ پای گوسفند است که آن را بجول، بژول و بچول هم گفته اند. آنر اشتالنگ و به عربی کعب یا عظم کعب و همچنین بجل، وژول، شتالنگ، آشتالنگ و غاب هم نوشته اند، نوعی از قمار که آن را با شش عدد بجول بازی کنند. معنی اشتالنگ استخوان پاست زیرا اشتا: أسته و هسته است و لنگ هم به معنی پا می باشد. استخوان قاب رابه انگلیسی استرا گالوس و به یونانی تالوسی() می نامند. p=1565 استخوان قاب تقریباً مکعب مستطیل شکل است (شبیه یک قوطی کبریت کوچک)
و بنابراین شش سطح دارد: دو سطح بزرگ. اسم سطحی که که بر آمدگی دارد پک (پوک)، ونام سطح مقابل آن جیک (جک) است. دو سطح کوچک باریک که یکی اسب و دیگری خر است. قاب دو انتها یا دو سطح گوژ (محدب) دارد، هنگامی که قاب را به روی زمین پرت کنند، نمی تواند بر روی انتهای گوژ خود به ایستد اما امکان قرار گرفتن بر روی دوسطح جیک و پک زیاد است و در مرحله بعد امکان ایستادن بر روی سطح اسب و خر وجود دارد. معمولاً قاب بازان کهنه کار (حرفه ای) با سه قاب بازی می کردند که آن را بازی سه قاب یا سه قاب بازی هم نامیدند. در بازی سه قاپ هر قاب پس از پرت کردن (انداختن) قاب به روی زمین یکی از سه حالت برای اندازنده (پرتاب کننده) قاب وجود دارد برنده (نقش)، بازنده (بز) وبی برد (بهار) مه نوبت قاپ ریختنش می سوزد و به دیگری می رسد. شکل بازنده قاب بازی که بز بیاورد بازنده است و اصطلاح «بز بیاری» از این جا ناشی شده است. بز بیاری را سه پلشگ هم می گویند که صحیح آن «سه پلشت» است و پلشت به معنی ناپاک و آلوده آمده است. زکریا هاشمی در سال ۱۳۵۰ فیلمی به نام «سه قاب» را کارگردانی کرده است که به این موضوع اشاره دارد. در یونان و رم باستان از قاب با عناوینی نظیر(Astragalomancy)و (astragyromancy) و (tali)و (Knucklebones)برای بازی و پیشگویی و قماراستفاده می شده است و شش سطح قاب را با اصطلاحاتی که نزدیک به فرهنگ خودشان است نام گذاری کرده اند و جالب است که در اسپانیا سطحی از قاب که به نام شاه از آن اسم برده می شود، مشابه سطحی است که در بعضی از روش های قاب بازی ایرانی به اسم شاه (rey) نام گذاری شده است.
در تهران قدیم این بازی با سه قاب و در شهرستان ها با چهار قاب بازی می شده است. قاب بازی در ایران مخصوص بعضی از مردان جامعه بوده و بازی کنان در خرابه ها یا دور ازانظار مردم بازی می کردند ولی باستان شناسان در محوطه باستانی گوهر تپه مازندران که بین پنج تا سه هزار سال سابقه دارد ومربوط به جامعه ای شهری با طبقات بالا می باشد.
و آثار آن در سایت موزه گوهر تپه نگهداری می شود. از درون گور زنی مربوط به قرن دوم قبل از میلاد یک قرنی (ساز رایج در مازندران) و از درون گوری دیگر که آن هم متعلق به زنی بوده، ششصد قاب پاچه گوسفند (برای قاب بازی، که امروز هم در بین ترکمن های منطقه بازی می شود) را کشف کردند، که حاکی از رواج یا ارتباط قاب بازی با زنان در آن منطقه داشته است. از طرفی تندیس ها و نقاشی های بجا مانده از یونان و رم باستان و اروپای پیش و پس از رنسانس نشان می دهد که قاب بازی علاوه بر مردان در بین زنان هم رایج بوده است

دانشنامه آزاد فارسی

قاپْ بازی
(یا: قاب بازی) از انواع قمار. قاپ که نام علمی آن رَضْفه/کشکک است، تکه استخوانی مکعب ـ مستطیلی شکل در بدن چهارپایان است که درشت نی و نازک نی را به هم متصل می کند. در قاپ بازی، از قاپ گوسفند یا بُز استفاده می شود که نشان دهندۀ ویژگی شبانی این بازی است. چهار وجه قاپ در اصطلاح قاپ بازان: ۱. بوک، سطح پهنِ و برآمدۀ قاپ است؛ ۲. جیک، به قرینۀ بوک، که سطح فرورفتۀ آن است؛ ۳. اسب، که سطح باریک قاپ است با شکلی شبیه بُتّه جقّه؛ ۴. خر، به قرینۀ اسب، که سطحی صاف است، بی فرورفتگی و برآمدگی. ویژگی های جزئی تر هر یک از این چهار سطح در اصطلاح قاپ بازان نامی مخصوص دارد. انواع بازی های قاپ: ۱. قاپ سرپا، که به دو صورت «تیلی» و «پئی» انجام می گیرد؛ ۲. سه قاپ؛ ۳. چارقاپ؛ ۴. پنج قاپ؛ ۵. خرکلک؛ ۶. آلچوتخان، بازی مخصوص ارمنیان؛ ۷. هفت قاپ؛ ۸. ترنابازی. قاپ بازی را اصطلاحات، تکیه کلام ها و تعبیرات مصدری بسیار است که برخی از آن ها، مانند ترکیب مصدری «بُزآوردن» به معنی «ناکام و نامراد شدن»، در گفتار روزمرّۀ مردم رواج یافته است.

گویش مازنی

/ghaap baazi/ قاب بازی

قاب بازی



کلمات دیگر: