[ویکی الکتاب] معنی
قَوْلُ: قول - سخن - گفتار
معنی
غَوْلٌ: ضرر رساندن و فاسد کردن
معنی
تَقَوَّلَهُ: آن قول را به دروغ نسبت می دهد
معنی
تَلَقَّوْنَهُ: آن را تلقّی می کردید(تلقی قول ، به معنای گرفتن و پذیرفتن سخنی است که به انسان القاء میکنند )
معنی
جَهَنَّمُ: جهنّم - دوزخ (اسمی است از اسمای آتش آخرت . بعضی گفتهاند این لفظ از قول عرب که به چاه بسیار عمیق جهنام میگوید اخذ شده . بعضی دیگر گفتهاند که این کلمه لغتی است فارسی که در زبان عربی شایع شده است . )
معنی
مَقَامَهُمَا: در جای آن دو (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و احوال ، مقام و...
معنی
مَّقَامِی: مقام من - اقامت طولانی من (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و ا...
معنی
سَدِیداً: محکم و استوار وبا صلابت (از ماده سداد است ، که به معنای اصابت رأی ، و داشتن رشاد است ، و بنابر این ، قول سدید ، عبارت است از کلامی که هم مطابق با واقع باشد ، و هم لغو نباشد ، و یا اگر فایده دارد ، فایدهاش چون سخنچینی و امثال آن ، غیر مشروع نباشد . پس...
معنی
صَدَقَ: راست گفت (صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده میشود با خارج مطابق باشد ، و آدمی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق میگویند .
و لیکن از آنجائی که بطور استعاره و مجاز اعتقاد و عزم و اراده را هم قول نامیدهاند در نتیجه صدق را د...
معنی
یُوزَعُونَ: در جای خود نگهداری می شوند به نحوی که با دیگران تداخل نکنند (کلمه یوزعون از ماده وزع به معنای منع است و یا به قول بعضی دیگر ، به معنای حبس میباشد و معنای
آیه به طوری که گفتهاند : این است که برای سلیمان لشکرش جمع شد ، لشکرها که از جن و انس و طیر بودند...
معنی
صِدْقٍ: راستی - درستی - نیکی (در عبارت "لِسَانَ صِدْقٍ " یعنی زبانی که جز به راستی سخن نمی گوید و در عبارت "مَقْعَدِ صِدْقٍ " منظور این است که میان مجلس و جایگاه آنان و صدق عمل و ایمانشان رابطهای هست . صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده م...
معنی
صِدْقِهِمْ: راستیشان - یکی بودن گفتار و عملشان(صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده میشود با خارج مطابق باشد ، و آدمی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق میگویند . و لیکن از آنجائی که بطور استعاره و مجاز اعتقاد و عزم و اراده را هم قول نام...
ریشه کلمه:
قول (۱۷۲۲ بار)
«قَوْل» گر چه معنای وسیعی دارد، ولی در این گونه موارد، به معنای فرمان عذاب است.
قَوْل و قیل به معنی مطلق سخن گفتن و سخن است در اقرب الموارد گفته: قول به معنی کلام یا هر لفظی است که زبان آن را افشاء میکند تمام باشد یا ناقص قاموس نیز چنین گفته است. در مجمع فرموده: قول در کلام عرب موضوع است برای حکایت چنانکه گوئی «قالَ زَیْدٌ - خَرَجَ عَمْرٌو» راغب گوید: قول و قیل یکی است قول بر وجوهی به کار رود اظهر آنها کلمه یا کلمات مرکب از حروف است که به وسیله تکلم ظاهر شود مفرد باشد یا مرکّب. قول در قرآن در وجوهی به کار رفته که ذیلاً به بعضی اشاره میشود: 1- سخن معمولی و متداول . در مقابل سائل و فقیر سخن متعارف و زبان خوش و گذشت بهتر از صدقه ایست که در پی آن اذیت باشد . 2- قول خدا یا به وسیله خلق صوت است مثل صدائی که از درخت بر موسی رسید . . و یا به وسیله فهماندن مطلب و الهام و وحی است مثل . که شاید به وسیله فهماندن و الهام بوده باشد . و یا اراده باشد که با قول تعبیر آید مثل . 3- قول نفسی و باطنی. مثل . در این آیه به نظر و فکر و آنچه در ذهن است قول اطلاق شده. 4- اجابت تکوینی مثل . مسلم است که زمین و آسمان فرمان خدا را اجابت کردهاند و آن با «قالَتا» تعبیر شده است. 5- وعده عذاب . . . ظاهراً مراد از قول در اینگونه آیات وعده عذاب است طبرسی در ذیل آیه 40 هود فرموده: آنکه وعده هلاک او سبقت یافته و خبر داده شده که ایمان نخواهد آورد. المیزان نیز وعده هلاکت گفته است. *** تَقَوُّل: گفتن چیزی است که حقیقت ندارد «تَقَوَّلَ عَلَیْهِ قَوْلاً» یعنی بر او دروغ بست و چیزی را گفت که حقیقت ندارد . اگر از خود دروغی بر ما ببندد از دست راستش میگیریم و رگ قلبش را قطع میکنیم. . یا میگویند قرآن را از جانب خویش گفته و بر خدا بسته بلکه ایمان نمیآورند. اقاویل جمع اقوال و آن جمع قول است. *** . «قیلِهِ» مصدر است مثل قول و
ضمیر آن راجع به رسول خداست و گفتهاند آن عطف است بر «السَّاعَة» یعنی علم قیامت و علم گفتار رسول خدا که گفت: خدایا این قوم ایمان نمیآورند، نزد خداست حمزه و عاصم آن را به کسر لام و دیگران به فتح آن خواندهاند. بنابر قرائت فتح احتمال دارد مفعول فعل محذوف باشد یعنی «وَاذْکُرْ قیلَهُ یارَبِّ...» کشاف به واسطه کثرت فصل عطف را خوب نمیداند و حرف قسم و غیره مقدر میکند. واللَّهالعالم.
wikialkb: صفات قرآن است. «قول» به معنای کلام یا لفظی است که بر زبان می آید. آیه 51 سوره قصص می فرماید: «وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»؛ ما آیات قرآن را یکی پس از دیگری برای آنان آوردیم؛ شاید متذکر شوند.
علامه طباطبایی در ذیل آیه مذکور می فرماید: «توصیل از باب تفعیل مفید تکثیر است و معنای آیه این است که ما نازل کردیم بر آن ها قرآن را پی درپی؛ یعنی آیه ای پس از آیه ای و نیز سوره ای درپی سوره ای دیگر بنابراین، در آیه مذکور کلمه «قول» بر «قرآن» اطلاق شده است.
همچنین آیه 13
سوره طارق می فرماید: «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ»؛ این (قرآن) سخنی است که
حق را از
باطل جدا می کند. در این آیه نیز «قول» از اوصاف قرآن شمرده شده است.
علامه طباطبایی می فرماید: ضمیر «انه» به قرآن برمی گردد؛ بنابراین «قول» وصف قرآن خواهد بود؛ یعنی قرآن کلامی قاطع و روشنگر (حق باطل) است.
[ویکی فقه] قول (قرآن). قول (قرآن)، یکی از اوصاف قرآن است.
«قول» یکی از اسامی و صفات قرآن است. «قول» به معنای کلام یا لفظی است که بر زبان می آید.
اطلاق قول بر قرآن
۱. ↑ طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص(۵۳-۵۴).
...