گوجه فرنگی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
طماطة
مترادف و متضاد
گوجه فرنگی
فرهنگ فارسی
گل گلاب در ذیل گیاهان دو لپ. پیوسته گلبرگ در تیر. بادنجانیان آرد .
فرهنگ معین
( ~ . فَ رَ ) (اِ. ) گیاه علفی از تیرة بادنجانیان ، میوة آن کروی ، سرخ و گوشت دار و خوراکی است .
لغت نامه دهخدا
گوجه فرنگی. [ گ َ / گُو ج َ/ ج ِ ف َ رَ ] ( اِ مرکب ) گل گلاب در ذیل گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ در تیره بادنجانیان آرد: گوجه فرنگی یا تمات که میوه درشت قرمز آن دارای چندین خانه و خوراکی است. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 238 ). و تقی بهرامی آرد: نباتی است یکساله دارای برگهای دندانه دار و خوشبو و گلهای زرد و میوه اش قرمز به اشکال مختلف و تخم نخودی رنگ در نقاط گرمسیر خوب عمل می آید، اول بهار بذر گوجه فرنگی را روی پِهِن یا زیر شاسی می کارند، یک تا دو ماه دیگر بوته های گوجه فرنگی را در صحرا به فاصله 10 تا 12 سانتیمتر نشا می کنند، همین که ساقه گوجه فرنگی به ارتفاع 30 تا 40 سانتی متر رسید باید آب داد زیرا آب روی بوته ریخته موجب بروز ناخوشیهای قارچی میگردد. برای تهیه گوجه فرنگی زمستانه باید در مهرماه تخم آن را روی پِهِن کاشت و همین که بوته ها دو یا سه برگه شدند آنها را در گلدان نشا می کنند و گلدان را در پهن فرومیکنند، و در زمستان گلدانها را در گرمخانه می گذارند. برای تهیه گوجه فرنگی نوبرانه باید به هر بوته یک ساقه گذاشت و بقیه را هرس کرد، گلها را نیز تنک می کنند زیرا هر قدر گل کمتر باشد میوه ها زودترمیرسد. گرفتن تخم گوجه فرنگی بدین طریق صورت میگیرد که به هر بوته بیش از چند میوه سالم نمی گذارند و بقیه را میکنند، پس از آنکه آن چند میوه خوب رسید تخم آنها را از الک درکرده شستشو می دهند و در آفتاب گسترانیده می خشکانند. گوجه فرنگی هایی که تا آذر و دی نرسند آنها را با بوته می کنند و در اطاق یا زیرزمین هواداری آونگ می کنند ( با نخ می آویزند ) تا برسد. ( از فرهنگ روستایی ص 1045 ). و پورداود آرد: گوجه فرنگی نیز از ره آوردهای آمریکا است ، ازجنوب آن سرزمین از مکزیکو و پرو میباشد. ناگزیر این گیاه هم به دستیاری مردم اروپا به ایران رسیده ، تاریخ ورود آن به اسپانیا دانسته نشده ، اما شبهه نیست که در نیمه قرن شانزدهم م. در اروپا کم وبیش شناخته شده بود، زیرا در سال 1557 م. تصویری از این میوه به نام «سیب زرین » به جای مانده است. پزشک و گیاه شناس دودنس که در 29 ژوئن 1517 در مخلن در بلژیک تولد یافت و در 10 مارس 1585 در لیدن ( هلند ) درگذشت. در سال 1557 که یاد کردیم در آنتورپ کتابی درباره گیاهان بومی و بیگانه نگاشته و هر یک را با تصویری آراسته ، تعریف کرده و در جزء این گیاهان بیگانه ، گوجه فرنگی یاد گردیده است. در سالهای 1576 و 1586 و 1587 در آثار دانشمندان و هنروران دیگر به این گیاه برمیخوریم. این گیاه در میهن دیرین خود آمریکا از رستنیهای بسیار کهنسال به شمار میرودو در هیچ جای آن سرزمین خودرو دیده نشد، در همان هنگامی که آمریکا را پیدا کردند این گیاه در همه جا کشت میشد و ازبرای خورش بومیان به کار میرفت ، پس از رسیدن به اروپا سالها در باغها جزء گیاهان زینتی کاشته میشد و آن را زهرآگین می پنداشتند. یکی از نویسندگان ( زوین جر ) در سال 1696 نوشت که در ایتالیا آن را میخورند، اما زیان بخش است.
گوجه فرنگی . [ گ َ / گُو ج َ/ ج ِ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) گل گلاب در ذیل گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ در تیره ٔ بادنجانیان آرد: گوجه فرنگی یا تمات که میوه ٔ درشت قرمز آن دارای چندین خانه و خوراکی است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 238). و تقی بهرامی آرد: نباتی است یکساله دارای برگهای دندانه دار و خوشبو و گلهای زرد و میوه اش قرمز به اشکال مختلف و تخم نخودی رنگ در نقاط گرمسیر خوب عمل می آید، اول بهار بذر گوجه فرنگی را روی پِهِن یا زیر شاسی می کارند، یک تا دو ماه دیگر بوته های گوجه فرنگی را در صحرا به فاصله ٔ 10 تا 12 سانتیمتر نشا می کنند، همین که ساقه ٔ گوجه فرنگی به ارتفاع 30 تا 40 سانتی متر رسید باید آب داد زیرا آب روی بوته ریخته موجب بروز ناخوشیهای قارچی میگردد. برای تهیه ٔ گوجه فرنگی زمستانه باید در مهرماه تخم آن را روی پِهِن کاشت و همین که بوته ها دو یا سه برگه شدند آنها را در گلدان نشا می کنند و گلدان را در پهن فرومیکنند، و در زمستان گلدانها را در گرمخانه می گذارند. برای تهیه ٔ گوجه فرنگی نوبرانه باید به هر بوته یک ساقه گذاشت و بقیه را هرس کرد، گلها را نیز تنک می کنند زیرا هر قدر گل کمتر باشد میوه ها زودترمیرسد. گرفتن تخم گوجه فرنگی بدین طریق صورت میگیرد که به هر بوته بیش از چند میوه ٔ سالم نمی گذارند و بقیه را میکنند، پس از آنکه آن چند میوه خوب رسید تخم آنها را از الک درکرده شستشو می دهند و در آفتاب گسترانیده می خشکانند. گوجه فرنگی هایی که تا آذر و دی نرسند آنها را با بوته می کنند و در اطاق یا زیرزمین هواداری آونگ می کنند (با نخ می آویزند) تا برسد. (از فرهنگ روستایی ص 1045). و پورداود آرد: گوجه فرنگی نیز از ره آوردهای آمریکا است ، ازجنوب آن سرزمین از مکزیکو و پرو میباشد. ناگزیر این گیاه هم به دستیاری مردم اروپا به ایران رسیده ، تاریخ ورود آن به اسپانیا دانسته نشده ، اما شبهه نیست که در نیمه ٔ قرن شانزدهم م . در اروپا کم وبیش شناخته شده بود، زیرا در سال 1557 م . تصویری از این میوه به نام «سیب زرین » به جای مانده است . پزشک و گیاه شناس دودنس که در 29 ژوئن 1517 در مخلن در بلژیک تولد یافت و در 10 مارس 1585 در لیدن (هلند) درگذشت . در سال 1557 که یاد کردیم در آنتورپ کتابی درباره ٔ گیاهان بومی و بیگانه نگاشته و هر یک را با تصویری آراسته ، تعریف کرده و در جزء این گیاهان بیگانه ، گوجه فرنگی یاد گردیده است . در سالهای 1576 و 1586 و 1587 در آثار دانشمندان و هنروران دیگر به این گیاه برمیخوریم . این گیاه در میهن دیرین خود آمریکا از رستنیهای بسیار کهنسال به شمار میرودو در هیچ جای آن سرزمین خودرو دیده نشد، در همان هنگامی که آمریکا را پیدا کردند این گیاه در همه جا کشت میشد و ازبرای خورش بومیان به کار میرفت ، پس از رسیدن به اروپا سالها در باغها جزء گیاهان زینتی کاشته میشد و آن را زهرآگین می پنداشتند. یکی از نویسندگان (زوین جر) در سال 1696 نوشت که در ایتالیا آن را میخورند، اما زیان بخش است .
این چنین در اروپا بسیار دیر به ارزش آن برخوردند. در همین یک دو قرن است که این گیاه بسیار سودمند و گوارا آنچنان که باید شناخته شده و در سراسر گیتی کشتزاران پهناور و فراخ را فراگرفته است .
این گیاه با نام بومی خود که یاد خواهیم کرد به اروپا رسید، اما در اینجا در آغاز مانند سیب زمینی نامهای گوناگون یافت ، باز همان کلمه ٔ «سیب » که چند بار در گفتارهای «ترنج » و «سیب زمینی » یاد کردیم به تکاپو درآمد. میوه ٔ نورسیده را گاهی «سیب بهشت » و گاهی «سیب زر» و نزد برخی که آنرا وردن (شهوت )انگیز پنداشتند، «سیب عشق » نام یافت . نامی که این گیاه در مرز و بوم خود داشته ، به زبان مکزیک توماتل بوده ، در اسپانیا و پرتقال توماته شده است . در پایان قرن شانزدهم (1596) گاهی نام تومات آمریکایی در نوشته ها به کار میرفت . سرانجام همین نام بومی آمریکایی پیروزی یافت و اکنون در بیشتر کشورهای اروپا همین نام رایج است ، چنانکه در آلمان و فرانسه و انگلستان و جز اینها . در زبانهای آسیایی ، ترکان عثمانی همین واژه را به کار برند، هندیها آن را تماتر خوانند. در سوریه نام ایتالیایی پمدرو (سیب زر) به هیئت تازی بندورة (بنادورة) درآمده است . درعربی ادبی عراق طماطم و عربی معمولی طماطة گویند. در آذربایجان آن را «ارمنی بادمجانی » یا «قرمزی بادمجان » و «بامادر» خوانند. در فارسی به گواهی الماَّثر و الاَّثار که در 1306 هَ . ق . نوشته شده «گوجه فرنگی » خواندند، نامی که هنوز پایدار است .
این گیاه که در ایران از نورسیدگان است در آغاز مردم به آن بدگمان بودند، آنچنان که در اروپا چندی از آن پرهیز میکردند در آنجا ازبرای اینکه با این میوه ٔ زهرآگین خود را رنجور نگردانند و زندگی خویش تباه نسازند، در این جا برای اینکه به خوردن چیز ناروایی خویشتن را نیالایند و در روز پسین گناهکار به شمار نیایند و به سزای کردار بد دچار نشوند.
گذشته از اینکه این گیاه در ایران از واردین این یک دو قرن اخیر است نامی هم که در اینجا به آن داده شده گویای زمان نو است . گوجه که در خراسان و فارس و بسیاری از جاهای دیگر گفته میشود، در هیچیک از نوشته های کم وبیش قدیم به نظر نگارنده نرسید و کلمه ٔ «فرنگی » که از آن اروپایی اراده کنند در ترکیب بسیاری از گلها و میوه ها و تره بارها یا نوعی از آنها که به تازگی از سرزمینهای دیگر به ایران درآمده فرنگی دیده میشود، فهرستی از آنها در الماَّثر و الاَّثار دیده میشود، این چنین : همیشه بهارفرنگی ، بنفشه فرنگی ، داودی فرنگی ، قرنفل فرنگی ، خیارفرنگی ، چغندرفرنگی ، نیلوفرفرنگی ، انجیرفرنگی ، نخودفرنگی ، لوبیافرنگی ، لاله فرنگی ، کاهوفرنگی ، گوجه فرنگی ، سیب زمینی فرنگی ، کرفس فرنگی ، بادنجان فرنگی ، تربچه فرنگی ، هویج فرنگی ، ترشک فرنگی ، کنگرفرنگی . اینک به این فرنگیها «تره فرنگی » و «توت فرنگی » و «فلفل فرنگی » را باید افزود. در پایان گفتار باید افزود که کلمه ٔ فرنگی را ظهیر فاریابی از گویندگان قرن ششم هجری به کار برده :
گرفتارم به دام چین زلف عنبرین مویی
فرنگی زاده شوخی ، دلبری زنارگیسویی .
این چنین در اروپا بسیار دیر به ارزش آن برخوردند. در همین یک دو قرن است که این گیاه بسیار سودمند و گوارا آنچنان که باید شناخته شده و در سراسر گیتی کشتزاران پهناور و فراخ را فراگرفته است .
این گیاه با نام بومی خود که یاد خواهیم کرد به اروپا رسید، اما در اینجا در آغاز مانند سیب زمینی نامهای گوناگون یافت ، باز همان کلمه ٔ «سیب » که چند بار در گفتارهای «ترنج » و «سیب زمینی » یاد کردیم به تکاپو درآمد. میوه ٔ نورسیده را گاهی «سیب بهشت » و گاهی «سیب زر» و نزد برخی که آنرا وردن (شهوت )انگیز پنداشتند، «سیب عشق » نام یافت . نامی که این گیاه در مرز و بوم خود داشته ، به زبان مکزیک توماتل بوده ، در اسپانیا و پرتقال توماته شده است . در پایان قرن شانزدهم (1596) گاهی نام تومات آمریکایی در نوشته ها به کار میرفت . سرانجام همین نام بومی آمریکایی پیروزی یافت و اکنون در بیشتر کشورهای اروپا همین نام رایج است ، چنانکه در آلمان و فرانسه و انگلستان و جز اینها . در زبانهای آسیایی ، ترکان عثمانی همین واژه را به کار برند، هندیها آن را تماتر خوانند. در سوریه نام ایتالیایی پمدرو (سیب زر) به هیئت تازی بندورة (بنادورة) درآمده است . درعربی ادبی عراق طماطم و عربی معمولی طماطة گویند. در آذربایجان آن را «ارمنی بادمجانی » یا «قرمزی بادمجان » و «بامادر» خوانند. در فارسی به گواهی الماَّثر و الاَّثار که در 1306 هَ . ق . نوشته شده «گوجه فرنگی » خواندند، نامی که هنوز پایدار است .
این گیاه که در ایران از نورسیدگان است در آغاز مردم به آن بدگمان بودند، آنچنان که در اروپا چندی از آن پرهیز میکردند در آنجا ازبرای اینکه با این میوه ٔ زهرآگین خود را رنجور نگردانند و زندگی خویش تباه نسازند، در این جا برای اینکه به خوردن چیز ناروایی خویشتن را نیالایند و در روز پسین گناهکار به شمار نیایند و به سزای کردار بد دچار نشوند.
گذشته از اینکه این گیاه در ایران از واردین این یک دو قرن اخیر است نامی هم که در اینجا به آن داده شده گویای زمان نو است . گوجه که در خراسان و فارس و بسیاری از جاهای دیگر گفته میشود، در هیچیک از نوشته های کم وبیش قدیم به نظر نگارنده نرسید و کلمه ٔ «فرنگی » که از آن اروپایی اراده کنند در ترکیب بسیاری از گلها و میوه ها و تره بارها یا نوعی از آنها که به تازگی از سرزمینهای دیگر به ایران درآمده فرنگی دیده میشود، فهرستی از آنها در الماَّثر و الاَّثار دیده میشود، این چنین : همیشه بهارفرنگی ، بنفشه فرنگی ، داودی فرنگی ، قرنفل فرنگی ، خیارفرنگی ، چغندرفرنگی ، نیلوفرفرنگی ، انجیرفرنگی ، نخودفرنگی ، لوبیافرنگی ، لاله فرنگی ، کاهوفرنگی ، گوجه فرنگی ، سیب زمینی فرنگی ، کرفس فرنگی ، بادنجان فرنگی ، تربچه فرنگی ، هویج فرنگی ، ترشک فرنگی ، کنگرفرنگی . اینک به این فرنگیها «تره فرنگی » و «توت فرنگی » و «فلفل فرنگی » را باید افزود. در پایان گفتار باید افزود که کلمه ٔ فرنگی را ظهیر فاریابی از گویندگان قرن ششم هجری به کار برده :
گرفتارم به دام چین زلف عنبرین مویی
فرنگی زاده شوخی ، دلبری زنارگیسویی .
(از هرمزدنامه صص 179-181).
فرهنگ عمید
۱. میوهای آبدار با پوست نازک سرخرنگ و تخمهای ریز که خام و پختۀ آن خورده میشود و دارای ویتامین C میباشد.
۲. بوتۀ این گیاه که شاخههای بلند و برگهای بریده دارد؛ تمات؛ تماته.
۱. میوه ای آبدار با پوست نازک سرخ رنگ و تخم های ریز که خام و پختۀ آن خورده می شود و دارای ویتامین c می باشد.
۲. بوتۀ این گیاه که شاخه های بلند و برگ های بریده دارد، تمات، تماته.
۲. بوتۀ این گیاه که شاخه های بلند و برگ های بریده دارد، تمات، تماته.
دانشنامه عمومی
گوجه فرنگی یا در فارسی افغانستان بادنجان رومی (نام علمی: Solanum lycopersicum) یکی ازسبزیجات و با میوه ای سرخ رنگ و خوش بو و آبدار است. این گیاه بومی آمریکای جنوبی و مرکزی است که طی دورهٔ استعماری اسپانیا به سایر نقاط جهان منتقل شد. انواع مختلف این گیاه امروزه در سراسر جهان پرورش داده می شود.البته «گوجه فرنگی» از نظر علم باغبانی و نداشتن هسته در دسته سبزیجات محسوب می شود.
توماتینا: جشنواره گوجه فرنگی
گوجه فرنگی سرشار از ویتامین سی و لیکوپن است. این میوه امروزه به روش های مختلفی، به طور خام یا به عنوان یکی از مواد لازم برای تهیهٔ غذا، انواع سس و نوشیدنی مصرف می شود و بخش مهمی از رژیم غذایی مردم بسیاری از کشورها را تشکیل می دهد. کشت و پرورش این گیاه به طور کلی، مساحتی حدود سه میلیون هکتار را به خود اختصاص داده است، که نزدیک یک سوم کل مساحت مختص به کشت تره بار در جهان است.
با وجود این که گوجه فرنگی در علم گیاه شناسی یک میوه تلقی می شود، در علم کشاورزی اغلب به عنوان تره بار (سبزیجات) شناخته می شود.
گوجه فرنگی به تیرهٔ سیب زمینیان تعلق دارد و از گیاهان چندساله است.
توماتینا: جشنواره گوجه فرنگی
گوجه فرنگی سرشار از ویتامین سی و لیکوپن است. این میوه امروزه به روش های مختلفی، به طور خام یا به عنوان یکی از مواد لازم برای تهیهٔ غذا، انواع سس و نوشیدنی مصرف می شود و بخش مهمی از رژیم غذایی مردم بسیاری از کشورها را تشکیل می دهد. کشت و پرورش این گیاه به طور کلی، مساحتی حدود سه میلیون هکتار را به خود اختصاص داده است، که نزدیک یک سوم کل مساحت مختص به کشت تره بار در جهان است.
با وجود این که گوجه فرنگی در علم گیاه شناسی یک میوه تلقی می شود، در علم کشاورزی اغلب به عنوان تره بار (سبزیجات) شناخته می شود.
گوجه فرنگی به تیرهٔ سیب زمینیان تعلق دارد و از گیاهان چندساله است.
wiki: گوجه فرنگی
دانشنامه آزاد فارسی
گوجه فرنگی (tomato)
گیاهی یک ساله، از خانوادۀ بادمجانیان، با نام علمی Lycopersicon esculentum، بومی امریکای جنوبی. این گیاه را به فراوانی کشت می کنند تا از میوۀ گرد، سرخ، براق، و دانه دار آن در تهیۀ سالاد و سایر غذاها استفاده کنند. گوجه فرنگی های امروزی به روش ژنتیکی اصلاح شده اند. به قسمی که گوشت بیشتر و آب و تخم کمتری دارند. این میوه سرشار از ویتامین ث است.
گیاهی یک ساله، از خانوادۀ بادمجانیان، با نام علمی Lycopersicon esculentum، بومی امریکای جنوبی. این گیاه را به فراوانی کشت می کنند تا از میوۀ گرد، سرخ، براق، و دانه دار آن در تهیۀ سالاد و سایر غذاها استفاده کنند. گوجه فرنگی های امروزی به روش ژنتیکی اصلاح شده اند. به قسمی که گوشت بیشتر و آب و تخم کمتری دارند. این میوه سرشار از ویتامین ث است.
wikijoo: گوجه_فرنگی
پیشنهاد کاربران
گوجه فرنگی خوش مزه است .
برید سرچ کنید گوجه که یک دعوای حسابی داریم اونجا
برید سرچ کنید گوجه که یک دعوای حسابی داریم اونجا
insted of tomato we can use love apple
سرخینه
تمات
در زبان ترکی "بامادور" ، "مامادور" و "مامادول"نیز گفته می شود.
تُماته: گوجه ی فرنگی
بهتر است به جای گوجه که میوه ی دیگری است، نام درست ایرانی اش که در همه زبان های هندواروپایی هم به کار رود، همان طور که در همه لهجه های ایرانی به گوجه فرنگی میگویند تماته، گوجه میوه ایست بایک هسته سخت در میان ان، ولی این گوجه ی فرنگی یا درست تر آن تومات است.
بهتر است به جای گوجه که میوه ی دیگری است، نام درست ایرانی اش که در همه زبان های هندواروپایی هم به کار رود، همان طور که در همه لهجه های ایرانی به گوجه فرنگی میگویند تماته، گوجه میوه ایست بایک هسته سخت در میان ان، ولی این گوجه ی فرنگی یا درست تر آن تومات است.
سرخی لبت گوجه فرنگی // جونم عزیزم چقده قشنگی۰
کلمات دیگر: