کلمه جو
صفحه اصلی

گوشت خوار

فارسی به انگلیسی

carnivorous, carinorous, carnivore, flesh-eating

فارسی به عربی

آکل اللحم

مترادف و متضاد

carnivorous (صفت)
گوشت خوار، حیوان گوشتخوار

zoophagous (صفت)
گوشت خوار، جانور خور

فرهنگ فارسی

جانوری که از جانوران دیگر تغذیه می‌کند


۱ - ( صفت ) آنکه گوشت خورد : مزور پزد خنجر گوشت خوارش عدو را که بیمار عصیان نماید . ( خاقانی ) ۲ - از بین برند. گوشت زایل کنند. لحم : افرفیون صمغی است از انواع مازریون و سخت تیز است و گوشت خوار . ۳ - ( اسم ) موجود زنده ای ( اعم از گیاهان یا حیوان ) که منحصرا تغذیه اش از گوشت جانوران باشد لحم خوار گوشت خور . توضیح در بادی امر چنین بنظر میاید که منظور از گوشتخوار حیوان گوشت خور باشد ولی با توجه بمعنای وسیع کلمه گیاهانی هم وجود دارند که گوشت خوارند . یا گوشت خواران . ( جمع گوشت خوار ) ۱ - دسته ای از موجودات زنده ( اعم از گیاه یا حیوان ) که تغذی. آنها از گوشت میباشد چنانکه وردالشمس گیاهی است که با تغذی. حشرات میزید . ۲ - ( بمعنای خاص ) پستاندارانی که دارای رژیم غذایی گوشت خواری هستند مانند تیر. سگها و تیر. گربه ها و تیر. کفتار ها و تیر. سمور ها .
حیوانی که غذای اومنحصربگوشت حیوانات دیگراست

فرهنگ معین

(خا ) (ص . ) ۱ - دارای عادت یا گرایش به خوردن مواد گوشتی .۲ - دارای ویژگی تغذیه از جانوران .

لغت نامه دهخدا

گوشت خوار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) گوشت خور. گوشت خواره. که گوشت خورد. اکال اللحم. لاحِم لَحَم :
مزور پزد خنجر گوشت خوارش
عدو را که بیمار عصیان نماید.
خاقانی.
|| حیوانی که از گوشت غذا کند مانند درندگان و جوارح طیور. ( یادداشت مؤلف ). هر حیوانی که گوشت و یا حیوان دیگری رامی خورد. گوشت خواره. گوشت خوره. ( ناظم الاطباء ). گوشت خور : شاه جانوران گوشت خوار باز است. ( نوروزنامه ). || زایل کننده گوشت. ازبین برنده گوشت : افرفیون صمغی است از انواع مازریون و سخت تیز است و گوشت خوار. ( الابنیه عن حقایق الادویه ).

فرهنگ عمید

آن که گوشت بخورد، گیاه یا جانوری که به عنوان منبع غذایی از مواد حیوانی تغذیه و آن را هضم می کند.

دانشنامه عمومی

گوشت خواران جانورانی هستند که باخوردن گوشت جانوران به زندگی خود ادامه می دهند.
گیاه خواران
همه چیزخوار
گیاهان گوشتخوار
درندگان
خوراک انسان
گرچه غذای اصلی گوشت خواران، گوشت سایر جانوران است، اما گاهی وقت ها از حشرات و گیاهان نیز تغذیه می کنند؛ اما آن چه در میان همهٔ آن ها مشترک است، آرواره های بسیار قوی برای بریدن و تکه کردن غذا، چنگال های خمیده و مرگ بار برای دریدن و دندان های بلند و بسیار برنده، جهت کشتن و کندن گوشت قربانیان است.
گربه، راکون، سگ، روباه، راسو و کفتار از جملهٔ گوشت خواران هستند. همهٔ این جانوران دارای حس بینایی، بویایی و شنوایی قوی هستند و به هنگام شکار، بسیار سریع و ماهرانه عمل می کنند.
بعضی از گوشت خواران مانند سگ های وحشی و کفتارها به صورت گروهی شکار می کنند. به این شکل، آن ها می توانند، جانوران بزرگ تر از خود را نیز شکار کنند. گوشت خوارانی مانند پلنگ و جاگوار، تنها به شکار می روند.

دانشنامه آزاد فارسی

گوشت خوار (carnivore)
موجودی که جانوران دیگر را می خورد. در جانورشناسی به پستانداران راستۀ گوشت خواران اطلاق می شود. گرچه این نام به نیای گوشت خوار این راسته اشاره دارد، پانداهای علف خوار و گربه های زَباد (مُشکین) میوه خوار را نیز دربرمی گیرد. اندازۀ گوشت خواران به نسبت دیگر راسته های پستانداران بسیار متغیر است و از راسوی ۱۰۰ گرمی تا خرس قطبی ۸۰۰ کیلوگرمی را شامل می شوند. گوشت خواران دارای دندان های تیز، دندان های نیش کوچک، مغز پیشرفته، و معدۀ ساده اند. بعضی دارای سکوم کوچک و استخوان ترقوۀ ناکامل اند و بعضی دیگر فاقد این هایند. کمتر از چهار انگشت پا ندارند، استخوان های ناوی و هلالی مچ دست آن ها به هم جوش خورده اند و معمولاً چنگال هایی تیز و قوی دارند. راستۀ پستانداران گوشت خوار شامل گربه ها، سگ ها، خرس ها، گورکن ها، و راسوهاست.

فرهنگستان زبان و ادب

{carnivore, carnivorous, carnivorous animal, sarcophagous, creophagous} [زیست شناسی- علوم جانوری] جانوری که از جانوران دیگر تغذیه می کند

پیشنهاد کاربران

carnivorous



کلمات دیگر: