کلمه جو
صفحه اصلی

دوشان تپه

لغت نامه دهخدا

دوشان تپه . [ دَ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) ناحیه ای است واقع در نزدیکی تهران و دارای معدن آهن و سرب است . (یادداشت مؤلف ). ناحیتی به مشرق تهران و دولاب که به کوههای سه پایه و قصر فیروزه منتهی می شود و از دوران قاجاریه محل اسب دوانی بود و اینک فرودگاه نظامی بدان موضع قرار دارد. یکی از دروازه های قدیم تهران که بدین ناحیت می رفت نام دوشان تپه داشت .


دوشان تپه . [ دُ ت َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان الند بخش حومه ٔ شهرستان خوی . 200 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین می شود. صنایع دستی زنان جاجیم بافی . در 500 گزی مرز ترکیه قرار دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دوشان تپه. [ دَ ت َپ ْ پ ِ ] ( اِخ ) ناحیه ای است واقع در نزدیکی تهران و دارای معدن آهن و سرب است. ( یادداشت مؤلف ). ناحیتی به مشرق تهران و دولاب که به کوههای سه پایه و قصر فیروزه منتهی می شود و از دوران قاجاریه محل اسب دوانی بود و اینک فرودگاه نظامی بدان موضع قرار دارد. یکی از دروازه های قدیم تهران که بدین ناحیت می رفت نام دوشان تپه داشت.

دوشان تپه. [ دُ ت َ پ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی. 200 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. صنایع دستی زنان جاجیم بافی. در 500 گزی مرز ترکیه قرار دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۵°۴۱′۴۰″شمالی ۵۱°۳۱′۲۵″شرقی / ۳۵٫۶۹۴۵۲۸°شمالی ۵۱٫۵۲۳۷۱۹°شرقی / 35.694528; 51.523719
دوشان تپه نام قریه ای واقع در شرق تهران بود که در گذشته جزو حومهٔ تهران محسوب می شد، امّا در حال حاضر به صورت بخشی از تهران بزرگ درآمده است. یکی از دروازه های قدیمی شهر تهران به نام دروازه دوشان تپه، به مسیر منتهی به این قریه گشوده می شد.
کلمه دوشان در زبان ترکی به معنای خرگوش می باشد و دلیل این که این محل با نام دوشان تپه خوانده شده به دلیل آن است که گویا در این قریه مرتفع، خرگوش وحشی فراوان بوده است. بعدها ناصرالدین شاه این محل را به منظور شکار خرگوش ها، قرق می کند.
دوشان تپه در زمان ناصرالدین شاه قاجار شکارگاه وی بوده است و عمدهٔ شهرت این محل در کتابهای تاریخی، به همین خاطر می باشد. همچنین گاهی در این محل مسابقات اسب دوانی نیز برگزار می شده است.


کلمات دیگر: