کلمه جو
صفحه اصلی

کرون

فارسی به انگلیسی

krone


فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع در باختر نجف آباد . جلگه ایست در میان دو کوه موازی معتدل و دارای ۴۸ آبادی و ۳۲ / ۶۳۳ تن سکنه محصول غله بنشن سیب زمینی انگور و بادام صنعت دستی قالی بافی .
۱ - ( اسم ) رنگ میان زرد و بور رنگ بین سرخ و زرد . ۲ - ( صفت ) آنچه برنگ مزبور باشد .
کرن . کرند . کرنده

لغت نامه دهخدا

کرون. [ک ُرْ وَ ] ( اِ ) کرن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کرند. کرنده. کرنگ. ( فرهنگ فارسی معین ). اسبی را گویند که رنگ او مابین زرد و بور باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ). رجوع به کرن ، کرند، کرنده و کرنگ شود.

کرون. [ ک َرْ وَ ] ( اِخ ) نام یکی از بلوکات اصفهان. ( منتهی الارب ). از بلوکات اسپاهان حد شمالی برخوار و دهق ، شرقی نجف آباد، جنوبی لنجان و فریدن و غربی فریدن است ، 95 قریه و در حدود 19352 تن جمعیت دارد. ( یادداشت مؤلف ).

کرون . [ ک َرْ وَ ] (اِخ ) نام یکی از بلوکات اصفهان . (منتهی الارب ). از بلوکات اسپاهان حد شمالی برخوار و دهق ، شرقی نجف آباد، جنوبی لنجان و فریدن و غربی فریدن است ، 95 قریه و در حدود 19352 تن جمعیت دارد. (یادداشت مؤلف ).


کرون . [ک ُرْ وَ ] (اِ) کرن . (برهان ) (ناظم الاطباء). کرند. کرنده . کرنگ . (فرهنگ فارسی معین ). اسبی را گویند که رنگ او مابین زرد و بور باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). رجوع به کرن ، کرند، کرنده و کرنگ شود.


دانشنامه عمومی

کرون ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کرون (بیماری)، از بیماریهای التهابی روده
کرن برای پایین بردن صدا در اندازهٔ میکروتن
کرون (یکای پول)، واحد پول چندین کشور
کرون نروژ
کرون دانمارک
کرون سوئد

گویش مازنی

/keroon/ مرتعی در حوزه ی کارمزد در منطقه ی سوادکوه
/kar van/ کارگری که خوشه های درو شده را جمع آوری و دسته کند

مرتعی در حوزه ی کارمزد در منطقه ی سوادکوه



کلمات دیگر: