کلمه جو
صفحه اصلی

کولا

عربی به فارسی

درخت کولا , ماده شيريني که از برگ وميوه کولا گرفته ميشود


فرهنگ فارسی

شبه جزیره ای در شمال کشور اتحاد جماهیر شوروی دارای معادن آهن و فسفات .
( اسم ) درختی است از تیر. پنیر کیان و از دست. استرکو لیاسه که بومی نواحی استوایی قار. افریقا است . ارتفاع گونه های مختلف این درخت بین ۱۵ تا ۲٠ متر است . برگها یش معمولا ساده و متناوب و در برخی گونه ها مجتمع است ( بین ۵ تا ۱۵ برگ بطور فراهم جمع میشوند ) . سطح فوقانی پهنک برگ آنها شفاف ولی سطح تحتانی برنگ سبز روشن است . گلها ی این گیاه معمولا بر روی شاخه های جوان ( ۲ یا ۳ یا ۴ ساله ) ظاهر میشوند و بندرت شاخه های مسن گل دار میگردند . مادگی گیاه شامل ۵ تا ۶ بر چ. آزاد است که در هر برچه ۵ تا ۱۶ تخمچه قرار دارد . میو. آنها شامل ۲ تا ۶ فولیکول گردو بیضوی است و در درون آنها ۵ تا ۶ دانه موجود است . دانه های درون میوه بین ۸ تا ۱۵ گرم وزن دارند . دان. کلا شامل ۲/۳ درصد کافئین و ۲ تئو برومین و ۱/۶ درصد تانن و ۵۸ درصد مواد چرب است جوزالزنج درخت قهو. سودانی جوز کولا .

فرهنگ معین

(اِ. ) = شولا: جامه ای پشمین که شبانان پوشند.

لغت نامه دهخدا

کولا. (اِخ ) دهی از دهستان کله بوز که در بخش مرکزی شهرستان میانه واقع است و206 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)


کولا. (اِ) زبان کردان بود بارانی گوید... (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 16) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گمان می کنم به کاف تازی مفتوح (کَولا) باشد و با اینکه در نسخه ٔ فرهنگ اسدی ، نخجوانی یکی دو بار دیگر به بارانی تصادف می شود، معهذا شاید عبارت اصل کتاب این بوده : «به زبان کردان بارانی بود» و پس از آن محتمل است نام شاعر آمده و سپس لفظ «گوید» و محتمل است نام شاعر نیز بارانی بوده و کاتب از تکرار بارانی جمله را غلط گمان برده و تصرف عادی کتاب را مرتکب شده است . کولا به گمان من لهجه و لحنی از «شولا» باشد و تبدیل شین به کاف و خاء در زبان پارسی سایر است و شولا را چنانکه خود بر تن مردی «درگزینی » (درگزین همدان ) دیدم ، جامه ٔ فراخی است - فراختر از عبای زمستانی - که بر روی جامه های دیگر پوشند. رویه و زیره ٔ آن از جامه ٔ پشمین تنک است و میان آن انباشته به پشم است و با موی آدمی و اسب ، آن پشم برابره و آستر استوار کرده اند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). جامه ٔ پشمین که شبانان پوشند. با شولا قیاس شود. (از فرهنگ فارسی معین ) :
در بیابان بدید قومی کرد
کرده از موی هر یکی کولا.

بارانی (از لغت فرس چ اقبال ص 16).


و رجوع به کولاویان شود.

کولا. ( اِ ) زبان کردان بود بارانی گوید... ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 16 ) ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). گمان می کنم به کاف تازی مفتوح ( کَولا ) باشد و با اینکه در نسخه فرهنگ اسدی ، نخجوانی یکی دو بار دیگر به بارانی تصادف می شود، معهذا شاید عبارت اصل کتاب این بوده : «به زبان کردان بارانی بود» و پس از آن محتمل است نام شاعر آمده و سپس لفظ «گوید» و محتمل است نام شاعر نیز بارانی بوده و کاتب از تکرار بارانی جمله را غلط گمان برده و تصرف عادی کتاب را مرتکب شده است. کولا به گمان من لهجه و لحنی از «شولا» باشد و تبدیل شین به کاف و خاء در زبان پارسی سایر است و شولا را چنانکه خود بر تن مردی «درگزینی » ( درگزین همدان ) دیدم ، جامه فراخی است - فراختر از عبای زمستانی - که بر روی جامه های دیگر پوشند. رویه و زیره آن از جامه پشمین تنک است و میان آن انباشته به پشم است و با موی آدمی و اسب ، آن پشم برابره و آستر استوار کرده اند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). جامه پشمین که شبانان پوشند. با شولا قیاس شود. ( از فرهنگ فارسی معین ) :
در بیابان بدید قومی کرد
کرده از موی هر یکی کولا.
بارانی ( از لغت فرس چ اقبال ص 16 ).
و رجوع به کولاویان شود.

کولا. ( اِخ ) دهی از دهستان کله بوز که در بخش مرکزی شهرستان میانه واقع است و206 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 )

دانشنامه عمومی

کولا (cola) یک نوشیدنی شیرین و کربنات شده است که معمولاً قند، رنگ خوراکی و کافئین به آن افزوده می شود.
این محصول توسط جان پمبرتون (۱۸۳۱-۱۸۸۸م) داروساز آمریکایی اختراع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

کولا (گیاهان). کولا (گیاهان)(cola)
کولا
درختانی استوایی، به ویژه Cola acuminata، از تیرۀ سیدالاشجار (استرکولیاسه). در افریقای غربی دانۀ آن را می جوند، زیرا مقدار فراوانی کافئین دارد. در کشورهای غربی، از کولا برای طعم دادن به نوشیدنی های غیر الکلی استفاده می کنند.

کولا (مردم شناسی). کولا (مردم شناسی)(kula)
نمونه ای از گردن بندها و بازوبندهای صدفی مراسم کولا
مراسم تبادل هدیه، رایج در جزایر تروبریاند۱ از پاپوآ گینۀ نو۲ و جزایر مجاور آن در ملانزی. در این مراسم دو گونه هدیه، یکی گردن بندهای صدفی سرخ رنگ و دیگری بازوبندهای صدفی سفیدرنگ، در دو مسیر مخالف بین افراد رد و بدل می شود. هر فرد با افراد ثابتی از جزایر مختلف تبادل هدیه دارد. رؤسا به نسبت افراد عادی، به افراد بیشتری هدیه می کنند. این هدایا به ندرت دارای ارزش مادی اند اما تصاحب آن ها، به ویژه نمونه های نادری که ممکن است دارای نام هم باشند، احترام و حیثیت بسیاری برای صاحبِ موقت آن ها فراهم می کند. بعد از یک یا دوسال هدایا باید عوض شوند. در مراسم کولا، چیزهای دیگری مثل خوک، موز، سیب زمینی شیرین۳، گوش فیل۴ و ابزارهای مختلف نیز رد و بدل می شوند. گاهی هم هدیه ای به امید دریافت شیئی خاص اهدا می شود. مراسم کولا از نمونه های کلاسیک و مهم در انسان شناسی برای بحث دربارۀ پدیدۀ هدیه و مبادلات در جوامع ابتدایی به شمار می آید.
TrobriandPapua New GuineaYamTaro

پیشنهاد کاربران

روستایی است در 12کیلومتری ( دو فرسنگی ) جنوب خاوری شهرستان ساری ، دارای قدمتی حدود 3000سال ، در زمان ساسانیان معروف بوده به: پاسگاه کولا ، کولای هزار جریب پریم ، پاسگاه کوزا ، اورازآباد و. . . ، روستای پایین کولای امروزه ی ساری ، غار ( کهف ) شرفلی در آن واقع است به نام ( تاغ ، غایشه کرکیل دژ ) در حال حاضر دارای 1600نفر ساکن و 2000نفر مهاجردر شهرستانها می باشد، پس از تجزیه به سه روستای ( پایین کولای شمالی یاوارد محله وپایین کولای جنوبی یا کولا و پایین کولای شرقی یا سان خیل ) تقسیم شده است، مقبره امام زاده عبدالله ( ع ) که با پنج نسل به امام حسن مجتبی ( ع ) می رسد در مرکز پایین کولا ( کولا ) واقع شده است. تاریخ تبرستان ابن اسفندیار ، ظهیرالدین مرعشی ، اولیاءالله آملی ، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه ، دکتر حسین اسلامی ساروی، اردشیر برزگر، اسماعیل مهجوری ، منوچهر ستوده و. . . . . .

کولا در زبان لکی به معنای سایه بان سایه سر به عبارتی بالا پوش که سایه ایجاد کند


کلمات دیگر: