کلمه جو
صفحه اصلی

نوشیدنی


مترادف نوشیدنی : آشامیدنی، شربت، نوشابه

فارسی به انگلیسی

beverage, drink, drinkable, potable, refreshments, drimk

drinkable


drink, beverage


beverage, drink, drinkable, potable, refreshments


مترادف و متضاد

potable (صفت)
مشروب، اشامیدنی، قابل شرب، نوشیدنی

آشامیدنی، شربت، نوشابه


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه که لایق نوشیدن است . ۲- آنچه که بنوشد : (( نوشیدنی سرد موجود است . ) )

لغت نامه دهخدا

نوشیدنی. [ دَ ] ( ص لیاقت )آنچه لایق نوشیدن است. ( فرهنگ فارسی معین ). که قابل آشامیدن است. || آنچه بنوشند. ( از فرهنگ فارسی معین ). آشامیدنیها اعم از الکلی یا غیرالکلی.
- نوشیدنی سرد ؛ از قبیل شربت ها، مشروب های الکلی.
- نوشیدنی گرم ؛ از قبیل چای ، قهوه و مانند آن.

نوشیدنی. [ دَ ] ( ص لیاقت ) نیوشیدنی. رجوع به نیوشیدن و نوشیدن ( مدخل ِ دوم ) شود.

نوشیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) نیوشیدنی . رجوع به نیوشیدن و نوشیدن (مدخل ِ دوم ) شود.


نوشیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت )آنچه لایق نوشیدن است . (فرهنگ فارسی معین ). که قابل آشامیدن است . || آنچه بنوشند. (از فرهنگ فارسی معین ). آشامیدنیها اعم از الکلی یا غیرالکلی .
- نوشیدنی سرد ؛ از قبیل شربت ها، مشروب های الکلی .
- نوشیدنی گرم ؛ از قبیل چای ، قهوه و مانند آن .


دانشنامه عمومی

نوشیدنی به مایع هایی گفته می شود که انسان می تواند آن را بنوشد. نوشیدنی ها نقش مهمی در فرهنگ انسانی ایفا می کنند. انواع رایج نوشیدنی ها شامل آب، شیر, آب میوه ها، قهوه، چای، و نوشابه ها است. علاوه بر این، نوشیدنی های الکلی مانند شراب، آبجو، و نوشیدنی تقطیری، که حاوی اتانول است به مدت ۸۰۰۰ سال بخشی از فرهنگ و پیشرفت انسانی بوده است.
آب
آبجو
آب معدنی
آب میوه
چای
دم نوش
دوغ
شراب
شربت
شیر
شیرکاکائو
ماءالشعیر
قهوه
نوشابه
نوشابه انرژی زا

فرهنگستان زبان و ادب

{beverage} [گردشگری و جهانگردی] هرنوع مایع آشامیدنی به جز شیر
{drink} [علوم و فنّاوری غذا] هرنوع مایعِ قابل نوشیدن


کلمات دیگر: