کلمه جو
صفحه اصلی

قهوه


برابر پارسی : کهوه، بَنَک

فارسی به انگلیسی

coffee

فارسی به عربی

قهوة

عربی به فارسی

قهوه , درخت قهوه


مترادف و متضاد

coffee (اسم)
قهوه، درخت قهوه

فرهنگ فارسی

درخت کوچکی بابرگهای بیضوی نوک تیزوگل سفیدمعطر
۱ - درختچه ایست از تیره روناسیان که ارتفاعش بین ۲ تا ۱۲ متر متغیر است . گلهایش سفید و با بوی مطبوع ساقه اش استوانه یی شکل و شاخه هایش متقابلند . برگهایش ساده و بیضوی و نوک تیز و کناره های پهنک موج دار است . رنگ برگها سبز تیره و شفاف در سطح فوقانی و همراه با دو گوشوارک است . کاسه و جام گل آن شامل ۵ تقسیم و پرچمهایش نیز به تعداد ۵ است میوه اش شفت و ابتدا سبز رنگ و پس از رسیدن قرمز می شود و محتوی دو دانه است . هر دانه قهوه یی باندازه بک نخود درشت و دارای یک سطح مستوی و یک سطح مستوی یک شکاف وجود دارد . دانه قهوه محتوی مقداری آلبومن سخت و شاخی است ( مانند هسته خرما ) در حدود ۳۳ نوع از این گیاه شناخته شده که در نقاط مختلف به حالت وحشی می رویند . اصل این گیاه از افریقا و از منطقه سودان است و از آنجا به عربستان جنوبی در حدود قرون ۱۴ و ۱۵ م . برده شده و بعدا از آنجا به هندوستان و سپس بقاره جدید حمل و اکنون در برزیل به مقدار بسیار فراوان کشت می شود میوه قهوه ببزرگی یک گیلاس است و می کشیده است . دانه های قهوه بوی مخصوص و طعمی ملایم و گس دارند ولی بر اثر بو دادن بوی مخصوص و پسندیده ای پیدا می کنند . در آلبومن قهوه مقادیری مواد چرب و قند و سلولز و مواد آزته و کافئین موجود است . کافئین نخستین بار در سال ۱۸۲٠ م . توسط رونگ در آلمان بدست آمد و بعدها در سال ۱۸۶۱ رابطه اش با تئوبرومین که آلکالوئید موجود در چای است مشخص شد ( اثراتی مشابه یکدیگر دارند و مخصوصا مقوی قلب هستند ) در قهوه بو داده علاوه بر کافئین ماده معطری به نام کافئون نیز وجود دارد که ماده ایست روغنی و فرار که بمقدار بسیار کم چند لیتر آب را معطر می کند . قوه بو داده مدور و محرک اعصاب است و به عنوان رفع مسمومیت از تریاک و مواد مخدر دیگر حتی الکل ( هنگام مستی ) به کار می رود . قهوه سبز دارای اثر رفع اسهال و تب بر و ضد سیاه سرفه است . کافئین که آلکالوئید موجود در قهوه مقوی قلب و مدر است و در ضعف قلب و بیماریهای عفونی ( ذات الریه تیفوئید ) مصرف می شود . کافئین در استعمال داخلی به مقدار ۵ / . تا ۱ / ۵ گرم در ۲۴ ساعت مصرف میشود درخت قهوه بن شجره البن قهوه آغاجی قهوه عربی . یا قهوه سودانی . درخت کلا ۲ - قهوه خانه : مرا در قهوه خانه بودن بهتر از بزم شهان باشد که اینجا را منتی بر میزبان باشد . ۳ - شیر بی آمیغ ۴ - شراب سرخ : بزرگ مجلس از عذوبت آب قهوه ( سرور ) باد نخوت و غرور در برودت انداخت .
منسوب است به قهوه یا رنگ قهوه ای رنگی شبیه به قهوه برشته .

فرهنگ معین

(قَ وِ ) [ ع . ] (اِ. ) نوشیدنی که از جوشاندن ساییدة دانه های بو داده درخت قهوه به دست می آید.

لغت نامه دهخدا

قهوه. [ ق َهَْ وَ ] ( ع اِ ) قهوة. خمر. ( اقرب الموارد ) ( فرهنگ نظام ). شراب. ( آنندراج ). می. ( منتهی الارب ). نوعی از خمر غلیظ که بزودی شارب خود را سیر میگرداند، سکر آن محکم و قوی است. گویند: انه عبدالشهوة، اسیرالقهوة و گویند خمر را بدین نام خوانند چه شهوت و میل طعام را ببرد. ( از اقرب الموارد ). || درختچه ای است از تیره روناسیان که ارتفاعش بین 2 تا 12 متر متغیر است. گلهایش سفید و با بوی مطبوع ، ساقه اش استوانه ای شکل و شاخه هایش متقابلند، برگهایش ساده و بیضوی و نوک تیز و کناره های پهنک موج دار است. رنگ برگها سبز تیره و شفاف و در سطح فوقانی همراه با دو گوشوارک است. کاسه و جام گل آن شامل 5 تقسیم و پرچمهایش نیز بتعداد 5 است. میوه اش سفت و ابتداء سبزرنگ و پس از رسیدن قرمز میشود و محتوی دو دانه است هر دانه قهوه به اندازه یک نخود درشت و دارای یک سطح مستوی و یک سطح محدب است بر روی سطح مستوی یک شکاف وجود دارد. دانه قهوه محتوی مقداری آلبومن سخت و شاخی است ( مانند هسته خرما ). در حدود 33 نوع از این گیاه شناخته شده که در نقاط مختلف بحالت وحشی میرویند. اصل این گیاه از آفریقا و از منطقه سودان است و از آنجا به عربستان جنوبی در حدود قرون 14 و 15 میلادی برده شده و بعداً از آنجا به هندوستان و سپس به قاره جدید حمل و اکنون در برزیل بمقدار بسیار فراوان کشت میشود. میوه قهوه به بزرگی یک گیلاس و کمی کشیده است. دانه های قهوه بویی مخصوص و طعمی ملایم و گس دارند ولی بر اثر بو دادن بوی مخصوص و پسندیده ای پیدا میکنند.در آلبومن قهوه مقادیری مواد چرب و قند و سلولز و مواد آزته و کافئین موجود است. کافئین نخستین بار در سال 1820 م. توسط رونگ درآلمان بدست آمد و بعدها در سال 1861 م. رابطه اش با تئوبرومین که آلکالوئید موجود در چای است مشخص شد.
( اثراتی مشابه یکدیگر دارند و مخصوصاً مقوی قلب هستند ) در قهوه بوداده علاوه بر کافئین ، ماده معطری به نام کافئون نیز وجود دارد که ماده ای است روغنی و فرار که به مقدار بسیار کم چند لیتر آب را معطر میکند. قهوه بوداده مدر و محرک اعصاب است و بعنوان رفع مسمومیت از تریاک و مواد مخدر دیگر حتی الکل ( هنگام مستی ) بکار میرود. قهوه سبز دارای اثر رفع اسهال و تب بر و ضد سیاه سرفه است. کافئین که آلکالوئید موجود در قهوه است فرمولش C8H10N4O2 و مقوی قلب و مدر است و در ضعف قلب و بیماریهای عفونی ( ذات الریه ، تیفوئید ). مصرف میشود. کافئین در استعمال داخلی بمقدار 0/5تا 1/5 گرم در 24 ساعت مصرف میشود: درخت قهوه. بن. شجرةالبن. قهوه آغاجی. قهوه عربی. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به فرهنگ نظام و گیاه شناسی گل گلاب چ دانشگاه ص 257 شود.

قهوه . [ ق َهَْ وَ ] (ع اِ) قهوة. خمر. (اقرب الموارد) (فرهنگ نظام ). شراب . (آنندراج ). می . (منتهی الارب ). نوعی از خمر غلیظ که بزودی شارب خود را سیر میگرداند، سکر آن محکم و قوی است . گویند: انه عبدالشهوة، اسیرالقهوة و گویند خمر را بدین نام خوانند چه شهوت و میل طعام را ببرد. (از اقرب الموارد). || درختچه ای است از تیره ٔ روناسیان که ارتفاعش بین 2 تا 12 متر متغیر است . گلهایش سفید و با بوی مطبوع ، ساقه اش استوانه ای شکل و شاخه هایش متقابلند، برگهایش ساده و بیضوی و نوک تیز و کناره های پهنک موج دار است . رنگ برگها سبز تیره و شفاف و در سطح فوقانی همراه با دو گوشوارک است . کاسه و جام گل آن شامل 5 تقسیم و پرچمهایش نیز بتعداد 5 است . میوه اش سفت و ابتداء سبزرنگ و پس از رسیدن قرمز میشود و محتوی دو دانه است هر دانه ٔ قهوه به اندازه ٔ یک نخود درشت و دارای یک سطح مستوی و یک سطح محدب است بر روی سطح مستوی یک شکاف وجود دارد. دانه ٔ قهوه محتوی مقداری آلبومن سخت و شاخی است (مانند هسته ٔ خرما). در حدود 33 نوع از این گیاه شناخته شده که در نقاط مختلف بحالت وحشی میرویند. اصل این گیاه از آفریقا و از منطقه ٔ سودان است و از آنجا به عربستان جنوبی در حدود قرون 14 و 15 میلادی برده شده و بعداً از آنجا به هندوستان و سپس به قاره ٔ جدید حمل و اکنون در برزیل بمقدار بسیار فراوان کشت میشود. میوه ٔ قهوه به بزرگی یک گیلاس و کمی کشیده است . دانه های قهوه بویی مخصوص و طعمی ملایم و گس دارند ولی بر اثر بو دادن بوی مخصوص و پسندیده ای پیدا میکنند.در آلبومن قهوه مقادیری مواد چرب و قند و سلولز و مواد آزته و کافئین موجود است . کافئین نخستین بار در سال 1820 م . توسط رونگ درآلمان بدست آمد و بعدها در سال 1861 م . رابطه اش با تئوبرومین که آلکالوئید موجود در چای است مشخص شد.
(اثراتی مشابه یکدیگر دارند و مخصوصاً مقوی قلب هستند) در قهوه ٔ بوداده علاوه بر کافئین ، ماده ٔ معطری به نام کافئون نیز وجود دارد که ماده ای است روغنی و فرار که به مقدار بسیار کم چند لیتر آب را معطر میکند. قهوه ٔ بوداده مدر و محرک اعصاب است و بعنوان رفع مسمومیت از تریاک و مواد مخدر دیگر حتی الکل (هنگام مستی ) بکار میرود. قهوه ٔ سبز دارای اثر رفع اسهال و تب بر و ضد سیاه سرفه است . کافئین که آلکالوئید موجود در قهوه است فرمولش C8H10N4O2 و مقوی قلب و مدر است و در ضعف قلب و بیماریهای عفونی (ذات الریه ، تیفوئید). مصرف میشود. کافئین در استعمال داخلی بمقدار 0/5تا 1/5 گرم در 24 ساعت مصرف میشود: درخت قهوه . بن . شجرةالبن . قهوه آغاجی . قهوه ٔ عربی . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به فرهنگ نظام و گیاه شناسی گل گلاب چ دانشگاه ص 257 شود.
- قهوه خانه ؛ جایی که در آن قهوه می پزند و چای دم می کنند. جائی که در آن قهوه و چای درست کنند و فروشند.
- قهوه جوش ؛ ظرفی فلزین چون سماوری کوچک که در آن قهوه پزند.
- قهوه چی ؛ کسی که قهوه ٔ مشروب میسازد. (ناظم الاطباء). کسی که قهوه طبخ کند و فروشد و اینک به کسی که چای خانه دارد و چای دم کرده به مردم میفروشد اطلاق میشود.
- قهوه چی باشی ؛ رئیس قهوه چیان دولتی .
- قهوه دان ؛ فنجان کوچک یا استکان که در آن قهوه ریزند و خورند. ظرف که قهوه در آن نگاه دارند. قوتی که در آن قهوه ٔ برشته کوبیده می ریزند. (ناظم الاطباء).
- قهوه ای ؛ رنگ قهوه ای ، رنگی است که بسیاهی زند.
- قهوه ای رنگ ؛ برنگ قهوه ای . رنگ قهوه ٔ برشته .
- قهوه ریز ؛ قهوه جوش یا ظرفی که از آن در فنجان واستکان قهوه ریزند.
- قهوه سرخ کن ؛ ظرفی که قهوه را در آن بو دهند.
- قهوه ٔ ترک ؛ نوعی از قهوه .
- قهوه ٔ قجری ؛ قهوه ٔ مسموم که پادشاهان قاجار به کسانی که علناً کشتن آنان نمی توانستند می دادند و می خوراندند. (یادداشت مؤلف ). قهوه ٔ زهردار که پادشاهان قجر برای کشتن کسی به او میدادند. (فرهنگ نظام ).
|| مجازاً بمعنی قهوه خانه و آن مکانی است که در آن بزم آرایند و قهوه می خورند. (آنندراج ) :
مرادر قهوه بودن بهتر از بزم شهان باشد
که اینجا میهمان را منتی بر میزبان باشد.

میرصیدی (از آنندراج ).


|| شعبه ٔ استوار. (منتهی الارب ). الشعبة المحکمة. (اقرب الموارد). || شیر بی آمیغ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بوی خوش یا ناخوش . (منتهی الارب ). رائحة: ان فلاناً طیب قهوةالفم . (اقرب الموارد).

فرهنگ عمید

۱. نوشیدنی تیره رنگی که از دَم کردن دانه های بودادۀ گیاه قهوه تهیه می شود و محرک اعصاب است.
۲. (زیست شناسی ) دانه های تیره رنگ گیاه قهوه که بو دادۀ آن را جوشانده و می نوشند.
۳. (زیست شناسی ) گیاهی درختی با برگ های بیضوی نوک تیز و گل های سفید معطر که در مناطق گرمسیر.
* قهوۀ قجری: در دورۀ قاجار، قهوۀ آمیخته به زهر که به بعضی اشخاص می خورانیدند.

۱. نوشیدنی تیره‌رنگی که از دَم کردن دانه‌های بودادۀ گیاه قهوه تهیه می‌شود و محرک اعصاب است.
۲. (زیست‌شناسی) دانه‌های تیره‌رنگ گیاه قهوه که بو دادۀ آن را جوشانده و می‌نوشند.
۳. (زیست‌شناسی) گیاهی درختی با برگ‌های بیضوی نوک‌تیز و گل‌های سفید معطر که در مناطق گرمسیر.
⟨ قهوۀ قجری: در دورۀ قاجار، قهوۀ آمیخته‌به زهر که به بعضی اشخاص می‌خورانیدند.


دانشنامه عمومی

قَهوه نوعی نوشیدنی رایج است که از دانه های بوداده و آسیاب شدهٔ گیاه قهوه به دست می آید. گیاه قهوه بومی مناطق نیمه گرمسیری آمریکا و برخی از جزایر جنوب و جنوب شرق آسیا است، این گیاه از آفریقا به سایر نقاط جهان پراکنده شد و در حال حاضر در بیش از ۷۰ کشور کشت می شود که در درجهٔ اول مناطق استوایی آمریکا، جنوب شرقی آسیا، هند و آفریقاست، هنگام رسیدن میوهٔ گیاه قهوه، دانه های قهوه را برداشت و فرآوری می کنند. دانه های قهوهٔ خشک شده به درجات مختلف برشته می شوند، بسته به عطر و طعم مورد نظر، درجه بندی های مختلفی برای این محصول در نظر گرفته شده است، قهوه کمی اسیدی است و می تواند به علت داشتن کافئین بالا موجب تحریک انسان گردد.
به دلیل خاصیت نشاط بخشی قهوه، ضد افسردگی است.
نوشیدن یک فنجان قهوه در بسیاری از مواقع سردرد را برطرف می کند.
تحقیقات ۹ ساله دانشمندان ژاپنی نشان می دهد مصرف منظم قهوه به دلیل دارا بودن اسید کلروژونیک، خطر ابتلاء به سرطان کبد را تا ۴۹ درصد و مصرف نامنظم قهوه می تواند خطر ابتلاء به سرطان کبد را تا ۲۹ درصد کاهش دهد.
بوییدن دانه های قهوه می تواند باعث بازگشت اشتهای از دست رفته پس از آشپزی شود. مولکول های قهوه با حرکات جنبشی خاص خود باعث جدا شدن مولکول های غذا از گیرنده های بویایی بینی و بدین ترتیب باعث بازگشت اشتها می شود. این دو محقق همچنین این روش را جهت افزایش سلامتی حیوانات در موسسه های تحقیقاتی پیشنهاد کرده اند.
مصرف مکرر قهوه در طول ماه، با کاهش خطر ابتلاء به بیماری کلانژیت (بیماری کبد) همراه است.
قهوه حاوی پروتئینی است که دارای اثری مشابه مورفین بوده و از خاصیت ضد درد و آرام بخشی برخوردار است. برخی از این پروتئین ها مشابه پروتئین های انسانی است. در آزمایش های صورت گرفته بر روی موش های آزمایشگاهی مشخص شد که اثرات تسکین دهنده پروتئین های موسوم به opioid peptides از دوام بیشتری برخوردار بوده و با عوارض جانبی همراه نیست.
محققان ایتالیایی با مطالعه بر روی یک هزار و ۴۰۰ بزرگسال این کشور دریافتند که عادت مصرف کم قهوه برای حفظ سلامت مغز مفید است.
دارای خاصیت انرژی بخشی و اشتیاق آفرینی است.
دارای نقش کمکی در چربی سوزی
افزایش تحرکات فیزیکی
ارزش غذایی بالا
ضد آلزایمر
ضد پارکینسون
خواص مراقبتی بر روی کبد
مقابله با برخی از سرطان ها
قابلیت کاستن سکته قلبی و برخی دیگر از بیماری های قلب
افزایش طول عمر
قهوه محرک است و هضم را آسان می کند.
تب بر است مخصوصاً تب های نوبه ای را برطرف می کند.
به بدن نیروی کاذب می دهد
سردرد را برطرف می کند.
مسمومیت های ناشی از مصرف الکل زیاد را درمان می کند.
برای برطرف کردن یرقان مفید است.
ادرار آور است.
در درمان سرفه ای که با بلغم همراه باشد مؤثر است.
دردهای عصبی را درمان می کند.
در درمان سیاه سرفه مفید است.
ضدعفونی کننده است.
گرد قهوه برای سوختگی ها مفید است.
قهوه ضد افسردگی است.
مقاومت ورزشکاران را زیاد می کند.
برونش ها را باز می کند برای مبتلایان به بیماری آسم مفید است.
برای برطرف کردن تب یونجه مفید است.
از کرم خوردگی دندان جلوگیری می کند.
یمن (نوشیدنی)
قهوه عربی شدهٔ واژهٔ کفا یا کافا است که در اصل نام منطقه و شهری در جنوب غربی اتیوپی است که گیاه قهوه در ابتدا در آنجا یافت شده است، فرهنگ نویسان عرب می گویند واژهٔ قهوه در اصل نام نوعی شراب بوده است که بعدها نام این نوشیدنی شده و همچنین می گویند ریشهٔ این واژه، فعلِ «قها» (تلفظ: qahā) به معنی بی اشت ها بودن است؛ زیرا در گذشته تصور بر این بود که این مایع باعث بی اشتهایی می شود.
این واژه هم چنین از راه زبان ترکی به زبان های اروپایی راه یافته است.

دانشنامه آزاد فارسی

قهوه (coffee)
نوشیدنی حاصل از دانه های لوبیامانند، بوداده و خردشدۀ چندین گونه درختچه، از جنس Coffea، خانواده روناس. منشأ آن اتیوپی است و اکنون در سراسر مناطق استوایی کشت می شود. دانۀ این گیاه حاوی مادۀ محرک کافئین است. این درختچه به صورت طبیعی حدود پنج متر بلندی دارد، اما آن را هرس می کنند و به دو متر می رسانند. درخت پنج یا شش ساله به باردهی کامل می رسد و حدود ۳۰ سال محصول می دهد. قهوه در کوه پایه هایی با بارندگی متوسط، که خطر یخبندان نداشته باشد، به خوبی می روید. برزیل، کلمبیا، و ساحل عاج بزرگ ترین تولیدکنندگان قهوۀ جهان اند. در اندونزی، اتیوپی، هند، هاوایی، و جامائیکا نیز قهوه تولید می شود. در سال های اخیر، بازار به سبب فراوانی محصول، دچار مشکل شده است. در اوایل دهه ۱۹۹۰، بهای قهوه کمتر از هزینۀ تولید آن بود.تاریخچه. نوشیدن قهوه در کشورهای عربی در قرن ۱۴م آغاز شد و مصرف آن تا ۳۰۰ سال پیش در اروپا رواج نداشت. درآن زمان، نخستین فروشگاه قهوه در وین آغاز به کار کرد و پس از آن، مغازه های مشابهی در پاریس و لندن نیز افتتاح شدند. در مستعمره نشینان امریکا، قهوه زمانی که دولت بریتانیا بر چای مالیات وضع کرد، جایگزین چای شد.

فرهنگ فارسی ساره

بنَک


جدول کلمات

بن

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن این است:
پانیا ( سنسکریت: پانیَ )

Cappuccino is a kind of Italian coffee

تلخینه

قهوه فرانسه

بن، کهوه، بَنَک

قهوه=coffee

یک واژه فرانسوی که به معنی قهوه میباشد.

قهوه ، می تواند معرب " تلخه " پارسی باشد. در هر حال ، تلخه واژه مناسبی به نظر میرسد.

واژه ی " قهوه " از زبان سامی ( عربی وعبری ) علاوه بر زبان فارسی وارد زبان های اروپایی نیز شده است . و با تغییر لهجه و معنی در زبان های غربی در ریخت " کافه " دوباره به زبان فارسی بازگشته است . و امروزه با همان شکل تغییر یافته در زبان فارسی نیز کاربرد دارد .


کلمات دیگر: