کلمه جو
صفحه اصلی

چای

فارسی به انگلیسی

char, tea

فارسی به عربی

شای

مترادف و متضاد

tea (اسم)
چای، رنگ چای

فرهنگ فارسی

سرده‌ای درختچه‌ای یا درختی همیشه‌سبز از چائیان با حدود 120 گونۀ پراکنده در شرق آسیا؛ برگ‌های آنها براق و تخم‌مرغی است و گل‌هایشان در حالت خودرو پنج تا هفت گلبرگ دارد که تعداد زیادی پرچم زرد را در بر گرفته‌اند و کاسبرگ‌هایشان هم‌زمان با شکوفایی گلبرگ‌ها میریزد


( اسم ) گیاهی از رد. دو لپه ییهای جدا گلبرگ که تیره متمایزی را بنام خود تشکیل میدهد ( دربعضی کتب این گیاه را جزو تیر. پنیرکیان محسوب داشته اند ) . این گیاه بحالت خود رو ممکنست درختی بارتفاع ۱٠ متر بوجود آورد ولی چون جوانه ها و برگهایش را هر سال میچینند نوع پرورش یافته اش بیش از ۲ متر بلند نمیگردد. چای بومی چین و هندوستان است . برگهای آنرا دم کرده مصرف کنند و آن دارای ماد. (( تئین ) ) است .

فرهنگ معین

(اِ. ) مأخوذ از چینی ، درختی است کوچک دارای برگ های سبز و دندانه دار. گل هایش سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند. ، ~ قندپهلو (دیشلمه ) چایی

(اِ.) مأخوذ از چینی ، درختی است کوچک دارای برگ های سبز و دندانه دار. گل هایش سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند. ؛ ~ قندپهلو (دیشلمه ) چایی که آن را شیرین نکرده اند و با حبه قند نوشیده می شود. ؛ ~ فوری پودری که با حل کردن در آب جوش به صورت چای آماده درآید. ؛ ~کیسه ای خرده چای خشک که درون کیسة نازک کوچکی جای دارد و برای استفاده آن را در آب جوش اندازند.


لغت نامه دهخدا

چای. ( چینی ، اِ ) معروف است و آن برگی باشد که از ختای آورند و جوشانیده مانند قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کند. ( برهان ) ( آنندراج ). معروف و مشهور است به چای و آن برگی است که از چین و ختا آورند و در آب جوشانیده مانند قهوه خورند و خاصیت آن بسیار است و مضرت شراب را دفع کند، گویند مردم تبت بسبب آنکه شراب بسیار میخورند، به قیمت مشک میخرند. ( برهان و انجمن آرا ذیل لغت «چاه » ). درخت کوچکی از محصولات آسیای شرقی یعنی چین و ژاپون که برگهای آن را پس از عمل آوردن در جعبه های قلعاندودکرده به همه ممالک کره ارض میبرند و نوعاً بر دو قسم است : سیاه و سبز، و چای سبز اثر تحریکش زیادتر از چای سیاه میباشد. ( ناظم الاطباء ). برگ درختی است که دم کرده مینوشند، مفرح است و فواید بسیار دارد. ( فرهنگ نظام ). چایی. ( ناظم الاطباء ). این را چائی هم میگوئیم. ( فرهنگ نظام ). و صاحب ترجمه صیدنه ذیل «چا» آورده است : «چا»، نوعی است از انواع نبات و منبت او در زمین چین است او را بپزند، در وعائی چهارسو خشک کنند و در وقت حاجت به آب گرم شربت کنند و بخورند، و شربت او قائم مقام ادویه مرکبه و دفع مضرت شراب بکند و از این جهت اهل تبت دفع مضرت شراب به او کنند زیرا که ایشان افراط در خوردن شراب میکنند و رفع مضرت او را هیچ چیز مثل او نکند و تجار که آن را به زمین تبت برند در عوض مشک گیرند. در کتاب اختیارات چنین آمده است که نبات چا از نبات اسپست مقداری باریکتر باشد و طعم او خوشتر بود و در او اندک تلخی بود، چون او را بجوشانند تلخی از او برود و او را در وقت تری درهم بکوبند و به آب گرم به ناشتا شربت کنند وبخورند و او حرارت باطن را بنشاند و خون را صاف کند. و طایفه ای که در چین نبات او را مشاهده کرده اند چنین گویند: که مقر پادشاهان ایشان در شهر «منجو» است و در میان این شهر وادیی است و این برگ آنجا میروید،چنانکه دجله در میان بغداد در هر دو طرف آن وادی خماران باشند، خماران که بخوردن چا اعتیاد دارند. چنانکه در زمین هند رسانند ( راسایند ) و خرید و فروخت آن کنند و خراج آن به خزینه پادشاه عاید سازند و بیع وشرای آن بی رخصت ملک آنجا نتوان کرد و هر کس که آن را بخرد یا بفروشد یا بدرود، بدانند او را بکشند و گوشت او را بخورند. و دخل این مواضع ( ؟ ) که می کنند با دخل معادن طلا و نقره مخصوص آن پادشاه بود و چندی ( ظ:جنیدی ) در قرابادین خود گوید: چا، نباتی است در چین و او را آنجا کنند و به اطراف برند و چنین گویند که سبب معرفت او آن بود که پادشاه چین بر یکی از خواص خود خشم گرفت و حکم اخراج او از ملک خود کرد و آن شخص زرد چهره بود و معلول. روزی از غایت گرسنگی بر اطراف کوهی بدویدن آمد و او همچنان میگشت این نبات را بدید و غذای خود از آن ساخت در اندک مدتی آثار صحت و حسن صورت و نضارت در او پدید آمد و او همچنان آن گیاه را میخورد کمال قوت در او می افزود تا یکی از مقربان آن حضرت را بر او گذار افتاد و او را معاینه بدید،خبر او را به پادشاه رسانید و از پیدا کردن «چا» و حصول او کماهی خبر داد. پادشاه را بر آن حال عجب آمدو مثال داد تا او را حاضر گردانیدند. چون پادشاه صورت او را بدید متعجب بماند از حال پرسید، او حال خودرا تقریر کرد و خاصیت آن را شرح داد. اطباء زمان راحاضر ساخت و آن را تجربه نمودند و منافع آن را معلوم کردند و در کتب خود نوشتند». ( از ترجمه صیدنه ).

چای . (چینی ، اِ) معروف است و آن برگی باشد که از ختای آورند و جوشانیده مانند قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کند. (برهان ) (آنندراج ). معروف و مشهور است به چای و آن برگی است که از چین و ختا آورند و در آب جوشانیده مانند قهوه خورند و خاصیت آن بسیار است و مضرت شراب را دفع کند، گویند مردم تبت بسبب آنکه شراب بسیار میخورند، به قیمت مشک میخرند. (برهان و انجمن آرا ذیل لغت «چاه »). درخت کوچکی از محصولات آسیای شرقی یعنی چین و ژاپون که برگهای آن را پس از عمل آوردن در جعبه های قلعاندودکرده به همه ٔ ممالک کره ٔ ارض میبرند و نوعاً بر دو قسم است : سیاه و سبز، و چای سبز اثر تحریکش زیادتر از چای سیاه میباشد. (ناظم الاطباء). برگ درختی است که دم کرده مینوشند، مفرح است و فواید بسیار دارد. (فرهنگ نظام ). چایی . (ناظم الاطباء). این را چائی هم میگوئیم . (فرهنگ نظام ). و صاحب ترجمه ٔ صیدنه ذیل «چا» آورده است : «چا»، نوعی است از انواع نبات و منبت او در زمین چین است او را بپزند، در وعائی چهارسو خشک کنند و در وقت حاجت به آب گرم شربت کنند و بخورند، و شربت او قائم مقام ادویه ٔ مرکبه و دفع مضرت شراب بکند و از این جهت اهل تبت دفع مضرت شراب به او کنند زیرا که ایشان افراط در خوردن شراب میکنند و رفع مضرت او را هیچ چیز مثل او نکند و تجار که آن را به زمین تبت برند در عوض مشک گیرند. در کتاب اختیارات چنین آمده است که نبات چا از نبات اسپست مقداری باریکتر باشد و طعم او خوشتر بود و در او اندک تلخی بود، چون او را بجوشانند تلخی از او برود و او را در وقت تری درهم بکوبند و به آب گرم به ناشتا شربت کنند وبخورند و او حرارت باطن را بنشاند و خون را صاف کند. و طایفه ای که در چین نبات او را مشاهده کرده اند چنین گویند: که مقر پادشاهان ایشان در شهر «منجو» است و در میان این شهر وادیی است و این برگ آنجا میروید،چنانکه دجله در میان بغداد در هر دو طرف آن وادی خماران باشند، خماران که بخوردن چا اعتیاد دارند. چنانکه در زمین هند رسانند (راسایند) و خرید و فروخت آن کنند و خراج آن به خزینه ٔ پادشاه عاید سازند و بیع وشرای آن بی رخصت ملک آنجا نتوان کرد و هر کس که آن را بخرد یا بفروشد یا بدرود، بدانند او را بکشند و گوشت او را بخورند. و دخل این مواضع (؟) که می کنند با دخل معادن طلا و نقره مخصوص آن پادشاه بود و چندی (ظ:جنیدی ) در قرابادین خود گوید: چا، نباتی است در چین و او را آنجا کنند و به اطراف برند و چنین گویند که سبب معرفت او آن بود که پادشاه چین بر یکی از خواص خود خشم گرفت و حکم اخراج او از ملک خود کرد و آن شخص زرد چهره بود و معلول . روزی از غایت گرسنگی بر اطراف کوهی بدویدن آمد و او همچنان میگشت این نبات را بدید و غذای خود از آن ساخت در اندک مدتی آثار صحت و حسن صورت و نضارت در او پدید آمد و او همچنان آن گیاه را میخورد کمال قوت در او می افزود تا یکی از مقربان آن حضرت را بر او گذار افتاد و او را معاینه بدید،خبر او را به پادشاه رسانید و از پیدا کردن «چا» و حصول او کماهی خبر داد. پادشاه را بر آن حال عجب آمدو مثال داد تا او را حاضر گردانیدند. چون پادشاه صورت او را بدید متعجب بماند از حال پرسید، او حال خودرا تقریر کرد و خاصیت آن را شرح داد. اطباء زمان راحاضر ساخت و آن را تجربه نمودند و منافع آن را معلوم کردند و در کتب خود نوشتند». (از ترجمه ٔ صیدنه ).
آقای مسعود کیهان در کتاب جغرافیای مفصل اقتصادی ایران صص 1142-147 شرح مبسوطی نگاشته اند و از جمله مینویسد: «زراعت آن از سنه ٔ 1275 هَ . ش . در ولایات ساحلی بحر خزر مخصوصاً در لاهیجان لنگرود، تنکابن ، رودسر و فومن معمول گردیده . کشت چای بواسطه ٔ فقدان وسائل و عدم بضاعت زارعین ترقی شایانی نکرده تقریباً وسعت اراضی که چای کاری میشود در گیلان و مازندران ازیک ملیون و پانصد هزار ذرع مربع تجاوز نکرده و ترتیب زراعت آن این است که نهالهای دوساله ٔ ریشه دار را در زمین می نشانند، در هر جریبی شش الی هشت هزار بوته چای نباید بیشتر موجود باشد، زمین را قبلاً خوب آباد میکنند و کود میدهند ولی چون در سواحل بحر خزر زمینهای زراعت چای محل جنگل بوده و دارای رسوبات کافی است چندان محتاج به کود دستی نیست ، زمین آهکی و مرطوب برای زراعت چای خوب نیست و اغلب اراضی که دارای اکسیددفر باشد محصول فراوان میدهد. در ایران دو قسم چای عمل می آورند: چای سبز و چای سیاه ، قسم ثانی بواسطه ٔ تخمیر سیاه میشود ولی چون این عمل را از روی قواعد علمی انجام نمیدهند چای گیلان دیر دم است . در سال چهارم شروع به چیدن برگ چای مینمایند ولی در بعض باغها در سال سوم میتوان برگ را چید و عموماً سه فصل برگ را میچینند: بهار، تابستان وپائیز در هر فصل دو یا سه مرتبه این عمل تکرار میشود ولی چین بهاره بهتر از سایر فصول است . نظر به این که عمل آوردن چای در سه سال اول متضمن مخارج عمده است و هیچ فایده برای رعیت ندارد لهذا رعایای خرده پا کمتر به این زراعت راغب هستند و با اینکه از سال سوم و چهارم عوائد عمده ٔ آن شروع میشود معهذا زراعت چای تا کنون توسعه ٔ زیاد نکرده .» سپس مؤلف درباره ٔ هزینه و درآمد تقریبی ده جریب باغ چایکاری شده ارقامی ذکر کرده و نتیجه گرفته اند که زراعت چای در سه ساله ٔ اول درآمدی ندارد و در سال چهارم ده جریب باغ چایکاری شده ، 15300 ریال خرج و 30000 ریال درآمد دارد و سرانجام در سالهای هشتم ، نهم و دهم همان ده جریب باغ چای 23700 ریال خرج و 70000 ریال درآمد آن است و آنگاه مینویسد: «بموجب احصائیه های گمرکی در سنوات 1305 و 1306 هَ . س . شش ملیون تومان تقریباً واردات چای به ایران بوده ، هرگاه عطف توجهی به توسعه ٔ زراعت چای بشود با تحمل مخارج ابتدائی میتوان این ثروت هنگفت را در داخله ٔ مملکت نگاهداشت و از آن گذشته مازاد محصول را هم بخارجه صادر کرد.» آنگاه مولف درباره ٔ واردات چای از سال 1299 تا 1309 جدولی ترتیب داده ، مقدار و قیمت چایی را که به ایران وارد شده شرح میدهد و کشورهای مختلفی که این محصول را به ایران وارد کرده اند نام میبرد و بعد می نویسد: «توجه به نکات ذیل برای اصلاح زراعت چای و توسعه ٔ آن لازم میباشد.
1 - فرستادن چند نفر شاگرد بممالک حاصل کننده ٔ چای برای تحصیل و تحقیقات راجعه بزراعت و ترتیب عمل آوردن آن .
2 - احداث باغهای جدید و بسط زراعت آن در تنکابن و مازندران و اطراف آن .
3 - استخدام چند نفر متخصص چایکار.
4 - خواستن بهترین نهال و تخم چای از هندوستان و سراندیب و چین و غیره .
5 - تأسیس اداره برای ترتیب بکار انداختن باغات مزبور بوسیله ٔ متخصصین فلاحت و ترویج آن بکمک متخصصین چایکار خارجی و دادن جایزه به اشخاصی که در مدت قلیلی در اراضی معینی چایکاری کرده و محصول خوبی بدست می آورند.
6 - احداث کارخانه جهت خشک کردن چای و عملیات راجعه به این محصول .
7 - تخفیف مالیات اراضی چایکاری از تاریخ احداث باغات الی سه سال . رجوع به جغرافیای مفصل اقتصادی ایران ج 3 صص 142 -147 شود.
نشریه ٔ اداره ٔ آمار و اطلاعات و نرمهای وزارت صنایع و معادن ایران ، درباره ٔ آمار فعالیت های صنعتی و معدنی کشور در سال 1335 راجع به چای و چایسازی در ایران نوشته است : «در مدت پنجاه و چند سال که از صنعت چایسازی ایران میگذرد، تولید چای رو به افزایش بوده است . سطح زیر کشت چای هر ساله توسعه یافته و تعداد کارخانجات چایسازی نیز زیادتر گردیده است . [ بطوری که در جدول شماره ٔ 17 ملاحظه میشود ] مصرف چای نیزبموازات افزایش چای هر ساله رو بفزونی بوده است . تولید چای که در سال 1311 برابر 240 تن بوده در سال 1335 بمقدار 7860 تن بالغ گشته و مصرف نیز از 4656 تن بمیزان 14591 تن افزایش یافته است . برای بررسی کامل وضع اقتصادی چای جداول شماره ٔ 15، 16، 17 و نمای روند چای تهیه گردیده که هر کدام بطریقی تغییرات اقتصادی چای را از لحاظ تولید، واردات ، صادرات و مصرف واضح میسازند. تولید چای : در سال 1335 تعداد 81 کارخانه ٔچایسازی در کشور مشغول تهیه ٔ فرآورده ٔ چای بودند که تعداد 2362 نفر کارگر در آنها مشغول به فعالیت بوده اند. از مقدار 31262 تن برگ چای خام که بکارخانجات تحویل گردید مقدار 7860 تن چای خشک استحصال شد که تقریباً 14 مواد خام میباشد. بطوری که در جدول دیده میشود کارخانجات چایسازی اکثراً در استان یک که منطقه ٔ چای خیز ایران است نصب میباشند.
واردات چای : واردات چای بطوری که شماره ٔ 17 نشان میدهد از مقدار 4416 تن در سال 1311 با دیدن بعضی نوسات در سالهای مختلف به 10914 تن در سال 1330 و 10097 تن در سال 1334 افزایش یافت ولی در سال 1335 میزان واردات مجدداً کاهش یافت و بمقدار 7315 تن بالغنگردید.
صادرات چای : بطوری که در جدول شماره ٔ 17 دیده میشود تولید چای ایران تمام بمصرف داخلی نمیرسد و در بعضی از سالها مقادیری به کشورهای خارج صادر میگردد. این رقم صادرات در سال 1333 بمقدار حداکثر 5506 تن بالغ شده بود، در سال 1335 نیز مقدار 584 تن چای داخلی بخارج صادر گردیده است . وضع صادرات و مصرف و تولید در چند ساله ٔ اخیر نسبت بسال 1325 مقایسه شده است و جدول شماره ٔ 17 بخوبی تغییرات آنها را نسبت بمقادیر مشابه سال 1325 نشان میدهد». (رجوع به نشریه ٔ اداره ٔ آمار و اطلاعات و نرمهای وزارت صنایع و معادن ایران منتشره در سال 1335 شود). برخی از انواع چای که بیشتر در تداول عامه معروف است :
- چای آق پر ؛ به ترکی ، چای پرسفید. نوعی از چای که پرهای سفید رنگ دارد.
- چای ایرانی ؛ چای داخله . چای داخلی . چایی که در کشور ایران به عمل آید.
- چای باروتی یا شکسته ؛ نوعی چای اعم ازداخلی و خارجی که بسیار نرم است و بیشتر در قهوه خانه ها به مصرف می رسد.
- چای بهاره ؛ چای چین اول که معمولاً در بهار چیده شود.
- چای پردرشت ؛ چایی که برعکس چای باروتی ، پرهای درشت دارد و آن را چای قلمی نیز گویند.
- چای پرسفید ؛ چایی که به ترکی «آق پر» گویند و دارای پرهایی به رنگ سفید است .
- چای خارجه یا چای خارجی ؛ انواع گوناگون چای که از خارج به ایران وارد میشود. انواع چای که محصول خارج ایران است .
- چای داخله یا چای داخلی ؛ چایی که در داخل کشور ایران بعمل آید. چای محصول کشور ایران .
- چای زرین ؛ نوعی از چای که پرهای درشت و برگهای زردرنگ دارد و از انواع ممتاز چای بشمار میرود.
- چای سبز ؛ نوعی چای که پرهای درشت دارد و بمصرف دارویی میرسد.
- چای شکسته ؛ همان چای باروتی است .
- چای قلم یا چای قلمی ؛ نوعی پردرشت و مرغوب چای است که به پردرشت هم معروف است .
- چای لاهیجان یا لاهیجی ؛ انواع چایهاکه در لاهیجان ایران بعمل آید و بسیار دیر دم میکشد و بچای دیردم هم معروف است .
- چای مخلوط ؛ نوعی چای نسبةً ارزان و پر مصرف که بیشتر در مجالس عمومی و روضه خوانی ها از آن مصرف کنند که در میان مردم متداول است .
|| مایع حاصل از برگ بوته ٔ چای در آب جوشان قرار داده شده و دم کشیده برای نوشیدن انواع چای از لحاظ مصرف و نوشیدن :
- چای پررنگ یا چای پرمایه ؛ چایی که مایه ٔ آن بیشتر از آب باشد.
- چای تازه دم ؛ چایی که بسیار نمانده و کهنه نشده باشد.
- چای ترش ؛ مخلوطی از چای و لیمو یا جوهر لیمو که گاه گل گاوزبان نیز آن درآمیزند.
- چای تلخ ؛ چای بی قند.
- چای دارچین ؛ چای که با دارچین مخلوط باشد و بیشتر آن را عامه در گذرگاهها خورند.
- چای دبش ؛ چای مرغوب که دهن را گس کند.
- چای دیشلمه بترکی یا چای قندپهلو چای که قند یا شکر ؛ در درون آن نریزند و با حبه قند بیاشامند و گاه هم آن را با کشمش یا خرما نوشند.
- چای شیرین ؛ در مقابل چای دیشلمه که در درون آن قند یا شکر ریزند.
- چای کال ؛ چای تازه دم که هنوز دم نکشیده باشد.
- چای کمرنگ ؛ یا چای کم مایه چایی که آب آن بیش از مایه ٔ چای باشد. و رجوع به چا وچائی و چایی شود.


فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) درختچه ای با برگ های دندانه دار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب می روید.
۲. (زیست شناسی ) برگ های این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین c
۳. دم کردۀ برگ های خشک این گیاه که به صورت نوشیدنی گرم مصرف می شود.
* چای آق پر: (زیست شناسی ) نوعی چای با پرهای سفید.
* چای باروتی: (زیست شناسی ) نوعی چای مرغوب شکسته و بسیار نرم.
* چای پر درشت: (زیست شناسی ) نوعی چای.
* چای زرین: (زیست شناسی ) نوعی چای با پرهای درشت و زردرنگ.
* چای سبز: (زیست شناسی ) نوعی چای محرک با طعم تند که برگ های آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک می کنند.
* چای سفیدپر: (زیست شناسی ) = * چای آق پر

۱. (زیست‌شناسی) درختچه‌ای با برگ‌های دندانه‌دار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب می‌روید.
۲. (زیست‌شناسی) برگ‌های این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین C
۳. دم‌کردۀ برگ‌های خشک این گیاه که به‌صورت نوشیدنی گرم مصرف می‌شود.
⟨ چای آق‌پر: (زیست‌شناسی) نوعی چای با پرهای سفید.
⟨ چای باروتی: (زیست‌شناسی) نوعی چای مرغوب شکسته و بسیار‌نرم.
⟨ چای‌ پر‌درشت: (زیست‌شناسی) نوعی چای.
⟨ چای زرین: (زیست‌شناسی) نوعی چای با پرهای درشت و زردرنگ.
⟨ چای سبز: (زیست‌شناسی) نوعی چای محرک با طعم تند که برگ‌های آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک می‌کنند.
⟨ چای سفیدپر: (زیست‌شناسی) = ⟨ چای آق‌پر


دانشنامه عمومی

چای نام یک نوشیدنی معطر است که معمولاً با ریختن آب داغ یا در حال جوش بر روی برگ های عمل آورده شده گیاه «کاملیا سیننسیس»، که گیاهی همیشه سبز و بومی آسیای شرقی است، بدست می آید. این نوشیدنی پس از آب، پرمصرف ترین نوشیدنی جهان است. چای واژه ای است چینی که در چین و شمال هندوستان به کار می رود و تقریباً با همان تلفظ وارد زبان فارسی شده است.
شامپو چای سبز
نام این گیاه در گویش چینی جنوبی چای و در گویش چینی شمالی به صورت تِی تلفظ می شد و هردو تلفظی از یک حرف چینی یگانه در چین قدیم هستند. مردم اروپای غربی نام این گیاه را از چینیان شمالی و مردم خاورمیانه و شمال آفریقا نام آن را از چینیان جنوبی آموختند.
نوشیدنی چای با دم کردن برگها، جوانه ها یا شاخه های فرآوری شده بوته چای گونه Camellia sinensis به مدت چند دقیقه درآب داغ درست می شود. فرآوری آن می تواند شامل اکسیداسیون، حرارت دهی، خشکسازی و افزودن گیاهان، گلها، چاشنی ها و میوه های دیگر به آن باشد.
چای یک منبع طبیعی از کافئین، تئوفیلین، تئین و آنتی اکسیدان ها است، اما تقریباً بدون چربی، کربوهیدرات ها، یا پروتئین. آن دارای طعمی مطلوب است که کمی تلخ و گس می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

چای (tea)
درختچه ای همیشه سبز۱، با نام علمی Camellia Sinensis، از خانوادۀ چای۲. برگ های خشک و تخمیرشدۀ آن را در آب داغ می خیسانند و از آن نوشیدنی نشاط آوری تهیه می کنند که آن نیز به چای معروف است. چینی ها این گیاه را از ۷۳۷ پ م می شناخته اند. چای نخستین بار در ۱۶۱۰ به اروپا رسید و سریعاً به نوشیدنی عامه پسندی تبدیل شد. در ۱۸۲۳، مشخص شد که بوتۀ چای به صورت وحشی در مناطق شمالی هندوستان می روید. پس از مدتی، این گیاه را در آسام و سری لانکا کشت کردند. ایران، چین، هندوستان، سیلان، ژاپن، افریقا، امریکای جنوبی، گرجستان، آذربایجان و اندونزی از تولید کنندگان چای اند. نخستین کسی که به فکر تولید و کشت چای در ایران افتاد، حاج محمدحسین اصفهانی بود که در ۱۳۰۲ق، در زمان ناصرالدین شاه، بذر چای را از چین به ایران آورد، اما در کشت چای موفق نشد. در ۱۳۱۷ق کاشف السلطنه، سرکنسول ایران در هندوستان، اصله و تخم چای را به ایران وارد کرد. سرسختی های او در کشف چای، موجب قتل او شد.گیاه چای. بوتۀ اصلی چای پیوسته سبز و اصلش از آسیای شرقی است و ارتفاعش به حدود دَه متر می رسد، اما هنگام پرورش آن برای مقاصد اقتصادی حداکثر به۱.۵ متر می رسد و هر پنج روز یک بار برگ ها و شاخه های جوان آن را می چینند. بوته های آن را با کاشتن دانه زیاد می کنند و از ۳ سالگی از آن بهره برداری می کنند.
طرز تهیۀ چای خشک. برگ های جوان را پس از چیدن در محوطه ای، که به آن هوا دمیده می شود، در طبقه هایی پخش می کنند، تا به مدت چهار تا هجده ساعت براثر جریان هوا مقداری از آب آن ها از دست برود. برای تهیۀ چای سیاه۳، که از سریلانکا و هندوستان به دست می آید، برگ ها را در ماشین هایی با غلتک هایی خاص می ریزند تا روغن های اسانس دار برگ ها آزاد شود. سپس، آن ها را تخمیر و سرانجام خشک و درجه بندی می کنند. فرآیند تخمیر باعث می شود که رنگ برگ چای، سیاه یا قهوه ای تیره شود. عطر چای به سبب اسانس های فرّار آن، خاصیت محرّکش به سبب تئین (← کافئین)، و گسی آن به واسطۀ مواد مازوئی است. برای تهیۀ چای سبز۴، که در چین، تایوان، و ژاپن مصرف می شود، ابتدا برگ ها را بخار می دهند و پس از آن، از غلتک هایی می گذرانند. این چای را بعد از خشک کردن درجه بندی می کنند. رنگ این محصول سبز یا تقریباً سبز است. بعضی چای ها را با روغن های گیاهی، مثلاً روغن برگاموت، معطر می کنند.
درجه بندی. اساس درجه بندی اندازۀ برگ است. بعضی از چای های سریلانکا (سیلان) را پس از درجه بندی به نام های گوناگون می خوانند. از آن جمله اند پرتقالی، گلی، شکسته، شکسته پرتقالی، و خرده. چای اخیر را اغلب به صورت کیسه ای به فروش می رسانند. در جهان، ۷۵ درصد تجارت چای منحصر به چای سیاه است.
مصرف. در کشورهای متفاوت، شیوۀ نوشیدن چای متفاوت است. در ژاپن، چایخانه های خاصی دایر است که تشریفاتی ویژه برای مصرف چای عرضه می کنند. در تبت۵، تکه های سخت و فشردۀ چای را بیش از آن که دَم کنند، مثل پول دست به دست می کنند. در ایران نیز چایخانه های معروفی برپا بوده اند که برخی هنوز هم دایرند.
تحقیقات جدید. چای سیاه حاوی فلاونول۶، ماده ای شیمیایی و ضداکسیدان، است که مواد اکسیدکنندۀ زیان آور بدن را ا بین می برد. در ۱۹۹۹، پژوهشگران امریکایی دریافتند که نوشیدن چای موجب جلوگیری از حمله های قلبی می شود. حملات قلبی در گروهی که چای می نوشند، در مقایسه با گروهی که عادت به نوشیدن چای ندارند، ۴۴ درصد کمتر است. در بسیاری از کشورهای جهان دم کردۀ چای پس از آب بیشترین نوشیدنی است که مصرف می شود.evergreen Theaceae Black tea green tea Tibet flavonol

فرهنگستان زبان و ادب

{Camellia} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای درختچه ای یا درختی همیشه سبز از چائیان با حدود 120 گونۀ پراکنده در شرق آسیا؛ برگ های آنها براق و تخم مرغی است و گل هایشان در حالت خودرو پنج تا هفت گلبرگ دارد که تعداد زیادی پرچم زرد را در بر گرفته اند و کاسبرگ هایشان ...

نقل قول ها

چای و چایخانه ها و همچنین قهوه خانه ها موضوع این نوشتار است.
برنج سرد را می توان خورد، چای سرد را می توان نوشید، اما نگاه سرد را نمی توان تحمل کرد.• -> ضرب المثل های چینی
• چای در ایران نقش شراب را در فرانسه دارد. مثل فرانسه که شراب سرخ در مراسم مختلف از جشن ازدواج گرفته تا کنار میز غذا حضور دارد، چای هم در بیشتر لحظات زندگی ایرانی ها حاضر است. -> رُزماری کیوی یروی (Rose-Marie Kivijärvi)
• بسته به طبقه اجتماعی و سبک زندگی شکل نوشیدن چای هم متفاوت است. مثلاً خانواده های سنتی چای را در قوری دم می کنند و آن را در استکان می ریزند و در نعلبکی می گذارند و به مهمانشان تعارف می کنند. در حالی که طبقهٔ متوسط شهری تمایل بیشتری به ریختن چای در فنجان دارد و به مهمان می گویند چای حاضر است و هر وقت خواست بگوید تا برایش بریزند یا اصلاً خودش برای خودش هروقت خواست، چای بریزد. -> رُزماری کیوی یروی (Rose-Marie Kivijärvi)
• «سعادت این است که یک فنجان چای بنوشیم ... با دوستی ... در لحظه ای پسندیده.»محمد المخزنجی در (البستان)• «آرامش بخش خواهد بود که چایی را در عطر-و-طعمِ نورِ صبح بچشم.»محمد عفیفی در (ترانیم فی ظل تمارا)• «عشق و رسوایی بهترین شیرین کنندهٔ چای هستند.»هنری فیلدینگ /Henry Fielding• «یک فنجان چای می تواند حالت طبیعی مرا بازگرداند.»داگلاس آدامز/Douglas Adams

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چای یکی از انواع برگها می باشد. از احکام آن به مناسبت در باب صلات سخن گفته اند.
چای برگهای گیاهی به همین نام است.
احکام چای
جواز سجده بر برگ چای محلّ بحث است. برخی به جهت صدق عنوان خوردنی بر آن، صحیح نمی دانند و برخی از آن جهت که خودش خورده نمی شود، بلکه رنگ و مزه حاصل از آن نوشیده می شود سجده بر آن را صحیح دانسته اند.

گویش اصفهانی

تکیه ای: čâyi
طاری: čâyi
طامه ای: čâyi
طرقی: čâyi
کشه ای: čâyi
نطنزی: čâyi


پیشنهاد کاربران

واژه "چای" در اصل واژه ای است ترکی که علاوه بر معنای چای خوردنی معنای اصلی آن رود و رودخانه است و در بیشتر شهر ها و روستا ها که رود خانه ای از ان عبور مکند پسوند یا پیش وند نام شهر یا روستا با اسم "چای " تمام شده یا به اول اسم آن منطقه افزوده شده است ؛برای مثال " قوشاچای " یعنی دو رود که شهری در جنوب آذربایجان غربی یا همان میاندوآب است یا "چای باغی " به معنی " رود باغ " که نام روستایی است از روستا های شهر تاریخی مراغه است که رود از آن عبور می کند .

tea

نمی دانم از دید بعضی ها چگونه رودخانه با چای یکی شده اما واژه های بسیاری در زبان های گوناگون یکسان هستند در حالی که معانی مختلفی دارند. درضمن چای قدمت دیرینه ایی دارد و در بیابان های سرد مغولستان کشت نمی شود بلکه در جنگل های مرطوب جنوبی آسیا ( هند و چین ) از دیر باز وجود داشته است.
چای خوردنی ( نه رودخانه خوردنی! ) واژه ای است چینی که در چین و شمال هندوستان به کار می رود و تقریباً با همان تلفظ وارد زبان فارسی شده است.
نام این گیاه در گویش چینی جنوبی چای و در گویش چینی شمالی به صورت تِی تلفظ می شد و هردو تلفظی از یک حرف چینی یگانه در چین قدیم هستند. مردم اروپای غربی نام این گیاه را از چینیان شمالی و مردم خاورمیانه و شمال آفریقا نام آن را از چینیان جنوبی آموختند.
کشت چای در ایران، از سال ۱۳۱۴ هجری قمری آغاز شد. در این سال، یکی از رجال آن دوره به نام محمد میرزا کاشف السلطنه که به عنوان ژنرال کنسول ایران در هند مأمور به خدمت بود، توانست در بازگشت به ایران، چند بته چای را با زحمت فراوان وارد ایران کند. وی با توجه به مطالعاتی که بر روی انواع چای و نحوه کشت آن ها نموده بود، شهر لاهیجان را به دلیل وجود هوای مناسب برای کشت چای انتخاب کرد. این شهر امروز به عنوان مرکز کشت چای در ایران درآمده است. مقبرهٔ کاشف السلطنه در لاهیجان امروز به صورت گنجینهٔ تاریخ چای ایران در لاهیجان درآمده است.

چای کلمه گیلکی، مرکز چای شهر لاهیجان. اصطلاحات کلیکی وگالشی مرتبط با چای، چای چینی، چای کاری، ته بر، ولگ شون، سر هرس، کمر بر، فکر، خال خال، یه غنچه دوبرگ، چور، پلاس، تفت، مالش، خشک کن ، او کشین، دم آردن، واکون، چایخوری، فریزون، چای پویش، چای دونه، چای سفید، زنبیل، وروره زان، چای لاک، چای باغ و. . . کاشف السلطنه برای اولین بار دانه چای سبز را از هند به لاهیجان به ارمغان آورد. لاهیجان بزرگترین مر کز تولید چای سبز و سیاه خاورمیانه. از دیگر شهرها، املش، سیاهکل، رودسر، و. . . . چای کلمه گیلکی. چایچی، چایکار، چایدار، فامیلهای مرتبط با کار چای. مرسی.

کارنامه یا سرگذشت چای چنانکه در نوشته های آلمانی آمده به بیش از پنج هزار سال می رسد که آن در چین آغاز می شود و این گیاه از چین به دست باورمندان بودایی ( دین یار های آن Priest ) به هندوستان آورده می شود. در آنجا پی میبرند که در آنجا هم چای به شکل خود روی رشد می کند.
دو هزار و هفت سد و سی وهفت سال پیش از میلاد کسرای چین به نام shennong که شیوه او نوشیدن آب جوشیده بود برای اینکه بیمار نشود روزی در آب جوشیده برگ چای انداخت و آب سوزان به رنگ زرد در آمد و مزه خوبی داشت . از آن هنگام این نوشیدنی نام چای گرفت که در آلمانی آنرا به این شکل می نویسند Tschai در زبان هندی Chai نوشته می شود. پس حالا می دانیم که واژه چای از کجا سر چشمه می گیرد. ما ایرانیان چای سیاه می نوشیم در هر خانه که وارد می شویم کدبانوی او سماور را آتش می کند و چای درست می کند. روشی که آنرا درست می کنیم بسیار بالنده و برجسته است. آب جوش روی چای می ریزند و غوری را روی جایی که گرمای کمتر از سد درجه سلسیوس دارد می گذارند تا دم بکشد و جا بیفتد. چای دارای کافئین است. در گذشته در دهه بیست یا سی ترسایی ( ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ ) گمان می کردنند که چای دارای تئین است. امروز با روشهای شیمیایی مدرن پی برده اند که چای هم مانند قهوه دارای کافئین است و اندازه آن در این گیاه از قهوه هم بیشتر است. برگه چای سیاه ۵٪ کافئین دارد ولی لوبیای قهوه دارای ۲٪ از این مایه یا بند است. ولی یک پنگان قهوه 250 ml کافئین زیادتر دارد تا یک هم اندازه آن از چای سیاه چرا اینگونه است؟
در هنگام درست کردن یک پنگام قهوه بیش از دوازده گرم از آن روی فیلتر می ریزند و آب سوزان به آن سرازیر می کنند ولی برای هم اندازه آن چای سیا۰ سه گرم چای خشک می ریزند. چای که ما دم می کنیم پس از دم کشیدن مایه های افزون بر کافئین بیرون می دهد که آنها را در آلمانی Gerbstoffe می گویند. این مایه ها با کافئین پیوندی درست می کنند و پس از اینکه چای را می نوشیم آرام آرم کافئین از آن جدا شده و در بدن گیرش می شود و در درازای روز خستگی را از بدن بیرون می آورد. در قهوه چنین مایه هایی نیست و کافئین آن یکباره گیرش می شود. نوشیدن بیش از هفت پنگام قهوه هفت در 250 ml روزانه انگیزه بیماری Hallucination می شود. کسانی که همواره سدا هایی در گوششان می آید دارای این بیماری هستند. چون لوبیاهای قهوه را برشته می کنند و می سوزد. مایه ای به نام Acrylamide می سازد که ریسک بیماری چنگار ( سرطان ) را بالا می برد. بهترین گونه چای سیاه Darjeeling - Tea است که در اپاختر خاوری north - east هندوستان می روید و یک بسته 150 گرمی آن که مارک Biology دارد در سوپرمارکتهای آلمان نزدیک به چهار یورو است. تراز کافئین در آن 60 میلی گرم در هر Cup =250 ml است. پس از آن Assam - Tea است که65 میلی گرم در هر Cup=250 ml است. چای سیاه سیلان Ceylon - tea که در سری لانکا کشت می شود 55 میلی گرم در هر Cup=250 ml کافئین دارد. در هنگام خرید چای باید نگاه کرد که در آن Aroma و رنگ بکار نبرده باشند و آنرا به شکل biological کشت کرده باشند که بدون کاربرد مایه های شیمیایی مانند Pesticide است. از این مایه زهر آگین برای نابودی تار پایان و انگلها بکار برده می شود. چای سبز هم هست که کافئین کمتری دارد.

چای ( Chay ) : در زبان ترکی به معنی رود ( مثلا آراز چایی=رود آراز ) و همچنین نام نوشیدنی ای از برگ گیاه چای

سده هفدهم زایشی در انگلستان به چایخانه tea - cafe || دانشگاه پنی Penny - university* می گفتند, چون جایی برای گرد آمدن روشن اندیشان بود و چای هم چند پنی بیشتر بها نداشت. چنانکه پدر بزرگها برای ما می گویند در روزگاران گذشته چایخانه ها در کشور ما جایی برای گوش دادن به گویندگانی بود که در باره داستان رستم و سهراب[ کار با ارزش فردوسی بزرگ , شاهنامه] می گفتند و مردم چیزهایی را در باره ایران باستان با چامه یاد می گرفتند . چایخانه ها همچنین جایی برای نوازندگانی بود که با ساز و برگ خود برای پیدا کردن کار در آنجا می نشستند و چشم براه می ماندند تا یک تن بیاید و به آنها کار بدهد و آنها را برای نواختن موزیک به آئین اروسی ( زناشویی ) ببرد. کسانی که پولدار و توانمند بودنند, چند نوازنده را بر می داشتند و با خود می بردند. دیگر اینکه اگر کسی می خواست درب و پنجره خانه خود را رنگ کند و زنگرز می خواست بایستی آنرا در چایخانه میانه شهر پیدا می کرد. پس چای تنها یک نوشیدنی نیست که خستگی را می زداید ونکه موتوری یا سوختی برای انجام کارهایی که در بالا نوشتم هم بوده ! با چای زبانزدی را هم می گویند برای کسانیکه زندگانی خود را بیهوده می گذرانند و آن این است که// نمی شود نشست و چای نوشید و درنگ کرد تا چه خواهد شد\\.

* 100 پنی یک پوند است

یعنی نوشیدنی قهوه ای


کلمات دیگر: