کلمه جو
صفحه اصلی

تبریک


مترادف تبریک : تهنیت، شادباش، مبارک باد

برابر پارسی : شادباش، خجسته، شاباش، فرخنده، فرخنده باد

فارسی به انگلیسی

congratulation, goodwishes, mazel tov

congratulation, good wishes


congratulation


فارسی به عربی

تحیة , تهنأة

مترادف و متضاد

تهنیت، شادباش، مبارک‌باد


greeting (اسم)
برخورد، سلام، خوشامد، درود، خوش آمد، تبریک، تهنیت، احترام، تبریکات، خوش باش، سلام کننده

congratulation (اسم)
تبریک، شادباش، تهنیت

felicitation (اسم)
تبریک، شادباش

فرهنگ فارسی

شادباش گفتن، مبارکبادگفتن، دعای برکت کردن
۱- ( مصدر ) شاد باش گفتن خجستگی خواستن . ۲- ( اسم ) شاد باش تهنیت . جمع : تبریکات .
دهی از دهستان مزرج است که در بخش حومه شهرستان قوچان و به بیست هزار گزی شمال خاوری قوچان و بیست هزار گزی خاور راه عمومی قوچان به باجگیران قرار دارد کوهستانی و معتدل است .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) شادباش گفتن . ۲ - (اِمص . ) شادباش ، تهنیت .

لغت نامه دهخدا

تبریک . [ ت َ ] (اِخ ) نام عیدی است یهود را و سپس عرابا، باشد به دو روز. رجوع به التفهیم بیرونی چ همایی ص 245 شود.


تبریک . [ ت َ ] (ع مص ) فروخفتن شتر. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || در غذا و بر غذا دعا کردن ببرکت . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). دعا کردن کسی را به برکت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برکت برای کسی خواستن به دعا. (فرهنگ نظام ). دعای خیر. دعای برکت . (ناظم الاطباء). || مبارک باد گفتن . (فرهنگ نظام ). مبارک باد. (ناظم الاطباء).


تبریک . [ ت َ ب َ ی َ ] (اِ) نظامی در اقبالنامه در عنوان «افسانه ٔ خراسانی و فریب دادن خلیفه » گوید: خراسانیی چست ببغداد شد، چون کارش سست شد، هزار دینار زر مصری را خرد سایید و با گل سرخ بیامیخت و مهره ای چند بساخت و آنها را بعطاری سپرد و گفت :
بدیناری این بر تو بفروختم
و زو کیسه ٔ سود بر دوختم
چو وقت آید این را که داری برنج
بده باز خرم ، زهی کان گنج
بپرسید عطار کاین را چه نام ؟
بگفتا تبریک ، سخن شد تمام ...
فرستاد در شهر بالا و پست
تبریک طلب کرد نامد بدست ...
حدیث تبریک بیاد آمدش
جزآن هر چه بشنید باد آمدش
خبر بازجست از تبریک فروش
بخندید کان طنزش آمد بگوش
تبریک چو تصحیف سازد دبیر
بیاموز معنی و معنیش گیر .
رجوع به اقبالنامه ٔ نظامی چ وحید صص 68 - 69 شود.


تبریک . [ت َب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مزرج است که در بخش حومه ٔ شهرستان قوچان و به بیست هزارگزی شمال خاوری قوچان و بیست هزارگزی خاور راه عمومی قوچان به باجگیران قرار دارد. کوهستانی و معتدل است و 220 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


تبریک. [ ت َ ] ( ع مص ) فروخفتن شتر. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || در غذا و بر غذا دعا کردن ببرکت. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). دعا کردن کسی را به برکت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). برکت برای کسی خواستن به دعا. ( فرهنگ نظام ). دعای خیر. دعای برکت. ( ناظم الاطباء ). || مبارک باد گفتن. ( فرهنگ نظام ). مبارک باد. ( ناظم الاطباء ).

تبریک. [ ت َ ب َ ی َ ] ( اِ ) نظامی در اقبالنامه در عنوان «افسانه خراسانی و فریب دادن خلیفه » گوید: خراسانیی چست ببغداد شد، چون کارش سست شد، هزار دینار زر مصری را خرد سایید و با گل سرخ بیامیخت و مهره ای چند بساخت و آنها را بعطاری سپرد و گفت :
بدیناری این بر تو بفروختم
و زو کیسه سود بر دوختم
چو وقت آید این را که داری برنج
بده باز خرم ، زهی کان گنج
بپرسید عطار کاین را چه نام ؟
بگفتا تبریک ، سخن شد تمام...
فرستاد در شهر بالا و پست
تبریک طلب کرد نامد بدست...
حدیث تبریک بیاد آمدش
جزآن هر چه بشنید باد آمدش
خبر بازجست از تبریک فروش
بخندید کان طنزش آمد بگوش
تبریک چو تصحیف سازد دبیر
بیاموز معنی و معنیش گیر .
رجوع به اقبالنامه نظامی چ وحید صص 68 - 69 شود.

تبریک. [ ت َ ] ( اِخ ) نام عیدی است یهود را و سپس عرابا، باشد به دو روز. رجوع به التفهیم بیرونی چ همایی ص 245 شود.

تبریک. [ت َب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مزرج است که در بخش حومه شهرستان قوچان و به بیست هزارگزی شمال خاوری قوچان و بیست هزارگزی خاور راه عمومی قوچان به باجگیران قرار دارد. کوهستانی و معتدل است و 220 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ عمید

مبارک باد گفتن، شادباش گفتن.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۷°۱۱′۱۵″ شمالی ۵۸°۴۳′۱۰″ شرقی / ۳۷٫۱۸۷۵۰°شمالی ۵۸٫۷۱۹۴۴°شرقی / 37.18750; 58.71944
تبریک، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قوچان در استان خراسان رضوی ایران.
این روستا در دهستان شیرین دره قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۹ نفر (۱۳ خانوار)بوده است.

فرهنگ فارسی ساره

شادباش، شاباش، خجسته، فرخنده


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تبریک نوعی دعا کردن و تهنیت گفتن است
تبریک در لغت به دعا کردن به برکت و مبارک باد گفتن را می گوینداز آن به مناسبت در بابهای تجارت، نکاح، شفعه و لعان سخن رفته است.
تبریک در فقه
تجارت: کالایی که انسان می خرد مستحب است از خداوند متعال بخواهد آن را بر وی مبارک گرداند. نکاح: تبریک گفتن به کسی که ازدواج کرده یا دارای فرزند شده مستحب است. شفعه: در اینکه دارنده حقّ شفعه اگر به خریدار یا فروشنده تبریک بگوید، حقّ او ساقط می شود یا نه، اختلاف است لعان: هرگاه پدر ی در پاسخ به کسی که ولادت فرزند او را تبریک گفته، کلماتی بگوید که متضمّن اقرار به انتساب نوزاد به او باشد- مانند «آمین» یا «خداوند دعایت را مستجاب کند»- نمی تواند به سبب لعان بچه را از خود نفی نماید؛ لیکن اگر گفتار وی دلالت بر اقرار نکند- مانند آنکه بگوید «خداوند به تو خیر دهد»- می تواند با لعان بچه را از خود نفی کند

جدول کلمات

شادباش

پیشنهاد کاربران

فرخ باد

Well


خجسته باد

نیک نوید

لازمه دقت کرد که تبریک درواقع یک کلمه ی عربی بر وزن فعیل به معنای روزی دار و برکت دار بودن ( یا دارای برکت و شگون و رزق بودنه ) و همچنین مبارک هم به معنای برکت دار شده. . یا ساده تر روزی داده شده هستش. . و فکرمیکنم معنای کین گراجلیشن در زبان انگلیسی uk و. . . که برای تولد یا ارتقای پست اداری یا تغییر وتحول درزندگی شخص بطور کلی بوجود اومده و از کین گراجلیشن استفاده میکنن که بنظرم معنای واقعی ودقیقش اظهار خوشایندی از این تغییر وتحوله و خوشایند بودن تولد و خوشایند بودن ارتقای پست و. .
کل حجملاتم فقط به این منظور بودکه بگم منظور از این کلمه درانگلیسی میتونه شادباش گفتن باشه. . و کلمه تبریک در بین فارسی زبانان به اشتباه داره استفاده میشه. . .

مثلن فاشی زبانان میگن مرحبابه یه معنا و ترک ها هم مرحبا رو میگن به معنای دیگه. . و عربها هم مرحبا رو به همون معنای افرین فارسی زبانان منظورشونه. . ولی در ترکیه مرحبا تشکرکردنه. . اگرکه یکی نیاد بگه ترکها نمیگن مرحبا. . میگن مِرِبا اونجاشو دیگه من نمیدونم
درمورد تبریک هم همین شده فارسی زبانان و عرب زبانان از این کلمه در معانی متفاوت استفاده میکنن و درواقع کاربردش درزباندعرب صحیحه . . خلاصه بنظرم جذابتر وزیباتر اینه که این کلمه کِنگراجلیشن رو به معنای شادباش بکار برد و تبریک رو بمرور درجای خودش استفاده کرد. . و به یک راننده تاکسی که میگه امروز بیست تومن بیشتر کارکردم گفت تبریک.

تبریک ورود گفتن


کلمات دیگر: