کلمه جو
صفحه اصلی

خیابان


مترادف خیابان : بلوار، شارع، گذرگاه، معبر

فارسی به انگلیسی

avenue, road, street, walk, alley, thoroughfare, drag

avenue, walk, alley, road, street


avenue, street, thoroughfare


فارسی به عربی

شارع , طریق

مترادف و متضاد

road (اسم)
راه، خیابان، خط، جاده، مسیر، طریق، راه اهن

avenue (اسم)
راه، خیابان، خیابان وسیع

street (اسم)
کوچه، خیابان، جاده

walk (اسم)
راهرو، تفریح، خیابان، سیر، گردشگاه، پیاده رو، راهروی، گردش پیاده

broadway (اسم)
خیابان، خیابان وسیع

بلوار، شارع، گذرگاه، معبر


فرهنگ فارسی

راه گشادوهمواردرشهرکه مردم ووسائل نقلیه بروند
( اسم ) ۱ - راه گشاده و همواری که برای عبور و مرور در باغ سازند و کناره های آنرا گل کاری کنند . ۲ - هر کوی مستقیم و فراخ و دراز که اطراف آن درخت و گل باشد . ۳ - راه گشاد و هموار در شهر که مردم از آن عبور کنند .
دهی است از دهستان مشهد ریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد . واقع در ۱۶ هزار گزی باختر طیبات و ۲ هزار گزی جنوب اتومبیل رو طیبات به شهرنو با ۲۹۵ تن سکنه آب آن از قنات و راه آنجا مالرو است .

فرهنگ معین

(اِ. ) جاده ، راه عریض و هموار در شهر که مردم از آن عبور کنند و اطراف آن مغازه یا خانه باشد.

لغت نامه دهخدا

خیابان . (اِ) گلزار. (ناظم الاطباء). || چمن . (یادداشت مؤلف ). || رسته ای که در باغ می سازند برای عبور و مرور و کنارهای آنرا گل کاری می کنند. (از ناظم الاطباء). راهی که در میان صحن چمنها باشد. (آنندراج ). روشی که در باغها می سازند و در میان آن راه دارند. راه ساخته و بیشتر در میان دو صف درختان باغ . (یادداشت مؤلف ). گذرگاهها که میان باغچه ها و درختها بطول و عرض باغ ترتیب دهند در برابر یکدیگر. (از انجمن آرای ناصری ) :
یکی باغ ماننده ٔ آسمان
خیابان آن چون ره کهکشان .

استاد (از انجمن آرای ناصری ).


دل من باغبان عشق وتنهایی گلستانش
ازل دروازه ٔ باغ و ابد حد خیابانش .

(از انجمن آرای ناصری ).


|| هرکوی راست و فراخ و دراز که اطراف آن درخت و گل باشد.(ناظم الاطباء). کوی . شارع . (یادداشت مؤلف ). راهی ساخته شده بین دو رسته ساختمان در کنار آن و این بیشتر در شهرهاست و در بیابان راه ساخته شده ٔ بین دو قطعه از بیابان .
- خیابان بندی ؛ احداث خیابان در شهری یا در باغی یا در هر فضائی و مکانی .
- خیابان بندی کردن ؛ خیابان در مکانی ایجاد کردن و آن معمولاً با تسطیح کف محل عبور با سنگ فرش کردن یا آسفالت کردن یا جز آن همراه است و در دو طرف آن بیشتر درختکاری می کنند و نهر احداث می نمایند. (یادداشت مؤلف ). راست ساختن خیابان به رسم معهود. (آنندراج ) :
خوش خیابان بندیی کردند در بستان ما.

ارادت خان واضح (از آنندراج ).


- خیابان پیما ؛ بیکاره . خیابان گرد.
- خیابان ذرع کردن ؛ ولگردی . بیکارگی .
- خیابان سازی ؛ احداث خیابان در مکانی . (یادداشت مؤلف ).
- خیابان سازی کردن ؛ احداث خیابان در مکانی کردن . خیابانی در فضائی بوجود آوردن . (یادداشت مؤلف ).
- خیابان گرد ؛ آنکه در حاشیه ٔ خیابانها بدون قصد و از روی بیخودی راه می رود کنایه از بیکاره .
- خیابان گردی ؛ راه روی در خیابانها.
- || بیکاری که ملازم آن گردش در خیابانهاست .
- خیابان گردی کردن ؛ در خیابان بدون قصد راه رفتن . حاشیه گردی در خیابانها.
- خیابان گز کردن ؛ خیابان اندازه گرفتن . کنایه از بیکار و خیابان گرد بودن است . بیکاره راه رفتن در خیابانها.

خیابان . (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع درنه هزارگزی جنوب خاوری مشهد بر سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به سرخس با 1261 تن سکنه . آب آن از رودخانه است و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه اتومبیل رو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


خیابان. ( اِ ) گلزار. ( ناظم الاطباء ). || چمن. ( یادداشت مؤلف ). || رسته ای که در باغ می سازند برای عبور و مرور و کنارهای آنرا گل کاری می کنند. ( از ناظم الاطباء ). راهی که در میان صحن چمنها باشد. ( آنندراج ). روشی که در باغها می سازند و در میان آن راه دارند. راه ساخته و بیشتر در میان دو صف درختان باغ. ( یادداشت مؤلف ). گذرگاهها که میان باغچه ها و درختها بطول و عرض باغ ترتیب دهند در برابر یکدیگر. ( از انجمن آرای ناصری ) :
یکی باغ ماننده آسمان
خیابان آن چون ره کهکشان.
استاد ( از انجمن آرای ناصری ).
دل من باغبان عشق وتنهایی گلستانش
ازل دروازه باغ و ابد حد خیابانش.
( از انجمن آرای ناصری ).
|| هرکوی راست و فراخ و دراز که اطراف آن درخت و گل باشد.( ناظم الاطباء ). کوی. شارع. ( یادداشت مؤلف ). راهی ساخته شده بین دو رسته ساختمان در کنار آن و این بیشتر در شهرهاست و در بیابان راه ساخته شده بین دو قطعه از بیابان.
- خیابان بندی ؛ احداث خیابان در شهری یا در باغی یا در هر فضائی و مکانی.
- خیابان بندی کردن ؛ خیابان در مکانی ایجاد کردن و آن معمولاً با تسطیح کف محل عبور با سنگ فرش کردن یا آسفالت کردن یا جز آن همراه است و در دو طرف آن بیشتر درختکاری می کنند و نهر احداث می نمایند. ( یادداشت مؤلف ). راست ساختن خیابان به رسم معهود. ( آنندراج ) :
خوش خیابان بندیی کردند در بستان ما.
ارادت خان واضح ( از آنندراج ).
- خیابان پیما ؛ بیکاره. خیابان گرد.
- خیابان ذرع کردن ؛ ولگردی. بیکارگی.
- خیابان سازی ؛ احداث خیابان در مکانی. ( یادداشت مؤلف ).
- خیابان سازی کردن ؛ احداث خیابان در مکانی کردن. خیابانی در فضائی بوجود آوردن. ( یادداشت مؤلف ).
- خیابان گرد ؛ آنکه در حاشیه خیابانها بدون قصد و از روی بیخودی راه می رود کنایه از بیکاره.
- خیابان گردی ؛ راه روی در خیابانها.
- || بیکاری که ملازم آن گردش در خیابانهاست.
- خیابان گردی کردن ؛ در خیابان بدون قصد راه رفتن. حاشیه گردی در خیابانها.
- خیابان گز کردن ؛ خیابان اندازه گرفتن. کنایه از بیکار و خیابان گرد بودن است. بیکاره راه رفتن در خیابانها.

خیابان. ( اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد واقع درنه هزارگزی جنوب خاوری مشهد بر سر راه شوسه عمومی مشهد به سرخس با 1261 تن سکنه. آب آن از رودخانه است و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه اتومبیل رو می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

خیابان . (اِخ ) دهی است از دهستان مشهد ریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. واقع در16 هزارگزی باختر طیبات و 2 هزارگزی جنوب اتومبیل روطیبات به شهرنو با 295 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فرهنگ عمید

۱. معبر عمومی در شهرها که مردم از طرفین آن و وسایل نقلیه در وسط آن رفت وآمد می کنند.
۲. [قدیمی] راه راست و هموار در باغ.

دانشنامه عمومی

خیابان (در ایران) یا سَرَک (در افغانستان) نوعی گذرگاه ارتباط دهنده، و اغلب قسمتی از بافت شهری می باشد که محل تردد یا عبور وسایل نقلیه یا عابرین است. در فضاهای شهری، خیابان ها جزء اموال عمومی شهرداری ها به شمار می آیند. به ساخت خیابان های جدید برای شهر و روستاها، خیابان کشی می گویند.
خیابانی
در دو سوی خیابان ها معمولاً پیاده روهایی ساخته می شود که با جدول هایی از بخش سواره رو جدا می شوند. خط کشی عابر پیاده، چراغ قرمز، و جوی آب و شبکه های فلزی بر روی جوی ها از تأسیساتی است که در بسیاری از خیابان ها دیده می شود.
در سطوح زیرین بسیاری از خیابان ها، برخی از تأسیسات شهری قرار گرفته از قبیل لوله های آب رسانی، خطوط برق و لوله های فاضلاب و غیره. زمانی که این تأسیسات نیاز به ترمیم یا تعمیر داشته باشد، بخشی از آسفالت خیابان ها به صورت نواره ای در مسیر این تأسیسات برداشته می شود، به این بخش، نوار حفاری گفته می شود. تراش روکش و شیارزنی آسفالت با دستگاه هایی نظیر دستگاه ویرتگن انجام می شود. پس از انجام تعمیرات، بر روی نوار حفاری آسفالت جدیدی ریخته می شود و با غلتک آن را مرمت و لکه گیری می کنند.
خیابان ها با عرض های مختلف ساخته می شوند و گاه اندازه پهنای خیابان در نام آن خیابان بازتاب می یابد، مانند خیابان بیست متری، سی متری و غیره (برای نمونه خیابان سی متری جی در غرب تهران). در بخش هایی از بافت های قدیمی تر برخی شهرها شهرداری ها تصمیم به ایجاد پهنای بیشتر برای روان سازی تردد در خیابان می کنند که به این کار تَعریض خیابان می گویند. تعریض خیابان ها از طریق مقرر کردن استاندارد جدیدی برای پهنای پیاده روها برای ساخت وسازهای جدید انجام می شود و برای این کار عملیاتی نیز به نام عملیات تَمَلُک به منظور خرید برخی واحدهای مسکونی در مسیر تعریض توسط شهرداری صورت می گیرد.

نقل قول ها

یک خیابان راهِ همگانی هموار شده است.
• «آیا به صرف بودن چند خیابان و آسمان خراش و ماشین می توانیم به جایی بگوییم شهر؟» -> منیرو روانی پور
• «سنگرها خیابان ها را می بندند ولی راه ها را باز می کنند.» سال ۱۹۶۸ در فرانسه -> دیوارنوشته

پیشنهاد کاربران

خیابان: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] به گذرهایی اطلاق می شود که عرض آنها بیشتر از 12 متر باشد.

street

خی ( خیک، مشک آب )
آب ( جوی )
ان ( پسوند مکان )

در کل جایی که آب در آن روان است!

حدیث روضه مکن جامی این نه بس ما را

که در سواد هری ساکن خیابانیم

به بیسواد هایی که میگن واژه خیابان از زمان ناصرالدین شاه وارد زبان فارسی شده باید گفت که در اشعار جامی و صائب و بیدل دهلوی و عرفی شیرازی و حزین لاهیجی و شاید کسان دیگر این واژه زیبا آمده و هیچ ربطی هم به زبان مغولی ندارد ، چون شکل واژه نشان میدهد که ایرانی است .

شارع . . . .

کسی میدونه "سر خیابون" به انگلیسی چی میشه؟


کلمات دیگر: