کلمه جو
صفحه اصلی

لحیم کاری


برابر پارسی : جوشکاری، کفشیرکاری

فارسی به انگلیسی

weld

فرهنگ فارسی

نوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلز پرکننده در دمای پایین‌تر از 450 درجۀ سلسیوس و زیر نقطۀ ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی است متـ . لحیم‌کاری نرم soft soldering


عمل لحیم کار پیوند ظرفهای فلزی جوشکاری .

لغت نامه دهخدا

لحیم کاری. [ ل َ ] ( حامص مرکب ) عمل پیوند ظروف مسی و برنجی و غیره.

فرهنگ عمید

لحیم کردن ظرف های فلزی، جوشکاری.

دانشنامه عمومی

لحیم کاری (به انگلیسی: Soldering) فرایند اتصال دو قطعه به یکدیگر از طریق ذوب و انجماد یک آلیاژ زود ذوب را می گویند. در لحیم کاری (برخلاف جوشکاری) فلز پایه ذوب نمی شود و فقط فلز لحیم یا پرکننده ذوب می شود.
بریزینگ
لحیم کاری سخت
کاربرد فلز مذاب برای چسباندن سطح یک فلز جامد به سطحی دیگر با استفاده از پدیده نفوذ انجام شده و به کمک یک محلول شیمیایی عملی می شود.
لحیم کاری بر دو نوع نرم و سخت انجام می پذیرد که اختلاف ایندو در دمای انجام است.
واژه لحیم کاری سخت مجموعه ای از فرایندها را در بر می گیرد. در این فرایندها از یک ماده پرکننده استفاده می شود، سپس مجموعه مواد پایه و فلز پرکننده تا دمای بالاتر از دمای لیکوئیدوس فلز پرکننده و کمتر از دمای سالیدوس مواد پایه حرارت داده می شود. فلز پرکننده لحیم کاری سخت فضای بین سطوح مجاور اتصال را از طریق نیروی موئینگی پُر می کند.

کَفشیرکاری.


فرهنگستان زبان و ادب

{soldering} [جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلز پرکننده در دمای پایین تر از 450 درجۀ سلسیوس و زیر نقطۀ ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی است متـ . لحیم کاری نرم soft soldering


کلمات دیگر: