کلمه جو
صفحه اصلی

خط توقیع

دانشنامه عمومی

خط توقیع شیوه ای از خوشنویسی اسلامی است که در زمان خلافت مأمون خلیفه عباسی ابداع و در قرن پنجم هجری کامل شد. این خط اغلب در امضا به کار می رفته است و به همین دلیل به آن نام توقیع (به معنی امضا) دادند. مورد استفادهٔ این خط، بیشتر در نوشته های مهم حکومتی و دینی بوده است.دست نوشته ای از قرآن به خط توقیع با ترجمهٔ تحت اللفظی فارسی به خط نسخ، مربوط به سدهٔ چهاردهم میلادی، نگاشته شده در ایران. شامل آیات ۸۵–۸۸ سورهٔ «آل عمران».     خوشنویسی به خط توقیع و خط ثلث به سال ۱۷۹۱ میلادی از حدیثی منتصب به پیامبر اسلام با این ترجمه که «صدقه ی پنهانی خشم پروردگار را فرو می نشاند».خوشنویس: علی رئیف افندی
این خط از نظر خصوصیات ظاهری با خطوط ثلث و رقاع شباهت دارد.در خط توقیع، حروف درشت تر و دارای ضخامت ِ بیشتر نسبت به رقاع هستند و قوس ها نیز کم انحناترند.
دست نوشته ای از قرآن به خط توقیع با ترجمهٔ تحت اللفظی فارسی به خط نسخ، مربوط به سدهٔ چهاردهم میلادی، نگاشته شده در ایران. شامل آیات ۸۵–۸۸ سورهٔ «آل عمران».
خوشنویسی به خط توقیع و خط ثلث به سال ۱۷۹۱ میلادی از حدیثی منتصب به پیامبر اسلام با این ترجمه که «صدقه ی پنهانی خشم پروردگار را فرو می نشاند».خوشنویس: علی رئیف افندی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] خط توقیع پس از خط ثلث به وجود آمده است و از جمله خطوط ششگانه می باشد. شکل و ظاهر خط توقیع، گواه و دلیلی قاطع است که از مشتقات ثلث می باشد. توقیع به معنی امضاء کردن نامه و فرمان، و نشان کردن برنامه و منشور است و نیز پاسخ هایی است که بزرگان و دولتمردان، زیر پرسش ها و درخواست هایی که از ایشان می شود، می نویسند. همچنین خلفا و وزیران بر پشت کتاب های داستان و نامه ها می نوشتند و آن را قلم توقیعات، به صورت جمع، نیزگفته اند. توقیع نویسی از دیرباز بین حکَام و فرمانروایان رواج داشته است. و قضات سجلَات محکمه را بدین خط می نوشته اند.
تحول نهایی خط توقیع در قرن چهارم هجری اتفاق افتاد. احمد بن محمود ملقب به ابن خازن از شاگردان نسل دوم ابن بواب و از مریدان وی، شوکت لازم را به این خط بخشید. درخط توقیع پنج دانگ دور و یک دانگ سطح است. در توقیع قواعد حروف و کلمات مانند ثلث است به جز چند مورد : *قطّ قلم در توقیع دارای شیب کمی است برخلاف ثلث که زاویه سر قلم دارای شیب زیادی است. زیرا در خط توقیع پُری و فربهی( قوت و ضعف ) حروف یکسان و یکنواخت است بر خلاف ثلث که دارای تشعیرات است و به قطّ قلم محرّف نیاز دارد. حروف توقیع گردتر و گودتر از ثلث نوشته میشود، و تقویر و استداره در توقیع بیشتر است. منتصبات توقیع مانند ثلث با ترویس ( سَرک) می باشد ولی درغیر منتصبات بعضی حروف را می توان بدون ترویس نوشت. در توقیع حروف فاء ، قاف ، میم ، واو را هم به صورت باز( فتح) و هم به صورت بسته( طمس) می توان نوشت. در خط توقیع اندازه حروف و کلمات کوچک تر و فشرده ترمی باشد و بدین سبب آسان تر از ثلث خوانده می شود .
خط توقیع بر دو گونه نوشته می شود: یکی شیوه ی متداول در ممالک عربی به نام خط إجازه( که مانند خط ثلث و نسخ است و سر هم نوشته می شود و برای دستورات حکومتی، نامه ها و اسناد استفاده می شود.)، دیگری شیوه ای که کتاب «صبح الاعشی» معرفی کرده و نمونه هایش از لابلای قطعات استادان مشاهده می گردد. مؤلف کتاب «مصور الخطّ العربی»، خط إجازه را با خط توقیع یکی می داند؛ و عنوان می کند که آن یکی از اقلام قدیمه است و إجازه یعنی گواهینامه،که نوشتن گواهینامه ی خطّ خطاطان از سوی استادان در میان عثمانیان متداول بوده است بدین جهت به خط إجازه معروف شده است. از قرن نهم و دهم خط اجازه دیده شده است. امّا حقیقت آن است که خط توقیع با خط إجازه یکی نیست و چندین اختلاف دارد:
3- قطّ قلم در خط إجازه مانند ثلث دارای شیب زیاد است (محرّف کامل) و قطّ قلم در توقیع دارای شیب کم و کمی مایل به دور است.
بنابراین خط إجازه گرچه از ثلث تولید شده ولی تحت تأثیر توقیع ، رقاع و نسخ نیز بوده است و این خط از قرن نهم و دهم برای نوشتن اجازه نامه خطاطی به کار رفته و بدین نام شهرت یافته است. بنابراین با توقیع یکی نیست و دو نوع خط از توابع ثلث می باشند. امروزه در ایران خط توقیع جای خود را به خط رقاع داده است و کاربردی ندارد و فقط از باب تفنّن نوشته می شود. در ممالک عربی فقط از خط اجازه استفاده می شود، و جز در قطعات قدیم، نمونه ای از خط توقیع دیده نمی شود .


کلمات دیگر: