مترادف تکیه : اتکا، اطمینان، اعتماد، پناه گاه، تعزیه خانه، حسینیه، تأکید، اصرار، فشار
برابر پارسی : پشت دادن، یله دادن، پشت گرمی، لم دادن
leaning, support, pop, [fig.] reliance, stress
اقامة , تدل
اتکا، اطمینان، اعتماد، پناهگاه
تعزیهخانه، حسینیه
تاکید، اصرار
فشار
۱. اتکا، اطمینان، اعتماد، پناهگاه
۲. تعزیهخانه، حسینیه
۳. تاکید، اصرار
۴. فشار
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرانی شهرستان بیجار است . کوهستانی و سردسیر می باشد و 550 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه باشت و بابویی است که در بخش گچساران شهرستان بهبهان واقع است . کوهستانی و معتدل است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردولی است که در بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 430 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماهی دشت بالا است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع است و 220 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان دربند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تکیه . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه تل که در بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 900 تن سکنه دارد که از طایفه ٔ کرد هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تکیه . [ ت َی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چیمه رود است که در بخش نطنز شهرستان کاشان واقع است . کوهستانی و سردسیر است و350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 3).
خاقانی .
سعدی .
مسعودسعد.
سعدی .
امیرخسرو.
تأثیر (از آنندراج ).
(تأثیر (ایضاً).
پشت دادن
تکیه حسینیه