کلمه جو
صفحه اصلی

اخسیکت

فرهنگ فارسی

قریه ای از قرای فرغانه ( ماورائ النهر ) نزدیک ساحل سیحون .

لغت نامه دهخدا

اخسیکت . [ اَ ک َ ] (اِخ ) اخسیکث . اخسی . (شعوری ) (برهان ). اخسیکت قصبه ٔ فرغانه است [ بماوراءالنهر ] و مستقرّ امیر است و عمال ،و شهری بزرگ است بر لب رود خشرت نهاده و بر دامن کوه و اندر کوه وی معدن سیم و زر بسیار است . مردمانی نبیدخواره اند. (حدودالعالم ). و رجوع به اخسیکث شود.


اخسیکت . [ اَ ک َ ] (اِخ )(رود یا آب ...) سیحون . رجوع به حبط ج 2 ص 141 شود.


( آخسیکت ) آخسیکت. [ ک َ ] ( اِخ ) رجوع به اَخسیکت شود.
اخسیکت. [ اَ ک َ ] ( اِخ ) اخسیکث. اخسی. ( شعوری ) ( برهان ). اخسیکت قصبه فرغانه است [ بماوراءالنهر ] و مستقرّ امیر است و عمال ،و شهری بزرگ است بر لب رود خشرت نهاده و بر دامن کوه و اندر کوه وی معدن سیم و زر بسیار است. مردمانی نبیدخواره اند. ( حدودالعالم ). و رجوع به اخسیکث شود.

اخسیکت. [ اَ ک َ ] ( اِخ )( رود یا آب... ) سیحون. رجوع به حبط ج 2 ص 141 شود.

دانشنامه عمومی

اَخسیکَت (نام های دیگر: اخسی، اخشی، خشیکت، اخسیکنت) از شهرهای فرارود در سرزمین فرغانه بوده است که در دوره های گوناگون و از آن شمار در سده ۸ق مرکز این بخش بوده است. ویرانه های این شهر اکنون در ازبکستان قرار دارد.
ابو رشاد احمد بن محمد اخسیکتی، ملقب به ذوالفضایل: محدث و ادیب
ابوالوفا حسام الدین محمد بن محمد، نام دار به ابن ابی المناقب: فقیه حنفی و اصولی
اثیرالدین اخسیکتی: شاعر فارسی گوی
اخسیکت شهری در ۷۱ درجه و ۲۷ دقیقه طول خاوری و ۴۰ درجه و ۵۳ دقیقه عرض شمالی بوده که شهرهایی مانند قبا، خجند، اوزگند و خوقند در پیرامون آن قرار داشته اند. این شهر در کوه پایه و بر کرانه چپ آمودریا نهاده بوده است.
اخسیکت هوایی خوش داشته و پیرامونش جنگل هایی بوده که در آنها آهوی سفید، مرغ دشتی و خرگوش یافت می شده و همچنین در نزدیکی این شهر، معادن سیم و زر بوده است.
گویا در سده ۶ پ.م فرغانه از سرزمین های ایران بود و فرمانروایان آن از شاهان دودمان هخامنشی فرمانبرداری می کردند.

دانشنامه آزاد فارسی

اَخْسیکَت
(یا: اخسیکث؛ اخشیکث) شهر قدیمی، در ماوراءالنهر و در مرکز منطقۀ فرغانه. شهرهایی چون خجند، اوزکند، خوقند و قبا پیرامون آن بودند. اخسیکت سرزمینی هموار در کنار رود چاچ (سیحون) بود، به همین سبب از آبادترین شهرهای فرغانه به شمار می آمد. این شهر همواره مرکز یا یکی از بخش های مهم فرغانه بوده و رویدادهای آن با حوادث منطقه مربوط بوده است. دین اسلام در ۸۶ق وارد این شهر شد. پس از ورود عرب ها به درۀ فرغانه حوادث زیادی روی داد، مانند درگیری امیران محلی فرغانه با یکدیگر و شورش هایی برای بیرون راندن اعراب. در قرن ۴ق این شهر پایتخت فرغانه بود. در اوایل قرن ۷ق در جنگ های سلطان محمد خوارزمشاه و حملات مغول ویران شد و جای خود را به منزلۀ مرکز فرغانه به اندیجان سپرد. اگرچه پایتخت فرغانه به اندیجان منتقل شد، تا مدتی اخسیکت به نام اخشی (در جنوب غربی نمنگان فعلی) دومین شهر فرغانه بود. از این شهر اکنون ویرانه هایی باقی مانده است.


کلمات دیگر: