بازفت

فرهنگ فارسی

رودیست

لغت نامه دهخدا

بازفت. [ زُ ] ( اِخ ) قریه ای از اصفهان ( مراصد الاطلاع ). از دهات اصفهان است. ( مرآت البلدان ج 1 ص 160 ) . نام یکی از دهستانهای بخش اردل شهرستان شهرکرد اصفهان ، واقع در باختر شهرکرد، که از شمال به کوهستان هفت تنان و ازجنوب به بلوک ده دز و از خاور به ارتفاعات زردکوه و از باختر به کوهستان دیناران محدود است. این دهستان در دره ای طولانی و در میان جنگل بلوط قرار گرفته است.هوای آن در تابستان معتدل و در زمستان بسیار سرد است و آبش از رودخانه بازفت تأمین میشود. محصول عمده آن حبوب و لبنیات و شغل مردم زراعت و گله داری است و از 55 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و در حدود 4850نفر جمعیت دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

بازفت. [ زُ ] ( اِخ ) نام رودی است از شعبه های کارون که از کوه رنگ ( زردکوه ) بختیاری و هفت تنان سرچشمه میگیرد و ابتدا بطرف جنوب شرقی جاری است و در حوالی شیرگاب قوسی تشکیل میدهد و به شمال غربی منحرف میشود. یکی از سرچشمه های این رودخانه بنام آب ناری معروف است. از رودخانه بازفت به علت عمیق بودن آن استفاده کامل نمیشود. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

بازفت . [ زُ ] (اِخ ) نام رودی است از شعبه های کارون که از کوه رنگ (زردکوه ) بختیاری و هفت تنان سرچشمه میگیرد و ابتدا بطرف جنوب شرقی جاری است و در حوالی شیرگاب قوسی تشکیل میدهد و به شمال غربی منحرف میشود. یکی از سرچشمه های این رودخانه بنام آب ناری معروف است . از رودخانه ٔ بازفت به علت عمیق بودن آن استفاده ٔ کامل نمیشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

بازفت . [ زُ ] (اِخ ) قریه ای از اصفهان (مراصد الاطلاع ). از دهات اصفهان است . (مرآت البلدان ج 1 ص 160) . نام یکی از دهستانهای بخش اردل شهرستان شهرکرد اصفهان ، واقع در باختر شهرکرد، که از شمال به کوهستان هفت تنان و ازجنوب به بلوک ده دز و از خاور به ارتفاعات زردکوه و از باختر به کوهستان دیناران محدود است . این دهستان در دره ای طولانی و در میان جنگل بلوط قرار گرفته است .هوای آن در تابستان معتدل و در زمستان بسیار سرد است و آبش از رودخانه ٔ بازفت تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن حبوب و لبنیات و شغل مردم زراعت و گله داری است و از 55 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و در حدود 4850نفر جمعیت دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

دانشنامه عمومی

بازفت شهری در بخش بازفت شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری ایران است. این شهر در سال ۱۳۹۳ با ادغام روستای چمن گلی و تلورد ایجاد شده است. ببر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱٬۵۱۹ نفر (در ۳۳۷ خانوار) بوده است.این شهر در درهٔ بازفت پایین و در محیطی سرسبز و پُر از درختانِ بلوطِ زاگرس جای دارد. محیطِ بازفت، بدلیلِ دسترسیِ دشوار، دست نخورده و بِکر باقی مانده است.

wiki: بازفت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بازفت (ابهام زدایی). واژه بازفت ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • دهستان بازفت، دهستانی در استان چهارمحال و بختیاری• رود بازفت، رودی در استان چهارمحال و بختیاری
...

wikifeqh: بازفت_(ابهام_زدایی)

پیشنهاد کاربران

طوایف منطقه بازفت
طایفه سعید ایل دینارونی
طایفه گندائی ایل بختیاروند
طایفه هلیلی منجزی ایل بختیاروند
طایفه موری ایل دورکی
طایفه الگی کیارسی ایل بختیاروند
طایفه کاله ایل بختیاروند
طایفه دهناشی ایل بختیاروند

اسم کامل آن
بازهفتی است
بازی که هفت فرزند دارد
منظور از باز خلیل خان ایل بیگی جد طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ از ایل منجزی بهداروند است

خلیل خان ایل بیگی بختیاروند پسر *جهانگیر خان بختیاروند منجزی پسر شاه حسین بختیاروند داماد بابازاهد بود*
ایلخان بختیاری ها*
او دومین ایلخان بختیاری شد
در زمان صفوی بعد از پدر حاکم بختیاری ها شد
و هفت پسر داشت
به نام
مهدی خان*مه ری*
شاهمنصور خان *شامصیر*
سیاهمنصور خان*سیامصیر . خیری*
بلی خان*بالی*
اردشیر خان
احمد خان
تاج الدین خان

پسر بزرگ او مهدی خان به مقام ایلخانی
نرسید و به لرستان در بین طایفه پاپی کوچ کرد بعد از مدت ها
تعدادی از فرزندان او
به ایل منجزی برگشتند و برخی به سایر ایلات رفتند
شاهمنصور سومین ایلخان بختیاری ها شد
یکی از مناطق سکونت ایل منجزی
و طایفه خلیلی بیگیوند در بازفت بود

تیره
مهدی وند*مه ری وند*
مهدی پور
تاجدی وند
شاهمنصور وند
خیریوند
احمدوند
مال احمدی
شروند*شیروند*
بلیتی وند*بلی بیگی وند*

غریبی اردشیری
گیلانوند
شیخ عالی*نوه شاهمنصور *لملمی
چهاربنیچه
تپایی
اورامه*اوروند*
ملکشاه وند*پسر شاهمنصور *لملمی

طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بختیاروند
شامصیروند ( آشتیانی وند )
خیری وند
تاجدی وند
اردشیر وند
مهدی وند
بلیتی وند
احمد وند
کوزری
تپایی
علی دادی
شمس خلیلی *رستمی *
خدابخشی
الله بخشی
شهبازوند
برات وند
گدا خانی ( کریمی - طاهری - کلوسی. . . )
زیلایی منجزی
هارونی خلیلی ( تقی پور - تقی زاده - متقیان - نوروزی - تقی پور بیرگانی. . . . )
غریبی
چهاربنیچه مهدی پور
چهاربنیچه احمد وند
اسماعیل وند
بلیل وند
سالاجی
نعمتی
چهارمحالی
نوذروند
داوود وند
مرتضی وند
هادی وند
آدینه وند
صالح وند
روشن وند
دوست محمد وند

تیره اسماعیل وند خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی
( شاه منصور - مهدی - تاج الدین - خیرالدین - احمد - اردشیر - بلیتی )
شاه منصور خان
( رستم خان آقاسی - قاسم خان ایلخان. . . . . )
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
( یوسف - عالی ویسی - عزیز - جان محمد خان. . )
یوسف خان
( اسماعیل - محمد حسین - علی صالح خان. . . )
1 - اسماعیل
( مهمد خان - آدینه خان بختیاری. . . )
2 - مهمد
3 - شیرخان
( حسین - بلیل. . . . )
4 - حسین
5 - احمد
( ابراهیم. . . . )
6 - ابراهیم
7 - رمضان
( جافر - عزیز - رحم خدا. . . . . )
8 - رحم خدا
9 - راه خدا
10 - علی
11 - ( - )

کلمات دیگر: