تثبیت (بافت شناسی). تثبیت یک قدم مهم در آماده سازی مقاطع بافتی در رشته های بافت شناسی، آسیب شناسی بافتی و زیست شناسی سلولی است که توسط آن بافت های زیستی از فروپاشی حفظ شده و از اتولیز یا فساد نمونه جلوگیری می شود. ساختار بافت توسط اشکال و اندازهٔ ماکرومولکول های داخل و اطراف سلول تعیین می شود. ماکرومولکول های اصلی داخل یک سلول، پروتئین ها و اسیدهای نوکلئیک هستند. تثبیت، واکنش های بیوشیمیایی در حال انجام را خاتمه داده و مقاومت مکانیکی یا ثبات بافت مورد بررسی را افزایش می دهد. هدف اصلی تثبیت بافت، حفظ سلول ها و اجزای بافت است به صورتی که تهیه برش های نازک و رنگ آمیزی آن ها امکان پذیر باشد.
تثبیت حرارتی: پس از خشک شدن اسمیر روی اسلاید در دمای اتاق، اسلاید چندین بار از روی شعله چراغ بنزن عبور داده می شود تا ارگانیسم با حرارت کشته شود و به اسلاید بچسبد. این روش به طور معمول برای تثبیت باکتری ها و آرکی ها استفاده می شود. تثبیت حرارتی عموماْ مورفولوژی کلی و نه ساختارهای داخلی را حفظ می کند. حرارت، آنزیم های پروتئولیتیک را دناتوره و از اتولیز جلوگیری می کند. تثبیت حرارتی نمی تواند برای رنگ آمیزی کپسول باکتری مورد استفاده قرار گیرد زیرا کپسول (گلیکوکالیکس) را کوچک کرده یا از بین می برد و کپسول پس از رنگ آمیزی قابل رویت نخواهد بود.
غوطه وری: در این روش، نمونه بافتی در محلول تثبیت، با حجمی حداقل ۲۰ برابر بیشتر از حجم بافت غوطه ور می شود تا تثبیت شود. تثبیت کننده باید درون بافت نفوذ کند تا آن را تثبیت کند، بنابراین اندازه و تراکم بافت و همچنین نوع تثبیت کننده باید در نظر گرفته شود. این یک تکنیک رایج برای کاربردهای سلولی است. استفاده از یک نمونه بزرگتر به معنی زمان بیشتر برای رسیدن تثبیت کننده به قسمت های عمیق تر بافت است.
تزریق وریدی: در این روش، تثبیت از طریق جریان خون است. تثبیت کننده با حجمی مطابق با حجم برون ده قلبی به درون قلب تزریق می شود. تثبیت کننده در تمام بدن پخش می شود و بافت تا زمانی که تثبیت شود نمی میرد. مزیت این روش حفظ کامل مورفولوژی است، اما معایب آن مرگ جاندار و هزینه بالای آن (به دلیل حجم تثبیت کننده مورد نیاز برای موجودات بزرگتر) است.
تثبیت معمولاْ مرحله اول یک فرایند چند مرحله ای به منظور آماده سازی یک نمونه از مواد زیستی برای آنالیزهای میکروسکوپی است؛ بنابراین، انتخاب تثبیت کننده و پروتکل تثبیت ممکن است به دیگر مراحل پردازش و تجزیه و تحلیل نهایی بستگی داشته باشد.
به عنوان مثال، در روش ایمونوهیستوشیمی از آنتی بادی ها استفاده می شود تا به یک هدف پروتئینی خاص متصل شوند. تثبیت طولانی مدت، می تواند نواحی هدف را به صورت شیمیایی پوشانده و از اتصال آنتی بادی به آن ها جلوگیری کند. در این موارد به طور معمول، از روش تثبیت سریع با استفاده از فرمالین سرد به مدت حدود ۲۴ ساعت استفاده می شود.
متانول ۱۰۰٪ نیز می تواند برای تثبیت سریع استفاده شود. زمان تثبیت بسته به نوع بافت و مواد زیستی متفاوت است. به عنوان مثال، سلول سرطان پستان MDA-MB 231 انسانی می تواند تنها در ۳ دقیقه با متانول سرد (منفی ۲۰ درجه سانتیگراد) تثبیت شود.
تثبیت (گونه زایی). تثبیت، بخشی از فرایند
گونه زایی است که در آن، انتخاب طبیعی موانع تولید مثلی بین دو جمعیت گونه را افزایش می دهد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که انتخاب طبیعی، علیه افراد دورگه با شایستگی تکاملی کم وارد عمل شود. این ایده اولین بار از سوی آلفرد راسل والاس زیست شناس و جغرافی دان بریتانیایی مطرح شد. بهمین خاطر به آن اثر والاس نیز گفته می شود. مفهوم مدرن تثبیت گونه زایی توسط تئودوسیوس دوبژانسکی، زیست شناس تکاملی اوکراینی-امریکایی ارایه شد. دوبژانسکی فرض کرد که وقتی گونه به صورت آلوپاتریک دچار جدایی شود؛ پس از مدتی و طی تماس ثانویه دو جمعیت، دورگه هایی به وجود می آیند که شایستگی تکاملی کمی دارند. حال وقتی دورگه ها نتوانند زاده هایی زیستا به وجود آورند، انتخاب طبیعی اتفاق می افتد و موجب جدایی بیشتر دو گونه می شود.تثبیت، جزو معدود مواردی است که به طور مستقیم باعث افزایش جدایی پیش زیگوتی می شود.برای توضیح تثبیت گونه زایی، مدل های مختلفی ارایه شده است که هر کدام از آنها جنبه های مختلفی را بررسی کرده اند.این جنبه ها عبارتند از: ژنتیک، ساختار جمعیت، اثر انتخاب و حتی رفتارهای تولید مثلی.شواهد این فرایند هم در آزمایشگاه و هم در طبیعت (بی مهره گان، مهره داران و قارچ ها) مشاهده می شود.Jerry coyne و Allen orr معتقدند که این نظریه در طول تاریخ سه دوره را از سر گذرانده است:دوره اول: تأیید آن به خاطر دورگه های با شایستگی کم.دوره دوم: رد آن در اثر مشاهده چند دورگه با شایستگی بالا.دوره سوم: تأیید مجدد آن با توجه به شواهد تجربی بالا و مدل های واقعی و منطقیساختار جمعیت و الگوی مهاجرت نیز می توانند بر تثبیت گونه زایی اثر بگذارند.این تفاوت هنگام آزمایش تغییرات روی دو جمعیت مشخص شد:اول: جمعیتی که ایزوله بودند و فقط در یک جهت می توانستند مهاجرت کنند. دوم: جمعیتی که می توانستند در هر دو جهت عقب و جلو مهاجرت خود را انجام دهند.عامل دیگر مؤثر در تثبیت گونه زایی تغییر الگوهای جفت یابی به مرور زمان می باشد. مثلاً وقتی آوازها و سیگنال های جفت یابی در یک گونه زیاد ومتنوع شوند، طبیعتاً برخی از آن ها در پایین ترین اولویت برای انتخاب قرار می گیرند.تازه ترین کار تحقیقی بر روی تثبیت گونه زایی، شبیه سازی های کامپیوتری را مورد استفاده قرار داده و همان نتایج قبلی را بدست آورده که مهر تأییدی است بر تثبیت گونه زایی.
به زبان دیگر تقویت فرایندی است که در آن انتخاب طبیعی منجر به افزایش جدایی تولید تولیدمثلی می شود. این فرایند زمانی اتفاق می افتد که دو جمعیت از یک گونه از هم جدا شوند و سپس دوباره تماس آنها باهم برقرار شود. اگر جدایی تولیدمثلی آنها کامل شده باشد؛ به دو گونه ی ناسازگار تبدیل خواهند شد. اما اگر جدایی تولیدمثلی آنها کامل نشده باشد؛ حاصل جفتگیری بین افراد دو جمعیت دورگههایی خواهد شد که ممکن است بارور یا نابارور باشند. حال اگر دورگه ها نابارور باشند؛ یا اینکه علیرغم بارور بودن سازواری کمتری نسبت به اجدادشان داشته باشند؛ جدایی تولیدمثلی تقویت خواهدشد و گونهزایی رخ میدهد.(به عنوان مثال در اسب و الاغ)
استدالال پشت این موضوع آن است که اگر هر کدام از والدین یک دورگه به طور طبیعی صفاتی را انتخاب کرده باشند که برای محیط اکولوژیکی خودشان مناسب بوده است؛ فرزاندان دورگه ترکیبی از این صفات را به ارث خواهند برد. در نتیجه سازگاری آنها برای هیچ کدام از کنام ها به خوبی والدینشان نیست. سازواری کمتر دورگه ها باعث انجام انتخاب در مسیر تقویت جفت گزینی می شود که دورگه زایی را کنترل خواهدکرد.
برعکس اگر زاده های دورگه سازواری بیشتری نسبت به والدینشان داشته باشند؛ جمعیتهای آنها باهم ادغام شده و یک گونه باقی خواهند ماند.