کلمه جو
صفحه اصلی

تثبیت


مترادف تثبیت : اثبات، استقرار، استواری، برقراری، تحکیم، ثابت سازی، استوار داشتن، برقرار کردن، برجای داشتن

برابر پارسی : پابرجا کردن، پایدار کردن، استوار کردن

فارسی به انگلیسی

fixation, stabilization

stabilization


فارسی به عربی

عقد

مترادف و متضاد

اثبات، استقرار، استواری، برقراری، تحکیم، ثابت‌سازی


استوار داشتن، برقرار کردن، برجای داشتن


۱. اثبات، استقرار، استواری، برقراری، تحکیم، ثابتسازی
۲. استوار داشتن، برقرار کردن، برجای داشتن


consolidation (اسم)
تقویت، اتحاد، ترکیب، تثبیت، تحکیم، قوام

confirmation (اسم)
تاکید، تصدیق، تایید، شهادت، تثبیت، ابرام، استقرار

stabilization (اسم)
استواری، تثبیت، تحکیم، ایجاد موازنه

fixation (اسم)
ثابت کردن، تثبیت، تحکیم، تعیین، تعلق خاطر، دلبستگی زیاد، عشق زیاد، خیره شدگی

fixing (اسم)
لوازم، حاشیه، تثبیت، ثبوت

fixity (اسم)
قرار، استواری، ثبات، تثبیت، پایداری، ثبوت

فرهنگ فارسی

ثابت کردن، پابرجاساختن، برقرارگردانیدن
۱-( مصدر ) محکم کردن استوار کردن . ۲- بر جای بر داشتن پا برجا کردن . ۳- ( اسم ) استواری اثبات .یا تثبیت قیمتها. ثابت نگاهداشتن نرخ اشیا.

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - پابرجا کردن . ۲ - آهستگی کردن .

لغت نامه دهخدا

تثبیت. [ ت َ ]( ع مص ) بر جای بداشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). بر جای داشتن. ( ترجمان عادل بن علی ) ( مجمل اللغة ). ثابت گردانیدن و برجای داشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). برقرار داشتن و ثابت گردیدن. ( آنندراج ). چیزی را ثابت قرار دادن. ( از قطر المحیط ) : عهدنامه نبشتم بدین تثبیت و قاعده. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 132 ). || نیک شناختن چیزی را. ( از قطر المحیط ).

تثبیة. [ ت َ ب ِ ی َ ] ( ع مص ) گردآوردن. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || در زندگانی کسی [ را ] درود و ثنا گفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). مدح کردن کسی را و ثنا گفتن بر او در زندگی وی. ( از قطر المحیط ). ثنا گفتن بر مرد در زندگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || اصلاح کردن چیزی. ( از قطر المحیط ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || افزودن. || تمام کردن. || بزرگ داشتن. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || شکایت از حال ونیاز خود کردن. ( شرح قاموس ). شکایت حال و حاجت خود پیش کسی بردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بر خوی پدر رفتن. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || دوام کردن بر چیزی. ( تاج المصادر بیهقی ). پیوسته بودن در کاری. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || یاری خواستن. ( منتهی الارب ) ( شرح قاموس ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بدی کردن. ( از قطر المحیط ) ( از شرح قاموس ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نیکوئی کردن. ( از قطر المحیط ) ( از شرح قاموس ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). از لغات اضداد است. ( قطر المحیط ) ( شرح قاموس ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

تثبیت . [ ت َ ](ع مص ) بر جای بداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بر جای داشتن . (ترجمان عادل بن علی ) (مجمل اللغة). ثابت گردانیدن و برجای داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برقرار داشتن و ثابت گردیدن . (آنندراج ). چیزی را ثابت قرار دادن . (از قطر المحیط) : عهدنامه نبشتم بدین تثبیت و قاعده . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 132). || نیک شناختن چیزی را. (از قطر المحیط).


فرهنگ عمید

۱. ثابت کردن.
۲. پابرجا ساختن، برقرار گردانیدن، پایدار کردن.

دانشنامه عمومی

تثبیت ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
تثبیت (بافت شناسی)
تثبیت کربن
تثبیت نیتروژن

تثبیت (بافت شناسی). تثبیت یک قدم مهم در آماده سازی مقاطع بافتی در رشته های بافت شناسی، آسیب شناسی بافتی و زیست شناسی سلولی است که توسط آن بافت های زیستی از فروپاشی حفظ شده و از اتولیز یا فساد نمونه جلوگیری می شود. ساختار بافت توسط اشکال و اندازهٔ ماکرومولکول های داخل و اطراف سلول تعیین می شود. ماکرومولکول های اصلی داخل یک سلول، پروتئین ها و اسیدهای نوکلئیک هستند. تثبیت، واکنش های بیوشیمیایی در حال انجام را خاتمه داده و مقاومت مکانیکی یا ثبات بافت مورد بررسی را افزایش می دهد. هدف اصلی تثبیت بافت، حفظ سلول ها و اجزای بافت است به صورتی که تهیه برش های نازک و رنگ آمیزی آن ها امکان پذیر باشد.
تثبیت حرارتی: پس از خشک شدن اسمیر روی اسلاید در دمای اتاق، اسلاید چندین بار از روی شعله چراغ بنزن عبور داده می شود تا ارگانیسم با حرارت کشته شود و به اسلاید بچسبد. این روش به طور معمول برای تثبیت باکتری ها و آرکی ها استفاده می شود. تثبیت حرارتی عموماْ مورفولوژی کلی و نه ساختارهای داخلی را حفظ می کند. حرارت، آنزیم های پروتئولیتیک را دناتوره و از اتولیز جلوگیری می کند. تثبیت حرارتی نمی تواند برای رنگ آمیزی کپسول باکتری مورد استفاده قرار گیرد زیرا کپسول (گلیکوکالیکس) را کوچک کرده یا از بین می برد و کپسول پس از رنگ آمیزی قابل رویت نخواهد بود.
غوطه وری: در این روش، نمونه بافتی در محلول تثبیت، با حجمی حداقل ۲۰ برابر بیشتر از حجم بافت غوطه ور می شود تا تثبیت شود. تثبیت کننده باید درون بافت نفوذ کند تا آن را تثبیت کند، بنابراین اندازه و تراکم بافت و همچنین نوع تثبیت کننده باید در نظر گرفته شود. این یک تکنیک رایج برای کاربردهای سلولی است. استفاده از یک نمونه بزرگتر به معنی زمان بیشتر برای رسیدن تثبیت کننده به قسمت های عمیق تر بافت است.
تزریق وریدی: در این روش، تثبیت از طریق جریان خون است. تثبیت کننده با حجمی مطابق با حجم برون ده قلبی به درون قلب تزریق می شود. تثبیت کننده در تمام بدن پخش می شود و بافت تا زمانی که تثبیت شود نمی میرد. مزیت این روش حفظ کامل مورفولوژی است، اما معایب آن مرگ جاندار و هزینه بالای آن (به دلیل حجم تثبیت کننده مورد نیاز برای موجودات بزرگتر) است.
تثبیت معمولاْ مرحله اول یک فرایند چند مرحله ای به منظور آماده سازی یک نمونه از مواد زیستی برای آنالیزهای میکروسکوپی است؛ بنابراین، انتخاب تثبیت کننده و پروتکل تثبیت ممکن است به دیگر مراحل پردازش و تجزیه و تحلیل نهایی بستگی داشته باشد.
به عنوان مثال، در روش ایمونوهیستوشیمی از آنتی بادی ها استفاده می شود تا به یک هدف پروتئینی خاص متصل شوند. تثبیت طولانی مدت، می تواند نواحی هدف را به صورت شیمیایی پوشانده و از اتصال آنتی بادی به آن ها جلوگیری کند. در این موارد به طور معمول، از روش تثبیت سریع با استفاده از فرمالین سرد به مدت حدود ۲۴ ساعت استفاده می شود.
متانول ۱۰۰٪ نیز می تواند برای تثبیت سریع استفاده شود. زمان تثبیت بسته به نوع بافت و مواد زیستی متفاوت است. به عنوان مثال، سلول سرطان پستان MDA-MB 231 انسانی می تواند تنها در ۳ دقیقه با متانول سرد (منفی ۲۰ درجه سانتیگراد) تثبیت شود.

تثبیت (گونه زایی). تثبیت، بخشی از فرایند گونه زایی است که در آن، انتخاب طبیعی موانع تولید مثلی بین دو جمعیت گونه را افزایش می دهد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که انتخاب طبیعی، علیه افراد دورگه با شایستگی تکاملی کم وارد عمل شود. این ایده اولین بار از سوی آلفرد راسل والاس زیست شناس و جغرافی دان بریتانیایی مطرح شد. بهمین خاطر به آن اثر والاس نیز گفته می شود. مفهوم مدرن تثبیت گونه زایی توسط تئودوسیوس دوبژانسکی، زیست شناس تکاملی اوکراینی-امریکایی ارایه شد. دوبژانسکی فرض کرد که وقتی گونه به صورت آلوپاتریک دچار جدایی شود؛ پس از مدتی و طی تماس ثانویه دو جمعیت، دورگه هایی به وجود می آیند که شایستگی تکاملی کمی دارند. حال وقتی دورگه ها نتوانند زاده هایی زیستا به وجود آورند، انتخاب طبیعی اتفاق می افتد و موجب جدایی بیشتر دو گونه می شود.تثبیت، جزو معدود مواردی است که به طور مستقیم باعث افزایش جدایی پیش زیگوتی می شود.برای توضیح تثبیت گونه زایی، مدل های مختلفی ارایه شده است که هر کدام از آنها جنبه های مختلفی را بررسی کرده اند.این جنبه ها عبارتند از: ژنتیک، ساختار جمعیت، اثر انتخاب و حتی رفتارهای تولید مثلی.شواهد این فرایند هم در آزمایشگاه و هم در طبیعت (بی مهره گان، مهره داران و قارچ ها) مشاهده می شود.Jerry coyne و Allen orr معتقدند که این نظریه در طول تاریخ سه دوره را از سر گذرانده است:دوره اول: تأیید آن به خاطر دورگه های با شایستگی کم.دوره دوم: رد آن در اثر مشاهده چند دورگه با شایستگی بالا.دوره سوم: تأیید مجدد آن با توجه به شواهد تجربی بالا و مدل های واقعی و منطقیساختار جمعیت و الگوی مهاجرت نیز می توانند بر تثبیت گونه زایی اثر بگذارند.این تفاوت هنگام آزمایش تغییرات روی دو جمعیت مشخص شد:اول: جمعیتی که ایزوله بودند و فقط در یک جهت می توانستند مهاجرت کنند. دوم: جمعیتی که می توانستند در هر دو جهت عقب و جلو مهاجرت خود را انجام دهند.عامل دیگر مؤثر در تثبیت گونه زایی تغییر الگوهای جفت یابی به مرور زمان می باشد. مثلاً وقتی آوازها و سیگنال های جفت یابی در یک گونه زیاد ومتنوع شوند، طبیعتاً برخی از آن ها در پایین ترین اولویت برای انتخاب قرار می گیرند.تازه ترین کار تحقیقی بر روی تثبیت گونه زایی، شبیه سازی های کامپیوتری را مورد استفاده قرار داده و همان نتایج قبلی را بدست آورده که مهر تأییدی است بر تثبیت گونه زایی.
به زبان دیگر تقویت فرایندی است که در آن انتخاب طبیعی منجر به افزایش جدایی تولید تولید­مثلی می­ شود. این فرایند زمانی اتفاق می ­افتد که دو جمعیت از یک گونه از هم جدا شوند و سپس دوباره تماس آنها باهم برقرار شود. اگر جدایی تولید­مثلی آنها کامل شده باشد؛ به دو گونه ­ی ناسازگار تبدیل خواهند شد. اما اگر جدایی تولیدمثلی آنها کامل نشده باشد؛ حاصل جفت­گیری بین افراد دو جمعیت دورگه­هایی خواهد شد که ممکن است بارور یا نابارور باشند. حال اگر دورگه­ ها نابارور باشند؛ یا اینکه علی­رغم بارور بودن سازواری کمتری نسبت به اجدادشان داشته باشند؛ جدایی تولید­مثلی تقویت خواهد­شد و گونه­زایی رخ می­دهد.(به عنوان مثال در اسب و الاغ)
استدالال پشت این موضوع آن است که اگر هر کدام از والدین یک دورگه به طور طبیعی صفاتی را انتخاب کرده باشند که برای محیط اکولوژیکی خودشان مناسب بوده است؛ فرزاندان­ دورگه ترکیبی از این صفات را به ارث خواهند برد. در نتیجه سازگاری آنها برای هیچ کدام از کنام ­ها به خوبی والدین­شان نیست. سازواری کمتر دورگه­ ها باعث انجام انتخاب در مسیر تقویت جفت­ گزینی می­ شود که دورگه ­زایی را کنترل خواهدکرد.
برعکس اگر زاده ­های دورگه سازواری بیشتری نسبت به والدین­شان داشته­ باشند؛ جمعیت­های آنها باهم ادغام شده و یک گونه باقی خواهند ماند.

دانشنامه آزاد فارسی

تَثْبیت
(به معنای استواری، اثبات و پابرجا داشتن) در اصطلاح منطق، گفتاری است که یقین کامل به بار نمی آورد؛ بلکه موجب پدید آمدن ظن غالب می گردد. تثبیت بر دو گونه است: ۱. ضمیر (پوشیده وار) یا تفکیر، گفتاری گمان آور که به صورت قیاس طرح شده است. عنوان ضمیر (قیاس ضمیر) را به سبب اسقاط کبری بر این قیاس نهاده اند و نام تفکیر بدان سبب است که این قیاس مشتمل بر حد وسطی است که فکر اقتضای آن می کند؛ ۲. اعتبار، گفتاری گمان آور که به صورت تمثیل طرح شده است.

فرهنگستان زبان و ادب

{fixation} [ارتاپزشکی، روان شناسی] [استخوان پزشکی] روشی در جراحی که در آن قطعات شکستۀ استخوان را با پیچ و پلاک و سایر ابزار ثابت می کنند [روان شناسی] 1. در روانکاوی، ماندگاری زیست مایه در یکی از مراحـل اولیۀ تحول روانی جنسی 2. در روان شناسی ادراک و حس (psycho...
{stabilization} [مهندسی محیط زیست و انرژی] فرایند زیستی یا شیمیایی که در آن مواد آلی تخریب پذیر، اعم از محلول یا ذره ای، اکسید می شوند و به مواد غیرآلی یا دیرتخریب پذیر تبدیل می شوند

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تثبیت یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای استدلال خطابی در قالب قیاس یا تمثیل است.
هرگاه ماده حجتِ خطابی (مظنونات و مشهورات) در قالب و شکل قیاس یا تمثیل ارائه شود «تثبیت» خوانده می شود؛ بدین سان، تثبیت عبارت است از: هر قولی که در خطابه به عنوان حجت و استدلال به کار می رود، به گونه ای که مفید تصدیق ظنی به مطلوب خطیب و برای شنوندگان گمان آور باشد؛ خواه در قالب و شکل قیاس عرضه شود و یا در هیئت استدلال تمثیلی، چون در خطابه، تصدیق جزمی منظور نیست و از تمثیل هم تصدیق غیرجزمی اقناعی حاصل می شود؛ به این سبب، تمثیل نیز در خطابه مورد استفاده است. به تثبیت، «حجت اقناعی» نیز گفته می شود. تثبیت بر دو قسم است: تثبیت تمثیلی یا تمثیل خطابی و تثبیت قیاسی یا قیاس خطابی.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
۱. ↑ مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۴۳۸.
...

واژه نامه بختیاریکا

جا گر

پیشنهاد کاربران

پایاندن

پی افزایی

نهادینه کردن
نهادینه شدن

پایدار بودن یا برقراری


عیسی خدای تثلیث. یعنی همه چیز برای تو. خدای پدر. و. . . قابل اعتماد. ماندگار همیشگی


کلمات دیگر: