کلمه جو
صفحه اصلی

جاودانگی


مترادف جاودانگی : پایایی، دیرینگی، قدم، نامیرایی، همیشگی

متضاد جاودانگی : فنا

فارسی به انگلیسی

eternalness, eternity, immortality, perpetuity

مترادف و متضاد

پایایی، دیرینگی، قدم، نامیرایی، همیشگی ≠ فنا


لغت نامه دهخدا

جاودانگی. [ وِ ن َ / ن ِ ] ( حامص ) جاودانه بودن. || ( اِ ) خلد. ( دهار ).

فرهنگ عمید

جاودانه بودن.

دانشنامه عمومی

نامیرایی یا انوشگی عبارت است از توانایی زیستن بدون زمان پایان یا مرگ. مفهوم انوشگی به دوران اساطیری بازمی گردد که مردم خدایان خود را بی مرگ می دانستند.
مرگ
تلومر
نخستین اشاره به انسان انوشه را می توان در داستانی سومری یافت که بعداً به اساطیر بابل هم راه یافت. در این داستان اتناپیشتیم انسان پرهیزگاری بود که خدایان به او مأموریت دادند از هر جانوری جفتی برگزیند و درون کشتی ببرد تا از طوفان بزرگ که برای نابودی بددینان به راه می افتاد جان به درد ببرند. خدایان او را برای یادبود این واقعه جاودان کردند. گیلگمش، شاه اساطیری بابل بعدها پس از مرگ دوستش انکیدو به پویشی پا نهاد تا او را ببیند و راز جاودانگی را در یابد.
اشارهٔ قدیمی دیگر، داستانی در اساطیر یونان است که در آن زئوس کوزه ای آب حیات به انسان ها داد تا بنوشند و جاودان شوند و از فرسودگی جاودانی عذاب بکشند. در اساطیر یونان همسر ائوس هم به خواست او جاودانه شد. اما ائوس تنها بی مرگی خواسته بود و نه جوانی جاودان و همسرش آن قدر فرسوده شد که ائوس او را به جیرجیرک بدل کرد.
اشارهٔ متأخرتر مربوط به داستان سفرهای گالیور اثر جاناتان سوییفت است. گالیور در بخش سوم این داستان به سرزمین لاپوتا می رود و شوربختانی را می بیند که جاودان زاده شده اند.

جاودانگی (ابهام زدایی). جاودانگی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
جاودانگی (ترانه سلین دیون)
جاودانگی (رمان)
جاودانگی (فیلم)

جاودانگی (ترانه سلین دیون). «جاودانگی» (به انگلیسی: Immortality) تک آهنگی از هنرمند اهل کانادا سلین دیون با همراهی گروه بی جیز برای آواز پس زمینه است که در ۸ ژوئن ۱۹۹۸ (۱۹۹۸-06-۰۸) منتشر شد.

جاودانگی (رمان). جاودانگی (چکی: Nesmrtelnost) رمانی از میلان کوندرا رمان نویس چک - فرانسوی است. این مان در سال ۱۹۸۸ به زبان چکی نوشته شد. در سال ۱۹۹۰ برای نخستین بار و به زبان فرانسوی منتشر شد.
شخصیت اصلی داستان زنی است به نام اگنس که از مشاهده حرکت اتفاقی زنی مسن در ذهن نویسنده ای به نام میلان کوندرا پدید می آید. از کانال چنین شخصیتی کوندرا به مفهوم جاودانگی می پردازد.

جاودانگی (فیلم). جاودانگی فیلمی درام، اجتماعی به کارگردانی و نویسندگی مهدی فردقادری و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی ساخته سال ۱۳۹۳ است. این فیلم که یک پلان-سکانس ۱۴۵ دقیقه ای است در جشنواره های متعددی از جمله «رم» ایتالیا، «تک پلان» کرواسی، «هانوی» ویتنام، «جوگجا» اندونزی و «ترانسیلوانیا» رومانی و جشنواره مونیخ آلمان حضور داشته است. همچنین پوستر این فیلم برنده نشان طلای مؤسسه گرافیس آمریکا شد. جاودانگی در تاریخ ۱ آبان ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران شد.
آنا نعمتی
فقیهه سلطانی
علیرضا استادی
مارال فرجاد
سودابه بیضایی
اتابک نادری
منوچهر علیپور
میثاق زارع
تمام اتفاقات این فیلم در شبی بارانی در قطار رُخ می دهد و به قصه زندگی ۶ خانواده در واگن های مختلف قطار می پردازد که با جا به جایی زمان روایت می شود.
جاودانگی در IMDB

دانشنامه آزاد فارسی

جاودانگی (immortality)
(یا: خُلودِ نفس؛ نامیرندگی؛ زندگی ابدی) نامیراییِ روح پس از مرگ جسم. اعتقاد به اصل جاودانگی در بسیاری از دین ها مشترک است اما در فرهنگ های گوناگون صورت های مختلفی به خود می گیرد که دامنه اش از فنای غایی روح تا بقای نهایی آن و رستاخیز جسم گسترده است. در آیین هندو، هدف غایی شخص را جذب شدن در «جان جهان۱» (آتمن) دانسته اند. از نظر این آیین هدف غایی روح جاودانگی نیست، بلکه رهایی از چرخۀ باززایی هاست و این رهایی را در دین هندو مُکشا و در دین بودا نیروانا می نامند. پس آیین بودا۲ اساس را بر «نیروانا۳» قرار می دهد، یعنی بر حالت رستگاری کاملی که از فنای کامل شخصیت حاصل می شود. در دین مصر باستان، ورود به زندگی جاوید منوط به نتایج امتحانی بود که خداوند دربارۀ شایستگی های زندگی هر فرد به عمل می آورد. در دین قدیم یونانیان وعده داده می شد که سایه ای از زندگی بر روی زمین در ناحیه ای از زیرزمین موسوم به هادِس۴ ادامه خواهد یافت. فیلسوفانی مانند سقراط و افلاطون به جاودانگی روح اعتقاد داشتند. چینی ها اسطوره های فراوانی دارند دربارۀ انسان هایی که با اعمال محبت آمیز و ایثارگرانه خود به جاودانگی دست یافته اند. در مسیحیت، اسلام و در یهودیت، جاودانگی موعود در اصل به روح مربوط می شود. دو دین نخست از این لحاظ با یهودیت تفاوت دارند که معتقدند پس از رستاخیز جسم و داوری عمومی دربارۀ تمامی نوع بشر، جسم از نو با روح وحدت می یابد تا پاداش یا کیفر بیند. در معادشناسیِ۵ یهودی، رستاخیز روح با ظهور مسیح روی خواهد داد، اگرچه اتحاد مجدد جسم و روح فقط در مدت عصر مسیحایی۶ خواهد پایید و آن گاه روح به آسمان بازخواهد گشت.BuddhismnirvanaHadeseschatologymessianic age

نقل قول ها

جاودانگی (رمان). جاودانگی (چکی: Nesmrtelnost) رمانی از میلان کوندرا رمان نویس چک - فرانسوی است. این رمان در سال ۱۹۸۸ به زبان چکی نوشته شد. در سال ۱۹۹۰ برای نخستین بار و به زبان فرانسوی منتشر شد.
• «گوهر هر عشقی یک کودک است و هیچ فرق نمی کند که هرگز نطفه ای بسته یا متولد شود. در علم جبر عشق، کودک عبارتست از نماد حاصل جمع سحرانگیز دو موجود. حتی اگر مردی عاشق زنی بشود، بی آنکه هرگز به او دست زده باشد، مرد باید این امکان را در نظر داشته باشد که سیزده سال پس از آخرین دیدار عاشق و معشوق، عشقش به ثمر نشیند و پا به جهان بگذارد.»• «از اینکه خودشان باشند خجالت نمی کشند و کوچکترین عقده حقارتی ندارند و دلیل قدرتشان دقیقاً همین است.»• «هیچ چیز بیشتر از آوردن دلیل برای توجیه بی فکری به کوشش فکری نیاز ندارد.»• «وقتی که دیگر دلواپس آن نباشیم که در چشم محبوبمان چگونه دیده شویم معنایش این است که دیگر عاشق نیستیم.»• «احساس عشق همه ما را دچار این توهم گمراه کننده می سازد که طرف خود را می شناسیم.»• «بی نهایت جای خوشوقتی است که تا به حال جنگ ها را فقط مردها اداره کرده اند. اگر زن ها می جنگیدند چنان در بی رحمی پایدار بودند که روی سیاره ما حتی یک موجود بشر باقی نمی ماند.»• «جهانی را تصور کن که در آن آیینه ای نباشد. تو دربارهٔ صورتت خیالبافی می کنی و تصوّرت این است که صورتت بازتاب آن چیزیست که درون توست و بعد وقتی چهل ساله شدی کسی برای نخستین بار آیینه ای در برابرت می گیرد. وحشت خودت را مجسم کن! تو صورت یک بیگانه را خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی: صورتِ تو، خودِ تو نیست.»• «ادبیات از بین خواهد رفت و جمله های شاعرانهٔ احمقانه در جهان جولان خواهند داد.»• «چرا تمام اعمال ما باید مثل یک کلوچه در ماهی تابه عقل پشت و رو شود.»• «احساس می کرد دلش می خواهد مخفیانه بمبی منفجر کند و این امید مبهم را داشت که پس از طوفان، ابرها پراکنده شوند و همه چیز مثل سابق بشود.»• «به کشورهای کمونیستی نگاه کنید: میلیون ها عکس لنین که به هر جا می روید به نمایش گذاشته شده حتماً عشق به لنین را باعث نمی شود.»• «در وجود همه ما بخشی هست که خارج از زمان به زندگی خود ادامه می دهد.»• «آنچه که در زندگی تحمل ناپذیر است «بودن» نیست، بلکه «خود بودن» است. خالق با کامپیوترش میلیاردها خویشتن را با زندگی هاشان به جهان آورد. اما صرف نظر از این مقدار افراد زنده، می توان تصور کرد که یک هستی ازلی، حتی قبل از آنکه خالق شروع به خلق کند، یک هستی که خارج از نفوذ او بنده و هنوز هم هست، حضور داشته است. وقتی آن روز بر زمین دراز کشیده بود و سرود یکنواخت رودخانه در وی ججاری می شد و او را از خوشیتن، از کثافت خویشتن پاک می کرد، در آن هستی ازلی که در صدای گذر زمان و آبی آسمان به جلوه در می آید سهیم می شد. او می دانست که هیچ چیز زیباتر از این حالت نیست.»• «زندگی، هیچ شادی ای در آن نیست. زندگی: کشاندن خوشتن رنج آلود است در دنیا. اما هستی، هستی شادی است. هستی: چشمه شدن است، چشمه ای که جهان چون باران گرمی بر آن می بارد.»• «تصویر ما برای خودمان بزرگترین راز خود ماست.»

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جاودانگی (قرآن). جاودانگی به معنای جاودانه بودن است و جاودانه یعنی دائم، همیشه و ابد .
خداوند در قرآن کریم به ابدی و ازلی بودن خویش و جاودانگی بهشت و عالم آخرت و اسلام، که دینی همیشگی برای همه انسان هاست و ابدی نبودن دنیا و قرآن با جامعیت آن و معجزات الهی اشاره فرمودند.
واژه های مترادف
در این مدخل از واژه های «ابدا»، « خلد »، «بقی»، «قیم» و مشتقات آنها و جمله «ما لکم من زوال» و مانند آن همراه با قراین استفاده شده است.
عناوین مرتبط
جاودانگی آخرت (قرآن)؛ جاودانگی اسلام (قرآن) ؛ جاودانگی خدا (قرآن) ؛ جاودانگی لعن خدا (قرآن)؛ جاودانگی کرامت خدا (قرآن)؛ جاودانگی صفات خدا (قرآن)؛ جاودانگی رحمت خدا (قرآن)؛ جاودانگی جلال خدا (قرآن)؛ جاودانگی دنیا (قرآن)؛ جاودانگی دین توحید (قرآن)؛ جاودانگی قرآن (قرآن)؛ منشأ جاودانگی (قرآن)؛ میل به جاودانگی (قرآن).

واژه نامه بختیاریکا

نِمنِها

جدول کلمات

دوام

پیشنهاد کاربران

ابدی، همیشگی ، چیزی که برای همیشه وجوددارد، کسی که هرگزنمی میرد

دوام, ماندگاری, نامیرایی

بقا

بنظر من یعنی دیرینگی

بزرگی . پهناوری. عظمت

انوشگی به نامیرایی رجوع شود.

ماندگاری

بقا، اتش

ابدیت، پایایی، دیرینگی، قدم، نامیرایی، همیشگی، دوام

ابدی ، همیشگی

معنی جاودانگی

سلام
دو ایده مهم در جهان بینی زرتشت قابل رویئت است که در سروده های او به نام گات ها به آنها اشاره شده است. او از اهورا مزدا خدای نیکویی ها در قالب دعا به حق نظم نیکو کیهانی، تمنا مینماید که از طریق نوسازی جهان بهترین و بالا ترین آرزوی اورا که برخوردار شدن از زندگی جاودانه است بر آورد نماید. ایده نو سازی جهان و ایده جاودانگی زندگی آن دو ایده مهم میباشند. نظریه علمی کیهان شناسی به نام مه بانگ، احتمال نوسازی جهان را با مقداری بیشتر از سی و سه در صد از لحاظ علمی تعیین کرده است که یکی از سه پیش بینی های آینده کیهان محسوب می شود که عبارتند از انبساط دائمی ، رسیدن به حالت ایستا و انقباض مجدد که حالت سوم به مه بانگ دوم منجر میشود و از آن طریق جهان نوسازی میشود. علم تجربی نمی تواند مارا به شناخت مطلق خویش و خداوند رهنمون سازد.
این روند به ادغام بینش دینی و بینش علمی نیاز مند است. بینش هنری و شعر و ادب و عرفان و حکمت و فلسفه هم ضروری ست. اندیشمندان تاکنون به نسبت بین ماده و روح توجهی نداشته اند، شاید به دلیل اینکه روح را نمیتوان حس و تجربه نمود و مقدار آنرا تعیین کرد و نسبت مقدار آنرا با ماده سنجید. اما این نسبت را به شرح زیر میتوان بیان کرد: در عالم و کیهان فعلی که ادیان آنرا عالم تکلیف و عمل می نامند، جنبه مادی آن واحد حقیقی و واقعی اولیه به نهایت گسترش خود رسیده و جنبه روحی به منتهاالیه قِلت و کسری خویش. اما این نسبت ثابت و جادوانه نیست بلکه در روند نوسازی جهان توسط امر خداوند و بر اساس طرح مطلق اولیه ( قضا و قدر )
در عوالم بعدی به نفع جنبه روحی تغیر خواهد کرد، طوریکه در عالم نهائی ( طبق باور من عالم هفتم ) جنبه روحی به نهایت درجه و وسعت و گسترش خود خواهد رسید و جنبه مادی به نهایت قلت، کمی و کسری . لذا جنبه روحی و مادی آن واحد مبدایی و غائی بطور جاودانه به پیوسته اند و هرگز از هم جدا نمی شوند. اصل معاد جسمانی و روحی دین اسلام از این طریق مورد تایید من میباشد، اما نه از طریق بر انگیخته شدن از قبر تقبل از آن اقامت موقت در عالم میانی به نام برزخ با جسم لطیف یا قالب مثالی. اصل حقیقت دارد اما روش اشتباه. آرزوی زرتشت هم از طریق بالا بر آورده میشود. خداوند از دوبخش کلی تشکیل شده است: مطلق و نسبی. طرح آفرینش و خلقت مهم ترین بخش مطلق خداوند است و بخش نسبی ماده و روح که در حال حرکت و تغییر و تحولند و به صورت انرژی، جرم ، مکان و زمان به ظهور رسیده اند و در چهار چوب قوانین طبیعت و زنجیره علت و معلول مادی به حرکت خود مشغولند و این قوانین و زنجیره علت و معلول چیز دیگه ای نیستند غیر از تصمیمات قاطعانه و بی چون و چرا و خواست خداوند. خداوند خواست آزادانه مطلق خودرا در زنجیر علت و معلول محبوس نموده که اگر در بین راه پشیمان شد، راه برگشت و تغییر تصمیم نداشته باشد و قبل فرمان خلقت به طرح آفرینش به اطمینان مطلق رسیده است که در بین را نیازی به تغییر تصمیم داشته باشد. در پایان جمله معروف انشتاین را " خداوند تاس نمی اندازد " بصورت زیر تغییر میدهم: خداوند قبل از خلقت بی نهایت بار تاس ها را انداخته و در پایان تاس بازی به اطمینان مطلق رسیده است، لذا در حرکت نسبی خویش نیازی به تاس بازی مجدد ندارد.


کلمات دیگر: