مترادف سوخت : بنزین، نفت، گازوئیل، مواد سوختی، سوخته
سوخت
مترادف سوخت : بنزین، نفت، گازوئیل، مواد سوختی، سوخته
فارسی به انگلیسی
fuel
فارسی به عربی
احتراق , وقود
مترادف و متضاد
تقویت، سوخت
احتراق، اشتعال، سوخت
سوخت
بنزین، نفت، گازوئیل
مواد سوختی
سوخته
۱. بنزین، نفت، گازوئیل
۲. مواد سوختی
۳. سوخته
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(اِ. ) مادة سوختنی مانند: نفت .
لغت نامه دهخدا
سوخت. ( اِ ) آنچه سوزند در تنور و بخاری و تون و مانند آن. آنچه برای سوختن و گرم کردن است. آنچه ضرور است سوختن را از نفت و هیمه و جز آن.آنچه برای گرم کردن یا پختن بکار است از هیمه و برگ خشک و سرگین و نفت و جز آن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- سوخت حمام . سوخت نانوائی. سوخت اجاق.
|| آنچه ممتنعالوصول ماند از وامهای داده شده. لاوصول. از میان شدن طلبی. ( یادداشت بخطمؤلف ).
- سوخت را بود کردن ؛ قاعده ای بوده است دولتی که مستوفیان و عاملین رعایت میکردند. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- سوخت حمام . سوخت نانوائی. سوخت اجاق.
|| آنچه ممتنعالوصول ماند از وامهای داده شده. لاوصول. از میان شدن طلبی. ( یادداشت بخطمؤلف ).
- سوخت را بود کردن ؛ قاعده ای بوده است دولتی که مستوفیان و عاملین رعایت میکردند. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فرهنگ عمید
۱. آنچه بسوزانند از قبیل هیزم، زغال، نفت، بنزین، گاز و مانند آن ها برای ایجاد حرارت یا نیرو، مادۀ سوختنی.
۲. (اسم مصدر ) [مجاز] از بین رفتن.
۳. سوخته.
* سوخت وساز: (زیست شناسی ) تغییرات شیمیایی مواد غذایی که در بدن جانداران رخ می دهد و نیروی لازم برای اعمال حیاتی و تقویت عضلات تولید می شود، متابولیسم.
* سوخت های فسیلی: نفت، گاز، زغال سنگ.
۲. (اسم مصدر ) [مجاز] از بین رفتن.
۳. سوخته.
* سوخت وساز: (زیست شناسی ) تغییرات شیمیایی مواد غذایی که در بدن جانداران رخ می دهد و نیروی لازم برای اعمال حیاتی و تقویت عضلات تولید می شود، متابولیسم.
* سوخت های فسیلی: نفت، گاز، زغال سنگ.
۱. آنچه بسوزانند از قبیل هیزم، زغال، نفت، بنزین، گاز و مانند آنها برای ایجاد حرارت یا نیرو؛ مادۀ سوختنی.
۲. (اسم مصدر) [مجاز] از بین رفتن.
۳. سوخته.
〈 سوختوساز: (زیستشناسی) تغییرات شیمیایی مواد غذایی که در بدن جانداران رخ میدهد و نیروی لازم برای اعمال حیاتی و تقویت عضلات تولید میشود؛ متابولیسم.
〈 سوختهای فسیلی: نفت؛ گاز؛ زغالسنگ.
دانشنامه عمومی
سوخت ماده ای است که در اثر تغییرات (معمولاً شیمیائی) تولید انرژی مفید می کند که بعداً می تواند تبدیل به انرژی مکانیکی شود. این تغییرات معمولاً با سوختن (یعنی ترکیب با اکسیژن) همراه است. فرایندهای مورد استفاده برای تبدیل سوخت به انرژی عبارتند از: واکنش های شیمیایی مختلف و گرمازا واکنش های هسته ای مانند شکافت هسته ای یا گداخت هسته ای. هیدروکربن ها تا حد زیادی شایع ترین منبع سوخت مورد استفاده توسط انسان است، اما در بسیاری از موارد فلزات رادیو اکتیو نیز استفاده می شوند.
چوب
زغال سنگ
نفت
الکل
گاز طبیعی
سوخت هسته ای
هیدرازین
بنزین
گازوئیل
هیدروژن
نفت سیاه
مازوت
سوخت های شیمیایی موادی هستند که باعث آزاد شدن انرژی از طریق واکنش با مواد اطراف آنها است که مهمترین آنها توسط فرایند اکسیداسیون می باشد.
سوخت های زیستی
سوخت های زیستی می تواند به عنوان سوخت مایع، جامد یا گاز متشکل یا حاصل از زیست توده تعریف شود. زیست توده نیز می تواند برای گرم کردن یا تولید برق استفاده شود. سوخت های زیستی را می توان از هر منبع کربن مثل گیاهان که به سرعت جایگزین می شود بدست اورد. بسیاری گیاهان مختلف و مواد مشتق شده از گیاهان برای تولید سوخت زیستی استفاده می شود.
چوب
زغال سنگ
نفت
الکل
گاز طبیعی
سوخت هسته ای
هیدرازین
بنزین
گازوئیل
هیدروژن
نفت سیاه
مازوت
سوخت های شیمیایی موادی هستند که باعث آزاد شدن انرژی از طریق واکنش با مواد اطراف آنها است که مهمترین آنها توسط فرایند اکسیداسیون می باشد.
سوخت های زیستی
سوخت های زیستی می تواند به عنوان سوخت مایع، جامد یا گاز متشکل یا حاصل از زیست توده تعریف شود. زیست توده نیز می تواند برای گرم کردن یا تولید برق استفاده شود. سوخت های زیستی را می توان از هر منبع کربن مثل گیاهان که به سرعت جایگزین می شود بدست اورد. بسیاری گیاهان مختلف و مواد مشتق شده از گیاهان برای تولید سوخت زیستی استفاده می شود.
wiki: سوخت
دانشنامه آزاد فارسی
سوخت (fuel)
منبع انرژی یا گرما، شامل همۀ موادی که در هوا می سوزند (سوختنی ها). مادّه ای که بر اثر شکافت هسته ای در واکنشگاه هسته ای انرژی تولید می کند، سوخت هسته ای نام دارد. سوخت های فسیلی باقی ماندۀ فسیل شدۀ گیاهان و جانوران اند.
منبع انرژی یا گرما، شامل همۀ موادی که در هوا می سوزند (سوختنی ها). مادّه ای که بر اثر شکافت هسته ای در واکنشگاه هسته ای انرژی تولید می کند، سوخت هسته ای نام دارد. سوخت های فسیلی باقی ماندۀ فسیل شدۀ گیاهان و جانوران اند.
wikijoo: سوخت
فرهنگستان زبان و ادب
{bunkers} [حمل ونقل دریایی] مادۀ تأمین کنندۀ انرژی موتورهای کشتی
گویش اصفهانی
تکیه ای: besot
طاری: besot
طامه ای: bosot
طرقی: besot
کشه ای: besot
نطنزی: basot / bašsot
واژه نامه بختیاریکا
سُخت؛ سُهد
کلمات دیگر: