کلمه جو
صفحه اصلی

ابطال پذیری

دانشنامه عمومی

ابطال پذیری یا ابطال گرایی (به انگلیسی: falsifiability یا refutability) امکان منطقی این است که غلط بودن یک گزاره را بتوان از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی نشان داد.
کارل پوپر
ابطال گرایی علم را به مثابه مجموعه ای از فرضیه هایی می پندارند که به منظور توصیف یا تبیین دقیق رفتار چهره ای از جهان موقتاً پیشنهاد شده اند، با این همه، هر فرضیه ای این گونه نیست. چنانچه بنا باشد فرضیه ای یا نظامی از فرضیه های واجد منزلت قانون یا نظریه علمی بشود باید یک شرط اساسی را برآورده کند. چنانچه بخواهیم فرضیه ای را جزء معرفت علمی محسوب کنیم باید ابطال پذیر باشد.
کارل پوپر، که در نقد فلسفی خود از دیدگاه پوزیتیویستی مشهور روش علمی استفاده می کرد، به این نتیجه رسید که مذاکرات در مورد یک فرضیه، گزاره یا نظریه قابل مشاهده فقط اگر ابطال پذیر باشد قبول است.
بنابراین، فرضیه ای ابطال پذیر خواهد بود که یک گزارهٔ مشاهدتی یا مجموعه ای از گزاره های مشاهدتی منطقا ناسازگار با آن امکان وجود داشته باشد، بدین معنا که اگر صدق گزاره ها اثبات شد فرضیه را ابطال کند.

دانشنامه آزاد فارسی

اِبْطال پذیری (falsifiability)
صفت گزاره یا نظریه ای که به محک تجربه باطل شدنی باشد. ابطال پذیری در فلسفۀ علم پوپر۱ امتیاز بزرگ نظریۀ علمی اصیل محسوب می شود و با ابطال ناپذیریِ شبه علم، به ویژه روانکاوی و ماتریالیسم تاریخی۲، در تقابل است. به عقیدۀ پوپر حدس های جسورانه و فرارفتن از شواهد حسی، می تواند امتیاز مثبتی برای نظریۀ علمی محسوب شود. اما این نظریه باید اصولاً امکان باطل شدن را داشته باشد. اگر نظریه ای چنان باشد که با هرگونه تغییر در شواهد و داده ها سازگار باشد، در این صورت نظریه ای علمی نیست، بلکه ایدئولوژی یا مقوله ای اعتقادی است. پس روش علمی، استقرا و استنتاج مکانیکیِ نتایج کلی، از انبوه داده ها نیست، بلکه ساختن فرضیه های جسورانه ای است که می توانند در معرض آزمون های سخت و جدی قرار گیرند. بدین معنی، روش علمی آمیزه ای از حدس ها و ابطال هاست. خطای دانشمند، ارائۀ حدسی جالب توجه نیست که بعدها ابطال شود، بلکه خطا ارائۀ نظریه ای است که به هیچ وجه اجازۀ ابطال ندهد، و یا دفاع از نظریه، علی رغم شواهد ابطال کنندۀ آن. این اندیشۀ پوپر با استقبال دانشمندان روبه رو شد. اما فیلسوفان علم، برخی نارسایی های آن را بازنمودند. اولاً پوپر با کنارگذاشتن استقرا و تصدیق، حدود عقلانیِ اعتماد به نظریۀ علمی را در عمل مشخص نمی کند (زیراکه سربلند بیرون آمدن از هر آزمونی، دلیل بر درستی نیست) ثانیاً تصویر واقعی قبول یا رد فرضیه های علمی، پیچیده تر از آن است که پوپر تصور می کند. زیرا چیزی که از نظر یک دانشمند مردود محسوب می شود چه بسا از نظر دانشمند دیگر فقط نوعی عدول جزیی از قاعده باشد و این امر به عواملی نظیر شتاب برنامۀ تحقیق یا امکان پیداکردن فرضیه های جایگزین وابسته است. این وضعیت تفاوت میان دانشمندی را که کاملاً به یک چارچوب نظری کلی، نظیر فیزیک نیوتونی۳ یا فیزیک نسبیت۴، مقید است و طرفداران مارکس۵ یا فروید، که مدعاهای شبه علمی آن ها آماج حملۀ پوپر بوده است، را از بین می برد.


کلمات دیگر: