کلمه جو
صفحه اصلی

بغاث

فرهنگ فارسی

مرغیست بطئ الطیران تیره رنگ بغاثه یکی ج بغثان و منه المثل : ان البغاث بارضنا یستنسر یعنی هر کس همسای. ما شد معزز گردید .

فرهنگ معین

(بُ یا بَ یا بِ ) [ ع . ] ( اِ. ) مرغی با رنگ تیره کوچکتر از کرکس که به کُندی حرکت می کند.

لغت نامه دهخدا

بغاث. [ ب ُ / ب ِ / ب َ ] ( ع اِ ) مرغی است بطی ٔالطیران تیره رنگ. بغاثه ، یکی. ج ، بِغثان و منه المثل : ان البغاث بارضنا یستنسر؛ یعنی هر کس همسایه ما شد معزز گردید. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). آن مرغ که صید نکند از ضعیفی. ( مهذب الاسماء ). مرغی است تیره رنگ که مردار میخورد و ظاهراً کرکس باشد و در ترجمه حریری نوشته طایر شکاری است و در کنزاللغات بمعنی طایر پیر که از تلاش طعمه عاجز ماند. ( از غیاث ) ( از آنندراج ). مرغی که شکار کند. ( مؤید الفضلاء ) : جواب داد که بغاث الطیور که از مخالب باز به خاربنی پناهد. ( جهانگشای جوینی ). آن بغاث را بنهفت رایت عقاب پیکر چون بغاث الطیور متفرق گرداند. ( وصاف ، از آنندراج ). مرغ ضعیف و مردارخوار. ( مؤید الفضلاء ). || مرغ اذیت رسان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

مرغی تیره رنگ، کوچک تر از کرکس که به کندی پرواز می کند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بغاث: پرنده ای تیره رنگ، کند پرواز و مردار خوار است.
عنوان بغاث، به مناسبت در باب اطعمه و اشربه به کار رفته است.
بیان مراد و حکم بغاث
در بیان مراد از بغاث سه قول ذکر شده است:۱. برخی آن را عنوانی خاص برای پرنده ای دانسته اند که از خبائث مانند: مردار، تغذیه می کند. بر همین اساس حکم به حرام گوشت بودن آن کرده اند. ۲. برخی دیگر بغاث را عنوانی کلّی منطبق بر هر پرنده ای دانسته اند که شکار نمی کند که به دو قسم حلال گوشت و حرام گوشت، تقسیم می شود. ۳. گروه سوم آن را بر هر پرنده ی بزرگی منطبق دانسته اند که هر چند از چنگال قوی درنده ی شکار، برخوردار نیست؛ ولی چنگالی ضعیف دارد و به جهت برخورداری از چنگال، در ردیف پرندگان حرام گوشت به شمار می رود.


کلمات دیگر: