ابن خلکان. [ اِ ن ُ خ َل ْ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) شمس الدین ابوالعباس احمدبن ابراهیم بن ابی بکربن خلکان بن ناوک بن عبداﷲبن شاکَل بن الحسین بن مالک بن جعفربن یحیی بن خالد البرمکی الاربلی ال
شافعی. یکی از بزرگان علما و صدور رؤسا. و چنانکه خود او در تضاعیف وفیات گوید به سال 608 هَ.ق. در شهر اربل بمدرسه ملک معظم مظفرالدین بن زین الدین متولد و در 621
صحیح بخاری را از شیخ صالح بن هبةاﷲ شنوده و پدر او تا آخرعمر ( 610 ) متولی تدریس مدرسه ملک المعظم در اربل بوده است . ابن خلکان در سنه ٔ626 از موطن خویش بحلب رفته و سالی چند ببوده و در سال 633 به
دمشق اقامت داشته است . و در 636 نائب
قاضی القضاة مصر، یوسف بن حسن سنجاری شده و در 659 قاضی القضاة دمشق گردیده و پس از پانزده سال باز به
مصر رفته و سپس بسِمَت متولی قضا به شام بازگشته است. و کتبی صاحب فوات الوفیات گوید: ابن خلکان متولی قضای شام بود و سپس منعزل و ابن صایغ قاضی آنجا گردید و پس ازهفت سال ابن صایغ عزل شد و ابن خلکان بمقام پیشین بازگشت و شعرای وقت از قبیل رشیدالدین فارقی و سعدالدین فارقی و نورالدین بن مصعب او را تهنیتها گفتند. گویند وقتی او را بکذب در انتساب ببرامکه تهمت کردند، او در جواب گفت : اگر بدورغ نسب خواستمی کردن ، خود رابعباس بن عبدالمطلب یا علی بن ابی طالب یا یکی از
صحابه بستمی. چه فایدتی مترتب تواند بود در انتساب بقومی که از آنان بقیتی نمانده و در اصل مجوس بوده اند؟ ابن خلکان را اشعاری لطیف حاکی از طبعی سلیم و ذوقی مستقیم است. او به سال 680 از منصب قضای شام مستعفی شده و در 681 درگذشته است. کتاب نفیس او موسوم به
وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان یکی از بزرگترین و نافعترین کتابهای فن رجال است. آنرا در 654 بقاهره آغاز کرده و در 672 بهمان شهر بپایان رسانیده است. این کتاب بترتیب حروف معجم و ترجمه 846 تن از بزرگان امرا و وزرا و علما و جز آنان را شامل است. مولانا ظهیرالدین اردبیلی متوفی به 930 آنرا بفارسی آورده و مرحوم معتمدالدوله فرهادمیرزا به سال 1284 هَ.ق. با تصحیح و حواشی و قیود و اضافاتی در طهران متن عربی آنرا طبع کرده است. و دوسلان بفرانسه ترجمه کرده است ، و محمد افندی رودسی زاده با تصرفاتی به ترکی نقل کرده و در اسلامبول به سال 1280 هَ.ق. به طبع رسیده است. و نسخه ای از کتاب وفیات بخط مؤلف او در متحف بریطانیا موجود است. ابن خلکان را برادری موسوم به بهاءالدین محمد بوده که قضاء بعلبک داشته و در 683 هَ.ق. وفات کرده است و شاید کتاب التاریخ الاکبر فی طبقات العلماء و اخبارهم از او باشد.