کلمه جو
صفحه اصلی

شیان

فارسی به انگلیسی

recompense, reprisal, retaliation, tit for tat


فرهنگ فارسی

( اسم ) درختی است از تیره سوسنیها که مخصوص نواحی زنگبار و بمبئی و دیگر نواحی گرم هندوستان و هندو چین است . از این درخت صمغی قرمز رنگ به دست می آید که داری اثر قابض و مقوی است و جهت تهیه خمیر دندانهای طبی و مشمع طبی و رنگ کردن ورنی ها به کار میرود . صمغ قرمز این درخت را خون سیاوشان نیز خوانند . بهمین جهت این درخت به نام درخت سیاوشان نیز نامیده می شود . دراسنا شیانه شیان مغربی دم الخوین دم الثعبان قاطر . یا شیان مغربی . شیان .
مرد دوربین و دور نگاه

فرهنگ معین

(اِ. ) جزاء، پاداش .

لغت نامه دهخدا

شیان . (اِخ ) نام رستاقی است به بُست که عمروبن لیث پس از بهلاکت رسیدن پدر بدانجا رفت . (از معجم البلدان ).


شیان . [ ش َی ْ یا ] (ع ص ) مرد دوربین و دورنگاه . (منتهی الارب ). رجوع به شیّئان شود.


شیان . [ شیا / ش َ ] (اِ) جزا و پاداش ومکافات نیکی و بدی هر دو باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ). جزا و مکافات . (فرهنگ اسدی ) (اوبهی ) (از جهانگیری ) (صحاح الفرس ) :
بر او تازه شد کینه ٔ سالیان
بکردند از هرچه کرد او شیان .

ابوشکور بلخی .


بر او تازه شد کینه ٔ مردمان
بکردندش از هرچه کرد او شیان .

فردوسی .



شاها هر آنکه اینجا تخم امل بکاشت
آنجا ز کردگار بیابد همی شیان .

عنصری .


- شیان دادن ؛ مکافات و پاداش دادن :
ترا گر شیانی ندادم نگارا
شیان من اکنون بگیر این شیانی .

زینبی .



شیان . (اِخ ) از قرای بخاراست . (از معجم البلدان ). قریه ای است در چهارفرسخی بخارا. (انساب سمعانی ).


شیان . (اِخ ) از قرای بلوک شمیران در مشرق دره ٔ دارآباد. (یادداشت مؤلف ).


شیان . (اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 69).


شیان . (اِخ ) تیره ای از کلهر. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 61).


شیان . (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج است و مسکن قبیله ٔ کلهر و شیانی . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5) (از جغرافیای غرب ایران ص 157).


شیان .(اِ) خون سیاوشان . (منتهی الارب ). نام دارویی که آنرا خون سیاوشان و بعربی دم الاخوین خوانند. (از برهان ) (از ناظم الاطباء). دم الاخوین . (بحر الجواهر). صمغ سقطری . خون سیاوشان ، و عامه ٔاندلس نام شیان را به حی العالم کبیر دهند. دم التنین . دم الثعبان . ایدع . (یادداشت مؤلف ). درختی است از تیره ٔ سوسنی ها که مخصوص نواحی زنگبار و بمبئی و دیگر نواحی گرم هندوستان و هندوچین است . از این درخت صمغ قرمزرنگ به دست می آورند که دارای اثر قابض و مقوی است و جهت تهیه ٔ خمیردندانهای طبی و مشمع طبی و رنگ کردن ورنی ها بکار میرود. صمغ قرمز این درخت را خون سیاوشان نیز خوانند و آنرا بنام درخت خون سیاوشان نیز نامند. دراسنا. شیانه . شیان مغربی . خونشاوشان . خون سیاوش مغربی . دم الاخوین . دم الثعبان . قاظر. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مفردات ابن البیطار ج 3 ص 75 شود.


شیان.( اِ ) خون سیاوشان. ( منتهی الارب ). نام دارویی که آنرا خون سیاوشان و بعربی دم الاخوین خوانند. ( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ). دم الاخوین. ( بحر الجواهر ). صمغ سقطری. خون سیاوشان ، و عامه ٔاندلس نام شیان را به حی العالم کبیر دهند. دم التنین. دم الثعبان. ایدع. ( یادداشت مؤلف ). درختی است از تیره سوسنی ها که مخصوص نواحی زنگبار و بمبئی و دیگر نواحی گرم هندوستان و هندوچین است. از این درخت صمغ قرمزرنگ به دست می آورند که دارای اثر قابض و مقوی است و جهت تهیه خمیردندانهای طبی و مشمع طبی و رنگ کردن ورنی ها بکار میرود. صمغ قرمز این درخت را خون سیاوشان نیز خوانند و آنرا بنام درخت خون سیاوشان نیز نامند. دراسنا. شیانه. شیان مغربی. خونشاوشان. خون سیاوش مغربی. دم الاخوین. دم الثعبان. قاظر. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مفردات ابن البیطار ج 3 ص 75 شود.

شیان. [ شیا / ش َ ] ( اِ ) جزا و پاداش ومکافات نیکی و بدی هر دو باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). جزا و مکافات. ( فرهنگ اسدی ) ( اوبهی ) ( از جهانگیری ) ( صحاح الفرس ) :
بر او تازه شد کینه سالیان
بکردند از هرچه کرد او شیان.
ابوشکور بلخی.
بر او تازه شد کینه مردمان
بکردندش از هرچه کرد او شیان.
فردوسی.
شاها هر آنکه اینجا تخم امل بکاشت
آنجا ز کردگار بیابد همی شیان.
عنصری.
- شیان دادن ؛ مکافات و پاداش دادن :
ترا گر شیانی ندادم نگارا
شیان من اکنون بگیر این شیانی.
زینبی.

شیان. [ ش َی ْ یا ] ( ع ص ) مرد دوربین و دورنگاه. ( منتهی الارب ). رجوع به شیّئان شود.

شیان. ( اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 69 ).

شیان. ( اِخ ) تیره ای از کلهر. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 61 ).

شیان. ( اِخ ) از قرای بلوک شمیران در مشرق دره دارآباد. ( یادداشت مؤلف ).

شیان. ( اِخ ) از قرای بخاراست. ( از معجم البلدان ). قریه ای است در چهارفرسخی بخارا. ( انساب سمعانی ).

شیان. ( اِخ ) نام رستاقی است به بُست که عمروبن لیث پس از بهلاکت رسیدن پدر بدانجا رفت. ( از معجم البلدان ).

شیان. ( اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود بخش حومه شهرستان سنندج است و مسکن قبیله کلهر و شیانی. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ) ( از جغرافیای غرب ایران ص 157 ).

فرهنگ عمید

درختی که در هند، حبشه، و زنگبار می روید و از آن صمغی سرخ رنگ می گیرند که خون سیاوشان نامیده می شود.
جزا، مکافات، پاداش: بر او تازه شد کینهٴ سالیان / بکردندش از هرچه کرد او شیان (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۱۰۴ ).

درختی که در هند، حبشه، و زنگبار می‌روید و از آن صمغی سرخ‌رنگ می‌گیرند که خون سیاوشان نامیده می‌شود.


جزا؛ مکافات؛ پاداش: ◻︎ بر او تازه شد کینهٴ سالیان / بکردندش از هرچه کرد او شیان (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۱۰۴).


دانشنامه عمومی

شیان (تهران). شیان یکی از محله های شمال شرقی شهر تهران است.
پل راستگرد اتوبان در شیان
هتل شیان
محله شیان که در منطقه ۴ تهران واقع شده است در شمال پارک جنگلی لویزان و جنوب مجتمع مسکونی و نظامی آجا واقع شده است.
خیابان های این محله به ترتیب شیان و شیان ۱ تا ۷ نام گذاری شده اند.محلهٔ شیان دارای یک حسینیه است و بیمارستان لویزان در نزدیکی آن واقع شده است.
بزرگ راه در دست ساخت دارآباد نزدیک ترین بزرگ راه به این محله است.پارکی جنگلی به نام شیان و هتل شیان از اماکن گردشی محله هستند.هتل دهکده شیان در سال ۱۳۷۵، توسط شهرداری منطقه ۴ در قسمت شمال شرقی پارک جنگلی لویزان ساخته شده است .
شی آن. شی آن و نیزشیان و سیان (به چینی: ، 西安) (به انگلیسی: Xi'an) یکی از شهرهای کشور جمهوری خلق چین است. این شهر از قدمت تاریخی و فرهنگی بالایی برخوردار است. جمعیت آن در سال ۲۰۰۸ میلادی برابر ۴٬۳۰۵٬۵۳۶ نفر تخمین زده شده است. این شهر مرکز استان شاآن شی است. جمعیت آن با حومه بیش از هشت میلیون و دویست و پنجاه هزار نفر است.
موزه ارتش تراکوتا که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. این شهر خواهر خوانده اصفهان می باشد.
دیوار تاریخی شهر شی آن
مقبره چین شی هوان در ۳۰ کیلومتری شرق شهر شی آن.
شی آن مرکز استان شاآنکسی در مرکز چین است. این شهر، با قدمت تاریخی بیش از سه هزار سال، یکی از چهار پایتخت باستانی چین به حساب می آمده است. این شهر، پایانه شرقی جاده ابریشم به حساب می آمده است. این شهر در میانه دشت گوان ژانگ واقع شده است و علاوه بر آن که یکی از قدیمی ترین شهرهای کشور چین می باشد، در میان چهار پایتخت باستانی جهان نیز از قدیمی ترین ها به شمار می آید. این شهر پایتخت برخی از مهم ترین سلسله های تاریخ چین همچون Western Zhou, Qin, Western Han, Sui و Tang بوده است. قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم، سبب شد تا این شهر نقش مهمی در تجارت بین المللی داشته باشد.
متروی شی آن در سال ۲۰۱۱ تأسیس شده و هم اکنون دارای ۳ خط و ۶۶ ایستگاه می باشد.
موزه ارتش تراکوتا

دانشنامه آزاد فارسی

شیان (Xi\'an)
موزه جنگجویان تراکوتا در (به معنی صلح غربی) شهر صنعتی و مرکز استان شاآنسی، در چین، کنار رود وی هه، با ۲,۶۴۲,۱۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۳). تولیدات این شهر شامل مواد شیمیایی، ماشین آلات، وسایل برقی و الکترونیکی، هواپیما، و کود شیمیایی است. در زمان سلسله های جو (۱۰۶۶ـ۲۵۶پ م) و چین (۲۲۱ـ۲۰۶پ م) پایتخت چین بود. شیان به منزلۀ پایتخت سلسلۀ هان غربی (۲۰۶پ م ـ۸م)، چانگ آن (صلح جاویدان) و به منزلۀ پایتخت سلسلۀ تانگ (۶۱۸ـ۹۰۶م)، سیکینگ (پایتخت غربی) نام داشت. منچوها نام شیان بر آن نهادند. در قرن ۲۰ نیز نام شهر چندبار تغییر یافت و سرانجام از ۱۹۴۳ مجدداً شیان نامیده شد. دربار امپراتوری پس از قیام مشت زنان در ۱۹۰۰ به این شهر منتقل شد. گنجینه های هنری شهر عبارت اند از دیوار ۶۰۰سالۀ مینگ؛ یافته های ارزشمند باستان شناختی، مانند ارتش سفالی مدفون برای حفاظت از مقبرۀ شی هوانگ دی، اولین امپراتور سلسلۀ چین؛ بتکدۀ بزرگ غاز وحشی، یکی از قدیمی ترین بتکده های چین؛ مسجد جامع (ساخت ۷۴۲)؛ جنگل اِستلس، متعلق به قرن ۸م؛ و دهکدۀ نوسنگی بان پو، متعلق به حدود ۶۰۰پ م. شیان بر سر راه های اصلی شرق ـ غرب چین، در سکوی راست رود وی هه، به فاصلۀ ۱۲۵کیلومتری بالای محل تلاقی آن با رود هوانگ هه واقع شده است.

پیشنهاد کاربران

شیان نام روستایی در اسلام آباد غرب در کرمانشاه است که شما به اشتباه سنندج نوشته اید


کلمات دیگر: