کلمه جو
صفحه اصلی

خاصه مطلقه

فرهنگ فارسی

یکی از کلیات خمس در منطق است .

لغت نامه دهخدا

خاصه مطلقه. [ خاص ْ ص َ / ص ِ ی ِ م ُ ل َ ق َ / ق ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از کلیات خمس در منطق است. رجوع به ذیل کلمه خاصه شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خاصه مطلقه یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای خاصه غیر عارض بر ماهیتی جز ماهیت معروضش است.
خاصه به اعتبار مقایسه و عدم آن (نسبیت و اطلاق) بر دو قسم است: خاصه مطلقه و خاصه نسبیه یا اضافیه.
توضیح اصطلاح
۱. خاصه مطلقه عبارت است از: هر عرضی خاص که به طور اطلاق از مختصات ماهیتی خاص باشد به این معنا که بر هیچ ماهیت دیگری عارض نباشد؛ مانند کاتب و ضاحک برای انسان. ۲. خاصه نسبیه یا اضافیه عبارت است از: هر عرضی خاص که در مقایسه با بعضی از ماهیات، از مختصات موضوع مفروض باشد، هر چند در مقایسه با بعضی دیگر از ماهیات از مختصات موضوعش نباشد، بلکه بر آنها نیز عارض باشد. این خاصه را «خاصه اضافیه» یا «خاصه عرفیه اضافیه» نیز خوانند؛ مانند «دو پا بودن» برای انسان که نسبت به گاو، خر و اسب از مختصات انسان است، ولی نسبت به میمون و انواع طیور از مختصات آن نیست، بلکه از مشترکات است. خاصه ای که در منطق اعتبار دارد و از اقسام کلیات خمس محسوب می شود خاصه مطلقه است، نه اضافیه.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • شیرازی، قطب الدین، درة التاج (منطق).• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• تفتازانی، عبدالله بن شهاب الدین، الحاشیة علی تهذیب المنطق.


کلمات دیگر: