کلمه جو
صفحه اصلی

دستور زبان

فارسی به انگلیسی

grammar

فارسی به عربی

نحو

مترادف و متضاد

grammar (اسم)
دستور زبان، گرامر، صرف و نحو، کتاب دستور، علم دستور

فرهنگ فارسی

1. شاخه‌ای از مطالعات زبانی و زبان‌شناختی شامل صرف‌ونحو 2. نظامی که براساس آن تکواژها و واژه‌های زبان برای تشکیل جمله سامان می‌یابند 3. توصیفی از نظام جمله‌ها و سازه‌های آن به شکل مجموعه‌ای از قواعد متـ . دستور 1


دانشنامه عمومی

دستور زبان یا گرامر مجموعه قوانین و ضوابط حاکم بر ساختار واژه ها، جمله ها، واج ها و آواها و معناها در زبان است. به عبارت دیگر، دستور زبان مجموعه قواعد و آیین هایی است که اهل زبان آن ها را به طور قراردادی، مجموعه ای(همکاری دسته جمعی)، و تکاملی(نقاشی، خط میخی، و...) فراگرفته و زبان آموزان، برای درک بهتر گفتار و نوشتار اهل زبان، آن را می آموزند. در تقسیم بندی های سنتی، دستور زبان به طورکلی از دو شاخه واژه شناسی (صرف) و جمله شناسی (نحو) تشکیل شده است. صرف و نحو با هم دستورِ یک زبان را تشکیل می دهند؛ ولی امروزه دستور زبان را، که زیرشاخه ای از دانش زبان شناسی به شمار می آید، دارای بخش های آواشناسی، واج شناسی، صرف، نحو و معناشناسی می دانند.
فهرست عنوان های دستور زبان
مجله دستور
در زبان شناسی، دستور زبان مجموعه ای از قوانین ساختمانی در زبان است که ساختِ جمله ها، عبارت ها، و کلمه ها را در هر زبانی معیّن می کند. این اصطلاح همچنین به مطالعهٔ این قوانین نیز اطلاق می شود که در این زمینه شامل علم نحو، ریخت شناسی، و واج شناسی است که اغلب با آواشناسی، معناشناسی، و عملگرایی کامل می شود.زبان شناسان عموماً این اصطلاح را به قوانین املایی اطلاق می کنند، هرچند کتاب های کاربردی و راهنماهای متداول ــ که خودشان را دستور زبان می نامند ــ ممکن است به قواعد املا و نشانه گذاری اطلاق شوند.
دستور زبان؛ ساختار و سامانه زبان است. دستور زبان شامل زبان شناسی نحوی و ساخت شناسی واژگانی زبان است. بسیاری بر این باور هستند دستور زبان یا گرامر شامل قوانین زبان است در صورتی که حقیقتاً هیچ زبانی شامل قانون نیست (به استثناء زبان اسپرانتو). زیرا قانون توسط عده ای وضع می شود ولی گرامر توسط هیچ کس وضع نشده است. زبان به مرور زمان تغییر می کند. به تعریفی دیگر دستور زبان بازتابی از زبان در یک دوره مشخص است. گرامر زبان باعث می شود تا آموزندگان زبان، سریع تر و تأثیرگذارتر آن را بیاموزند. وقتی آموزندگان زبان؛ دستور زبان را بیاموزند، قادرند خیلی چیزها را خود درک کنند و از مراجعه به معلم و کتاب بی نیاز شوند.
گویندهٔ هر زبانی، برای استفاده از زبانش، مجموعه ای از قوانین را دارد. این دستور زبان است و ــ دست کم در مورد زبان بومی فرد ــ اکثریت زیادی از اطلاعات درونش به وسیلهٔ مطالعهٔ آگاهانه یا آموزش به دست نمی آید، بلکه به وسیلهٔ مشاهدهٔ دیگر گویندگان میسر است. بخش عظیمی از این عمل در دورهٔ کودکی انجام گرفته است. زبان آموزان بعدها در زندگی، درگیر حجم بزرگ تری از راهنمایی های دقیق می شوند.اصطلاح دستور زبان می تواند برای توصیف قوانینی که رفتار زبانیِ گروهی از گویندگان را تعیین می کند، مورد استفاده قرار بگیرد. اصطلاح دستور زبان انگلیسی می تواند چندین معنا داشته باشد: می تواند به تمام قواعد دستور زبان انگلیسی اطلاق شود؛ این همان دستور زبانی است که مورد استفادهٔ همهٔ گویندگان زبان انگلیسی است، به این معنی که شامل تنوع عظیمی است. این اصطلاح متناوباً ممکن است فقط به آنچه در دستور زبان همه یا اکثریت زیادی از گویندگان انگلیسی زبان عمومیت دارد، اطلاق شود (مانند قرار گرفتن فاعل ـ فعل ـ مفعول در یک جملهٔ سادهٔ خبری). یا اشاره به قوانین خاصی دارد که مربوط به تعریف تنوع زبان انگلیسی می شود (مثل زبان استاندارد انگلیسی).

دانشنامه آزاد فارسی

دستور زبان (grammar)
قواعد حاکم بر آواها، واژه ها، جمله ها، و دیگر عناصر زبان، و نیز ترکیب ها و معانی آن ها. امروزه زبان شناسان، در تعریف دستور زبان، آن را ساختار بنیادین زبان می شناسند که هر کس به طور شمّی و شهودی در مورد زبان مادری اش به آن آگاه است. توصیف نظام مند مشخصات زبان نیز نوعی دستور زبان است. این مشخصات عبارت اند از واج شناسی، ساخت واژه (صرف)، نحو، و معناشناسی، که هرکس کمابیش تا ۶سالگی درخصوص زبان مادری اش بر آن ها احاطه می یابد. بسته به رویکردی که دستورنویس درپیش می گیرد، دستور زبان ممکن است تجویزی باشد (یعنی قواعد کاربرد درست زبان را به دست دهد)، یا توصیفی (نشان دهد که زبان عملاً چگونه به کار می رود)، یا زایشی (به این معنی که راه هایی برای تولید بی نهایت جمله در زبان به دست دهد). در اروپا نخستین دستورها را یونانیان نوشتند. در قرن اول پ م اسکندرانی ها دستور زبان یونانی را بسط دادند. بعدها دیونوسوسِ تراکیایی در اسکندریه رساله ای به نام فن دستور نوشت و در آن به تجزیه و تحلیل متون ادبی برحسب حروف و هجاها و هشت قسم کلمه پرداخت. رومی ها دستور زبان یونانی را گرفتند و در زبان لاتین به کار بستند. از میان دستوریان رومی فقط وارّو معتقد بود که کار دستوردان یافتن ساختارهای زبان است نه تجویز آن ها. در حالی که الگو برای یونانیان و اسکندرانی ها زبان هومر بود، آثار سیسرون و ویرژیل معیار زبان لاتین شد. در اواخر قرون وسطا مودستای یا نحویونی که زبان را بازتاب واقعیت می دانستند، تبیین قواعد دستوری را در فلسفه می جستند. اینان به دنبال دستور عامی بودند که به فهم ماهیت وجود رهنمون شود. در قرن هفدهم گروهی از دستوریان فرانسوی نیز به این دستور عام علاقه مند شدند. این گروه که در دیر پور ـ رویال متمرکز بودند، برخلاف همتایان یونانی و لاتینی خود که زبان ادبی را مطالعه می کردند به زبان زندۀ گفتاری توجه کردند. در قرن بیستم نوآم چامسکی آن ها را نخستین دستوریان گشتاری نامید. در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با علم به این که زبان های زنده یکسره در حال تغییر و تحول اند، مطالعۀ تاریخی زبان رونق گرفت. کار دستوریان تاریخی نشان داد که زبان را می توان به دو شیوۀ درزمانی (تحول آن در طول زمان) و هم زمانی (وضعیت آن در یک زمان خاص) بررسی کرد. فردینان دو سوسور و زبان شناسان توصیفی دیگر آغاز به مطالعۀ زبان گفتاری کردند. در نیمۀ دوم قرن بیستم چامسکی و دیگر دستوریان زایشی یا گشتاری به این نتیجه رسیدند که اهل زبان شمّی دارند که قادرشان می سازد بی نهایت جمله را درک و تولید کنند. در حالی که دستوریان توصیفی، از قبیل سوسور، با نمونه گیری از گفتار فردی به توصیف زبان می رسیدند، گشتاریان ابتدا ساختار بنیادین زبان را می کاویدند و می کوشیدند قواعدی را که توانش زبانی گویش ور را فراهم می آورد و برهمۀ موارد کاربرد زبان حاکم است توصیف کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{grammar} [زبان شناسی] 1. شاخه ای از مطالعات زبانی و زبان شناختی شامل صرف ونحو 2. نظامی که براساس آن تکواژها و واژه های زبان برای تشکیل جمله سامان می یابند 3. توصیفی از نظام جمله ها و سازه های آن به شکل مجموعه ای از قواعد متـ . دستور 1

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دستور زبان، مجموعه قواعدی است که درباره ی ساختمان آوایی و صرفی و نحوی زبان بحث می کند و از آن می توان در فرا گرفتن زبان بهره مند شد.
دستور زبان، مجموعه قواعدی است که درباره ی ساختمان آوایی و صرفی و نحوی زبان بحث می کند و از آن می توان در فرا گرفتن زبان بهره مند شد. بنابراین دستور شامل سه قسمت عمده ی واج شناسی، سازه شناسی یا علم صرف و علم نحو می باشد.
اقسام دستور زبان
دستور زبان خود اقسامی دارد و به شعبه هایی تقسیم می شود؛ مانند:
← دستور تاریخی
سابقه ی دستورنویسی به قرن ها پیش می رسد.
← مصریان و سومریان
...

پیشنهاد کاربران

گرامر


کلمات دیگر: