ریسندگی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
عمل رشتن و ریسیدن . ریسندگی و بافندگی
لغت نامه دهخدا
ریسندگی. [ س َ دَ / دِ ] ( حامص ) عمل رشتن و ریسیدن. بافندگی : کارخانه ریسندگی و بافندگی. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
عمل ریسیدن، شغل و عمل ریسنده.
دانشنامه عمومی
تبدیل الیاف به نخ، ریسندگی نامیده می شود. انسان از هزاران سال پیش به این موضوع پی برده بود که اگر دسته ای از الیاف را با کشش دادن، موازی کرده و آن را تاب دهد فشار و اصطکاک سطحی به وجود آمده بین الیاف، باعث درگیری آن ها به یکدیگر شده و رشته ای مقاومتر را تشکیل می دهند که همان نخ است. این عمل اساس تبدیل الیاف به نخ است که ریسندگی نامیده می شود. ریسندگی بر سه اصل استوار است:Mule spinning Mule spinning Ring spinning Ring spinning
ریسندگی نخ جزو اولین صنایعی است که انسان به آن پی برد و ابتدا با استفاده از یک دوک چوبی ساده توانست تعداد بیشماری الیاف را به دور هم بتابد و نخ تهیه کند. این روش ریسندگی برای قرن ها به همان صورت ادامه داشت تا اینکه در قرن ۱۴ اولین قدم ها در راه ماشینی کردن روش ریسندگی یرداشته شد و در اروپا و هند نوع پیشرفته تری از دوک ریسندگی اختراع و به کار گرفته شد. در قرن ۱۶ چرخ ریسندگی جدید ساخته شد به طوری که در حین کار هر دو دست کارگر آزاد بود و می توانست تسلط بیشتری هنگام ریسندگی داشته باشد و بالاخره در قرن ۱۸، ماشین ریسندگی اختراع شد و سیستم تهیه نخ کاملاً دگرگون شد.اختراع ماشین های ریسندگی، در این زمینه باعث افزایش سرعت تولید و کاهش هزینه و همچنین باعث افزایش مرغوبیت تولیدات شده است.روشن است که ماشین های به کار گرفته شده در ریسندگی، بسته به نوع نخی که تولید می کنند، کاملاً باهم متفاوت اند. به عنوان مثال، ماشین هایی که برای تولید نخهای پنبه ای مورد استفاده قرار می گیرند قادر به تولید نخ های از جنس پشم یا ابریشم نیستند.
از این جهت سیستم ماشین های ریسندگی، یا به اصطلاح خط ریسندگی، کاملاً به نوع نخ تولیدی بستگی دارد؛ که شامل ریسندگی الیاف کوتاه و الیاف بلند می شود. هر کدام از این ریسندگی ها از ماشین های مخصوصی در خط تولید استفاده می کنند.در شکل زیر دستگاهای ریسندگی را ملاحظه می کنیم:
Mule spinning
ریسندگی نخ جزو اولین صنایعی است که انسان به آن پی برد و ابتدا با استفاده از یک دوک چوبی ساده توانست تعداد بیشماری الیاف را به دور هم بتابد و نخ تهیه کند. این روش ریسندگی برای قرن ها به همان صورت ادامه داشت تا اینکه در قرن ۱۴ اولین قدم ها در راه ماشینی کردن روش ریسندگی یرداشته شد و در اروپا و هند نوع پیشرفته تری از دوک ریسندگی اختراع و به کار گرفته شد. در قرن ۱۶ چرخ ریسندگی جدید ساخته شد به طوری که در حین کار هر دو دست کارگر آزاد بود و می توانست تسلط بیشتری هنگام ریسندگی داشته باشد و بالاخره در قرن ۱۸، ماشین ریسندگی اختراع شد و سیستم تهیه نخ کاملاً دگرگون شد.اختراع ماشین های ریسندگی، در این زمینه باعث افزایش سرعت تولید و کاهش هزینه و همچنین باعث افزایش مرغوبیت تولیدات شده است.روشن است که ماشین های به کار گرفته شده در ریسندگی، بسته به نوع نخی که تولید می کنند، کاملاً باهم متفاوت اند. به عنوان مثال، ماشین هایی که برای تولید نخهای پنبه ای مورد استفاده قرار می گیرند قادر به تولید نخ های از جنس پشم یا ابریشم نیستند.
از این جهت سیستم ماشین های ریسندگی، یا به اصطلاح خط ریسندگی، کاملاً به نوع نخ تولیدی بستگی دارد؛ که شامل ریسندگی الیاف کوتاه و الیاف بلند می شود. هر کدام از این ریسندگی ها از ماشین های مخصوصی در خط تولید استفاده می کنند.در شکل زیر دستگاهای ریسندگی را ملاحظه می کنیم:
Mule spinning
wiki: ریسندگی
دانشنامه آزاد فارسی
ریسندگی (spinning)
فنِ کشیدن و تابیدن الیاف با دست یا دستگاه نخ ریسی، و تبدیل آن به نخ یا رشتۀ بلند. الیاف مصنوعی به صورت مایع از درون جوف های دستگاه تارسازیعبور می کند. نخ ریسی در گذشته با دست، و به وسیله دوکصورت می گرفت؛ دوک وسیلۀ ابتداییِ ریسیدنِ پشم است که در ایران پیشینۀ دیرین دارد. بعدها چرخ ریسندگیجانشین آن شد. حدود ۱۷۶۴ جیمز هارگریوزدر انگلستان دستگاه ریسندگی جِنیرا ساخت که نوع اولیۀ آن هم زمان هشت ماسوره، و نمونه های بعدی ۱۶ ماسوره را می ریسید. در ۱۷۷۹ ساموئل کرامپتون، دستگاه ریسندگی میولرا ساخت که یک چرخ متحرک برای حمل دوک ها داشت؛ از این دستگاه هنوز هم استفاده می شود. نوع دیگری از دستگاه ریسندگی، یک چارچوب ریسندگی دوّار داشت، که در ۱۸۲۸ در امریکا ابداع شد. در این دستگاه، یک مجموعه قرقره، با سرعت های متفاوت نخ را می کِشند و نازک و نازک تر می کنند، سپس نخ ها به هم تابیده، و حول ماسوره های درحال چرخش پیچیده می شوند. در آغاز، حدود ۹هزار سال پیش، نخ ریسی با دست و بااستفاده از فرموک(میله ای شکاف دار که دسته ای از الیاف را در خود نگه می دارد) صورت می گرفت؛ فرموک یک دوک سنگین بود که می چرخید و نخ را می تابانْد. حدود دهۀ ۱۳۰۰م، دوک نخ ریسی به اروپا وارد شد؛ گرچه استفاده از آن از مدت ها پیش در شرق رایج بود. این دستگاه، الگویی را برای نخ ریسی دوکی با ماشین به دست داد. طی قرن بعدی، چرخ نخ ریسی هم زمان نخ را می ریسید و حول ماسوره نیز می پیچاند؛ اما تا قرن ۱۸ در ماشینی شدن نخ ریسی تحول چندانی به وقوع نپیوست.
فنِ کشیدن و تابیدن الیاف با دست یا دستگاه نخ ریسی، و تبدیل آن به نخ یا رشتۀ بلند. الیاف مصنوعی به صورت مایع از درون جوف های دستگاه تارسازیعبور می کند. نخ ریسی در گذشته با دست، و به وسیله دوکصورت می گرفت؛ دوک وسیلۀ ابتداییِ ریسیدنِ پشم است که در ایران پیشینۀ دیرین دارد. بعدها چرخ ریسندگیجانشین آن شد. حدود ۱۷۶۴ جیمز هارگریوزدر انگلستان دستگاه ریسندگی جِنیرا ساخت که نوع اولیۀ آن هم زمان هشت ماسوره، و نمونه های بعدی ۱۶ ماسوره را می ریسید. در ۱۷۷۹ ساموئل کرامپتون، دستگاه ریسندگی میولرا ساخت که یک چرخ متحرک برای حمل دوک ها داشت؛ از این دستگاه هنوز هم استفاده می شود. نوع دیگری از دستگاه ریسندگی، یک چارچوب ریسندگی دوّار داشت، که در ۱۸۲۸ در امریکا ابداع شد. در این دستگاه، یک مجموعه قرقره، با سرعت های متفاوت نخ را می کِشند و نازک و نازک تر می کنند، سپس نخ ها به هم تابیده، و حول ماسوره های درحال چرخش پیچیده می شوند. در آغاز، حدود ۹هزار سال پیش، نخ ریسی با دست و بااستفاده از فرموک(میله ای شکاف دار که دسته ای از الیاف را در خود نگه می دارد) صورت می گرفت؛ فرموک یک دوک سنگین بود که می چرخید و نخ را می تابانْد. حدود دهۀ ۱۳۰۰م، دوک نخ ریسی به اروپا وارد شد؛ گرچه استفاده از آن از مدت ها پیش در شرق رایج بود. این دستگاه، الگویی را برای نخ ریسی دوکی با ماشین به دست داد. طی قرن بعدی، چرخ نخ ریسی هم زمان نخ را می ریسید و حول ماسوره نیز می پیچاند؛ اما تا قرن ۱۸ در ماشینی شدن نخ ریسی تحول چندانی به وقوع نپیوست.
wikijoo: ریسندگی
کلمات دیگر: