دارالبیضائ قصرالبیضائ شهر و بندری است معتبر در شمال شرقی مراکش واقع در ساحل اقیانوس اطلس و آن شهری تازه و مرکز مهم تجارت و صنعت و محصولات غذایی و بافتنی و کشتی سازی است . ۱/۵٠۶٠٠٠ تن سکنه دارد . در ژانویه ۱۹۴۳ م . بین روز ولت و چرچیل کنفرانسی در این بندر برای رهبری و ادامه جنگ جهانگیر دوم تشکیل شد.
کازابلانکا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
کازابلانکا (به عربی: الدار البیضا) بزرگ ترین شهر کشور مراکش است. نام این شهر به زبان اسپانیایی و به معنای سرای سفید است.
الجزیره - الجزایر
مونترآل - کانادا
جده - عربستان سعودی
بوردو - فرانسه
شانگهای - جمهوری خلق چین
کوالالامپور - مالزی
جاکارتا - اندونزی
دوبی - امارات متحده عربی
پاریس - فرانسه
این شهر مهم ترین بندر مراکش بر کنار اقیانوس اطلس است. جمعیت دارالبیضا یا همان کازابلانکا در سال ۲۰۱۲ تقریباً ۴٬۱۵۰٬۰۰۰ است.این شهر یکی از شهرهای مهم مراکش و قاره آفریقا هم از لحاظ جمعیت و هم از لحاظ اقتصاد می باشد.بندر کازابلانکا یکی از بزرگترین بنادر مصنوعی در جهان است و دومین بندر بزرگ آفریقای شمالی بعد از قاهره بزرگ می باشد. همچنین کازابلانکا پایگاه اصلی دریایی برای نیروی دریایی مراکش را نیز در اختیار دارد.
برج های دوقلوی دارالبیضا
الجزیره - الجزایر
مونترآل - کانادا
جده - عربستان سعودی
بوردو - فرانسه
شانگهای - جمهوری خلق چین
کوالالامپور - مالزی
جاکارتا - اندونزی
دوبی - امارات متحده عربی
پاریس - فرانسه
این شهر مهم ترین بندر مراکش بر کنار اقیانوس اطلس است. جمعیت دارالبیضا یا همان کازابلانکا در سال ۲۰۱۲ تقریباً ۴٬۱۵۰٬۰۰۰ است.این شهر یکی از شهرهای مهم مراکش و قاره آفریقا هم از لحاظ جمعیت و هم از لحاظ اقتصاد می باشد.بندر کازابلانکا یکی از بزرگترین بنادر مصنوعی در جهان است و دومین بندر بزرگ آفریقای شمالی بعد از قاهره بزرگ می باشد. همچنین کازابلانکا پایگاه اصلی دریایی برای نیروی دریایی مراکش را نیز در اختیار دارد.
برج های دوقلوی دارالبیضا
wiki: هالیوود است.
کازابلانکا نام آخرین آلبوم موسیقی رضا رویگری است.
کازابلانکا نام آخرین آلبوم موسیقی رضا رویگری است.
wiki: فیلمی رمانتیک از سینمای آمریکا است که بر مبنای نمایش نامه ای بر روی صحنه نرفته از مورای بورنت و جان آلیسون به نام «همه به کافه ریک می آیند» و با کارگردانی مایکل کورتیز در سال ۱۹۴۲ تولید شده است. ستارگان این فیلم هامفری بوگارت، اینگرید برگمن و پل هنراید هستند و کلود رینس، کنراد وایت، سیدنی گرین استریت، پیتر لوری و دولی ویلسون نیز در این فیلم بازی کردند.
۲۶ نوامبر ۱۹۴۲ (۱۹۴۲-11-۲۶) (پریمیر)
۲۳ ژانویه ۱۹۴۳ (۱۹۴۳-01-۲۳) (ایالات متحده)
کازابلانکا ماجرای عاشقانه ای را در گیرودار جنگ دوم جهانی و دربارهٔ بحران پناهجویان به تصویر می کشد و در یک کلام، داستان مردی است که میان «عشق و انسان خوب بودن» در حال در هم شکستن است. او باید بین «عشق به زن مورد علاقه اش» و «کمک به فرار مبارز چکی از دست حاکمیت وابسته به فرانسه ویشی در جهت مبارزه با نازی ها» تنها یکی را انتخاب کند.
تدوین گر داستان آرین دایموند با هال والیس –تولیدکننده فیلم- قراردادی برای فروش حق کپی رایت نمایش نامه در ژانویه ۱۹۴۲ می بندد. البته در ابتدا قرار بر این بود که برادران اپشتاین –جولیوس و فیلیپ- فیلم نامه را بنویسند و به رغم مخالفت عوامل استودیو، در نهایت این دو برادر پس از واقعه حمله به پرل هاربر، از همکاری در کازابلانکا منصرف شدند و شرکت در سری فیلم های «چرا ما می جنگیم» ایالات متحده به کارگردانی فرانک کاپرا را ترجیح دادند. کیسی رابینسون به مدت سه هفته به عنوان بازنویس متن فیلم نامه همکاری کرد ولی همکاری او در نهایت به بن بست خورد. اولین انتخاب والیس برای کارگردانی ویلیام وایلر بود ولی سرانجام کورتیز برای کارگردانی فیلم انتخاب شد. کار فیلم برداری کازابلانکا که به طور کامل به تهیه کنندگی برادران وارنر انجام گرفت، در ۲۵ می ۱۹۴۲ آغاز شد و در ۳ آگوست به پایان رسید. مکان تمامی سکانس های آن در بربنک کالیفرنیا بود. به استثنای یک سکانس که در فرودگاه ون نویس شهر ون نویس لس آنجلس گرفته شد.
هرچند کازابلانکا یک فیلم برتر با بازیگری مطرح ترین ستارگان سینما بود، هیچ یک از افراد درگیر در کار تولید فیلم، پیش بینی چنین موفقیت خارج از عرفی را برای آن نمی کرد. این فیلم تنها یکی از صدها اثری بوده است که هالیوود هر ساله منتشر می کند. اولین نمایش جهانی کازابلانکا در ۲۶ نوامبر ۱۹۴۲ در شهر نیویورک انجام می شود. سپس در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۳ فیلم به طور سراسری در ایالات متحده منتشر می گردد. شاید اگر حمله متفقین به شمال آفریقا چند هفته زودتر رخ می داد، انتشار فیلم با آن هم زمان می شد و در نتیجه دیگر خبری از موفقیت فوق العاده کازابلانکا نبود. به رغم وجود تغییرات در ترکیب فیلم نامه نویس هایی که در حال تدوین یک نمایش نامه بر روی صحنه نرفته بودند، عدم حمایت کافی از تیم تولید فیلم و همچنین اولین تجربه بوگارت در نقشی رمانتیک، کازابلانکا سه جایزه اسکاری را برد که جایزه بهترین فیلم نیز در آن بین وجود داشت. این موفقیت به بازیگران، عوامل اجرایی به یادماندنی و موسیقی متن تأثیرگذار آن -As Time Goes By- برمی گردد که همگی کاری مثال زدنی را از خود برجای گذاشتند. کازابلانکا همواره بدون هیچ نوسانی در صدر جدول رده بندی برترین فیلم های تاریخ قرار گرفته است. کازابلانکا بارها و در نظرسنجی های گوناگون بهترین فیلم عاشقانهٔ تاریخ سینما شناخته شده است.
۲۶ نوامبر ۱۹۴۲ (۱۹۴۲-11-۲۶) (پریمیر)
۲۳ ژانویه ۱۹۴۳ (۱۹۴۳-01-۲۳) (ایالات متحده)
کازابلانکا ماجرای عاشقانه ای را در گیرودار جنگ دوم جهانی و دربارهٔ بحران پناهجویان به تصویر می کشد و در یک کلام، داستان مردی است که میان «عشق و انسان خوب بودن» در حال در هم شکستن است. او باید بین «عشق به زن مورد علاقه اش» و «کمک به فرار مبارز چکی از دست حاکمیت وابسته به فرانسه ویشی در جهت مبارزه با نازی ها» تنها یکی را انتخاب کند.
تدوین گر داستان آرین دایموند با هال والیس –تولیدکننده فیلم- قراردادی برای فروش حق کپی رایت نمایش نامه در ژانویه ۱۹۴۲ می بندد. البته در ابتدا قرار بر این بود که برادران اپشتاین –جولیوس و فیلیپ- فیلم نامه را بنویسند و به رغم مخالفت عوامل استودیو، در نهایت این دو برادر پس از واقعه حمله به پرل هاربر، از همکاری در کازابلانکا منصرف شدند و شرکت در سری فیلم های «چرا ما می جنگیم» ایالات متحده به کارگردانی فرانک کاپرا را ترجیح دادند. کیسی رابینسون به مدت سه هفته به عنوان بازنویس متن فیلم نامه همکاری کرد ولی همکاری او در نهایت به بن بست خورد. اولین انتخاب والیس برای کارگردانی ویلیام وایلر بود ولی سرانجام کورتیز برای کارگردانی فیلم انتخاب شد. کار فیلم برداری کازابلانکا که به طور کامل به تهیه کنندگی برادران وارنر انجام گرفت، در ۲۵ می ۱۹۴۲ آغاز شد و در ۳ آگوست به پایان رسید. مکان تمامی سکانس های آن در بربنک کالیفرنیا بود. به استثنای یک سکانس که در فرودگاه ون نویس شهر ون نویس لس آنجلس گرفته شد.
هرچند کازابلانکا یک فیلم برتر با بازیگری مطرح ترین ستارگان سینما بود، هیچ یک از افراد درگیر در کار تولید فیلم، پیش بینی چنین موفقیت خارج از عرفی را برای آن نمی کرد. این فیلم تنها یکی از صدها اثری بوده است که هالیوود هر ساله منتشر می کند. اولین نمایش جهانی کازابلانکا در ۲۶ نوامبر ۱۹۴۲ در شهر نیویورک انجام می شود. سپس در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۳ فیلم به طور سراسری در ایالات متحده منتشر می گردد. شاید اگر حمله متفقین به شمال آفریقا چند هفته زودتر رخ می داد، انتشار فیلم با آن هم زمان می شد و در نتیجه دیگر خبری از موفقیت فوق العاده کازابلانکا نبود. به رغم وجود تغییرات در ترکیب فیلم نامه نویس هایی که در حال تدوین یک نمایش نامه بر روی صحنه نرفته بودند، عدم حمایت کافی از تیم تولید فیلم و همچنین اولین تجربه بوگارت در نقشی رمانتیک، کازابلانکا سه جایزه اسکاری را برد که جایزه بهترین فیلم نیز در آن بین وجود داشت. این موفقیت به بازیگران، عوامل اجرایی به یادماندنی و موسیقی متن تأثیرگذار آن -As Time Goes By- برمی گردد که همگی کاری مثال زدنی را از خود برجای گذاشتند. کازابلانکا همواره بدون هیچ نوسانی در صدر جدول رده بندی برترین فیلم های تاریخ قرار گرفته است. کازابلانکا بارها و در نظرسنجی های گوناگون بهترین فیلم عاشقانهٔ تاریخ سینما شناخته شده است.
wiki: کازابلانکا (فیلم)
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:دارالبیضا
wikijoo: هامفری بوگارت نقش ریک، صاحب کم حرف باشگاه شبانه، را بازی می کند و پس از سال ها زنی (اینگرید برگمان) را می بیند که در پاریس عاشق یکدیگر بوده اند و گمان می کرده که زن، او را ترک کرده است. این فیلم که از عاشقانه های جاودان سینماست، داستان قسمت شدن علائق و دلبستگی هاست و در کازابلانکای زمان جنگ، در مراکش، می گذرد. این فیلم به شیوۀ سیاه وسفید فیلم برداری شده و وجود برخی ویژگی ها بر جذابیت آن افزوده است؛ ازجمله بازی خوب کلود رینز، در نقش افسر فرصت طلب پلیس، گفت وگوهای به یادماندنی هامفری بوگارت و اینگرید برگمان، و موسیقی متن آن با نام «و چون زمان می گذرد».
wikijoo: کازابلانکا_(سینما)
نقل قول ها
کازابلانکا (فیلم). کازابلانکا فیلمی به کارگردانی مایکل کورتیز و در سال ۱۹۴۲ تولید شده است.
• در تاریخ سینمای کلاسیک فیلمهای معروف بسیاری وجود دارد، فیلمهایی پر محتوا، فیلمهایی با جلوه های هنری یا اصالت هنری و با اهمیت سیاسی بیشتر. فیلمهای دیگری هم هستند که احتمالا ما در رده بندی بهترین فیلمهای تاریخ سینما بالاتر از کازابلانکا قرار می دهیم. ولی وقتی قرار است دست روی فیلمهایی بگذاریم که شخصا دوستشان داریم و راحت تر بگویم وقتی پیش یک دوست صمیمی اعتراف می کنیم دیر یا زود حرفمان به این چند کلمه آشنا می رسد: ـ من واقعا دیوونه کازابلانکا هستم. ـ منم همینطور• در حقیقت ذات این فیلم طوری است که تماشای مکرر را طلب می کند. اگر شخصی را می توانید پیدا کنید که تا بحال این فیلم را ندیده است، کنارش بنشینید و با همدیگر فیلم را تماشا کنید. متوجه می شوید که حواس شما به فیلم بیشتر از حواس دوستتان است. البته دوست شما آدم بی احساس و زمختی نیست! ولی نمی تواند مثل شما متوجه تلخی خاصی بشود که پشت هر نگاهی وجود دارد و به تدریج هم پررنگ می شود و با هر کلمه ای افزایش می یابد.• چیزی که در مورد ریک جالب به نظر می رسد و مرا حسابی تکان داده است عشق او نسبت به الزا نیست بلکه توانایی او در پیدا کردن چیزی فراتر از عشق است.• "بوگارت" هیچ وقت آنقدر احساس برانگیز ظاهر نشده است مردی که همراه بطریش سیگار به لب در تنهایی نشسته و غرق در افسوس و دلتنگی می باشد . بی رحمی ای که با آن الزا را موردحمله قرار می دهد واقعا دردناک و شکنجه آور است. چون این طرز حرف زدن بیش از آن که الزا را ناراحت کند خود ریک را زجر می دهد. او روی زخم خودش نمک می پاشد . الزا در فهمیدن این مطلب کمی کندذهن به نظر می رسد ولی در حقیقت این یکی از حقه های فیلم است که الزا را همیشه ودر هر اتفاقی که می افتد کمی عقبتر از جریان قرار می دهد.• پریشانی و سردرگمی عاطفی در حضور مردی که دوستش دارد همواره یکی از خصوصیات بارز بازیگری برگمن بوده است. در "بدنام" ساخته "هیچکاک" که فیلمی با درون مایه ای کمابیش شبیه کازابلانکا است کری گرانت که عاشق برگمن است مجبور می شود به خاطر هدف برترش در مبارزه با دشمن وانمود کند که این گونه نیست و اینجاست که می توانیم خصوصیت بارز برگمن را ببینیم. -> راجر ابرت
• «بعدها هر وقت به کازابلانکا اشاره ای می شد مادرم در واکنش با حالتی مات نگاه می کرد. کازابلانکا به واقع تجربه مطلوبی برای او در دوران هنری اش نبود.» -> پیا لیندستورم
• «در فیلم هامفری بوگارت و اینگرید برگمن در کنار هم جذاب بودند، اما فکر نمی کنم خارج از فیلم رابطه ای باهم داشته اند.» -> لورن باکال
• در تاریخ سینمای کلاسیک فیلمهای معروف بسیاری وجود دارد، فیلمهایی پر محتوا، فیلمهایی با جلوه های هنری یا اصالت هنری و با اهمیت سیاسی بیشتر. فیلمهای دیگری هم هستند که احتمالا ما در رده بندی بهترین فیلمهای تاریخ سینما بالاتر از کازابلانکا قرار می دهیم. ولی وقتی قرار است دست روی فیلمهایی بگذاریم که شخصا دوستشان داریم و راحت تر بگویم وقتی پیش یک دوست صمیمی اعتراف می کنیم دیر یا زود حرفمان به این چند کلمه آشنا می رسد: ـ من واقعا دیوونه کازابلانکا هستم. ـ منم همینطور• در حقیقت ذات این فیلم طوری است که تماشای مکرر را طلب می کند. اگر شخصی را می توانید پیدا کنید که تا بحال این فیلم را ندیده است، کنارش بنشینید و با همدیگر فیلم را تماشا کنید. متوجه می شوید که حواس شما به فیلم بیشتر از حواس دوستتان است. البته دوست شما آدم بی احساس و زمختی نیست! ولی نمی تواند مثل شما متوجه تلخی خاصی بشود که پشت هر نگاهی وجود دارد و به تدریج هم پررنگ می شود و با هر کلمه ای افزایش می یابد.• چیزی که در مورد ریک جالب به نظر می رسد و مرا حسابی تکان داده است عشق او نسبت به الزا نیست بلکه توانایی او در پیدا کردن چیزی فراتر از عشق است.• "بوگارت" هیچ وقت آنقدر احساس برانگیز ظاهر نشده است مردی که همراه بطریش سیگار به لب در تنهایی نشسته و غرق در افسوس و دلتنگی می باشد . بی رحمی ای که با آن الزا را موردحمله قرار می دهد واقعا دردناک و شکنجه آور است. چون این طرز حرف زدن بیش از آن که الزا را ناراحت کند خود ریک را زجر می دهد. او روی زخم خودش نمک می پاشد . الزا در فهمیدن این مطلب کمی کندذهن به نظر می رسد ولی در حقیقت این یکی از حقه های فیلم است که الزا را همیشه ودر هر اتفاقی که می افتد کمی عقبتر از جریان قرار می دهد.• پریشانی و سردرگمی عاطفی در حضور مردی که دوستش دارد همواره یکی از خصوصیات بارز بازیگری برگمن بوده است. در "بدنام" ساخته "هیچکاک" که فیلمی با درون مایه ای کمابیش شبیه کازابلانکا است کری گرانت که عاشق برگمن است مجبور می شود به خاطر هدف برترش در مبارزه با دشمن وانمود کند که این گونه نیست و اینجاست که می توانیم خصوصیت بارز برگمن را ببینیم. -> راجر ابرت
• «بعدها هر وقت به کازابلانکا اشاره ای می شد مادرم در واکنش با حالتی مات نگاه می کرد. کازابلانکا به واقع تجربه مطلوبی برای او در دوران هنری اش نبود.» -> پیا لیندستورم
• «در فیلم هامفری بوگارت و اینگرید برگمن در کنار هم جذاب بودند، اما فکر نمی کنم خارج از فیلم رابطه ای باهم داشته اند.» -> لورن باکال
wikiquote: کازابلانکا_(فیلم)
پیشنهاد کاربران
مراکش، کازابلانکا ( کازا بلان کا ) =قازا ( قازماقدان ) بلان=بولان ( تاپان ) =کا=قا ( مثل آخر قاریشقا، قونقا، قارقا ) کازان بولان کا ( قازان بولان قا ) یک کلمه ی تورکی است. شهری که بعد از کند وکاو پیدا کرده اند ( یالان نارین سونی گلمز. . . . دوغروسونی ده مین جان )
کلمات دیگر: