کلمه جو
صفحه اصلی

قرچک

دانشنامه عمومی

قَرچَک شهری است در جنوب استان تهران.
بخش قرچک:
ایران78 ایران21
قرچک در سال ۱۳۲۰، ۱۶۷ نفر جمعیت داشته قرچک به علت مهاجرپذیری فراوان، رشدخود را به شهر به سرعت پیموده است. وجه تسمیهٔ آن به سبب وجود پست بازرسی روس ها در جریان جنگ دوم جهانی، در کنار ایستگاه قطاری بود که آن جا برای بازرسی محموله های گندمی که به مقصد اتحاد جماهیر شوروی، فرستاده می شد، ایجاد کرده بودند و به این سبب، مردم بومی به آن جا قریهٔ چک می گفتند. قرچک در سال ۱۳۵۵ به شهر تبدیل شد علت توسعه اصلی آن در آن سال ها وجود کوره پزخانه های زیادی بود که در این منطقه وجود داشت ودارد ودلیل اصلی شکل گیری قرچک کوره پزخانه های آن است بر روی یکی از دودکش های آن که غیرفعال است و در کنار کمربندی واقع شده توسط معمار آن که مشخص نیست چه کسی است با آجر و به صورت برجسته سال ۱۳۳۲ نقش بسته است.در سال هایی که تهران برای توسعه و ساخت وساز نیاز به مصالح ساختمانی از جمله آجر فشاری داشت کارگران فصلی برای کار در این کوره پزخانه ها از شهرستان های مختلف به این شهر می آمدند؛ از آذربایجان، خراسان، کردستان، ایلام… بعد از شروع جنگ در افغانستان ومهاجرت افغان ها، افغان ها نیز به این کارگران اضافه شدند وبسیاری از این کارگران فصلی در این شهر ساکن شدند و این شهر شکل گرفت.
با افزایش جمعیت ورشد مهاجرت این شهر هر روز بزرگ تر شد. بیش از ۹۸ درصدجمعیت این شهر مهاجرانی از شهرستان های مختلف ایران می باشند؛ ترک های آذربایجان، لرها، کردها، خراسانیها، شمالیها. از اینرو این شهر را می توان ایرانی کوچک دانست.

دانشنامه آزاد فارسی

قَرْچَک
شهری در استان تهران، شهرستان ورامین، و مرکز اداری بخش قَرچَک، با ارتفاعی حدود ۹۵۰ متر. در دشتی در ۳۱کیلومتری جنوب شرقی تهران و ۱۴کیلومتری شمال غربی ورامین، سر راه تهران به ورامین، قرار دارد. اقلیم آن معتدل مایل به گرم و خشک و جمعیت آن ۱۷۳,۸۳۲ نفر است (۱۳۸۵).

واژه نامه بختیاریکا

( قرچک * ) فرق سر

پیشنهاد کاربران

در قدیم به محل پست و گو ، خواروجاک گفته میشده و به ضرورت ادا شدن آسانتر کم کم به کلمه قرچک تبدیل شده

قرچک یک کلمه ترکی هست به معنی باقی و ماندگار. ترکی استانبولی هم زیاد استفاده می کنند که مخالف کلمه فانی هست. ger�ek مخالف fani


قرچک واژه ای ترکی است و چمار آن ( معنای آن ) کوچ کننده است. ترکان قرچکان چین هستند. مردمانی که میان دو کوه اورال و آلتای کوچ می کردند و سرانجام پس از یورش مغولان به ایران آمدند.


کلمات دیگر: